ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج
ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج

دلایل بی میلی جنسی در خانم ها


دلایل بی میلی جنسی در خانم ها

بی میلی جنسی در زنان

بی میلی جنسی به عنوان یکی از شایع ترین مشکلات زنان در باب زندگی جنسی آنان قلمداد میشود . شکایت مندی اکثر  مردان عدم توازن در میل به انجام رابطه جنسی بین آنان و همسران گزارش شده است. و چنانچه قابل پیش بینیست  این همیشه  مردان هستند که در بخش  کفه سنگین تر ترازوی  هماهنگی تمایلات جنسی قرار گرفته  نسبت به سکس اشتیاق بیشتری در مقایسه با زنان از خود نشان میدهند.بررسی های علمی بسیاری به بررسی  عوامل دخیل در کم بودن میل جنسی زنان پرداخته اند لیکن در باب بی میلی جنسی  ذکر این نکته قابل تاکید است که اصولاً مفهومی به نام ” بی میلی جنسی ” خالی از اعتبار است  !!!  چرا که تنها  زمانی  این کلمه میتواند باری  معنا داربه خود اختصاص دهد  که در ” مقایسه ” و ” نسب ” توانسته باشد  مورد بررسی قرار گیرد . لذا همیشه باید شریک جنسی در کار باشد که مشخصاً دارای تمایلات جنسی بالاتری بوده باشد که در مقایسه آندو،  به شریک دیگر بتوان لقب کم  میل اطلاق گردد . به عبارت دیگر همواره این درجه تمایلات شریک جنسی به انجام رابطه جنسی است که چنانچه فراتر از میزان خواهندگی جنسی شریک جنسی باشد ،  بر چسب ” بی میلی جنسی ” همسر را برجسته مینمایاند  . چنانچه بی میلی جنسی را منفرداً و مشخصاً تحت طبقه بندی بیماری یا مشکلات جنسی قراردهیم به عنوان متغیری مستقل باید در کلیه شرایط اعم از تمایلات بالا و یا پایین شریک جنسی قابلیت تعمیم پیدا نماید لیکن آنچه امروزه متخصصین در روابط جنسی زوجین مشاهده گر آن میباشند این است که فاکتور” تعداد دفعات برقراری رابطه جنسی ” به خودی خود معرف بی میلی جنسی زوجین نمیباشد. به عنوان مثال در یک رابطه زناشویی که درآن مرد خواهان برقراری نوعی از رابطه زناشویی میباشد که در آن ماهی یک باررابطه جنسی کفایت مند به نظر میرسد ، زنی که در این نوع از سیستم زندگی جنسی ، موافقت و همراهی از خود نشان میدهد ” سرد مزاج ” قلمداد نگشته خطر بی میلی جنسی این رابطه زناشویی را مورد تهدید خود قرار نمیدهند  لیکن چنانچه همین زن در شبکه زندگی زناشویی قرار گیرد که در آن همسر خواهان انجام رابطه جنسی با تناوب هفته ای 2 مرتبه باشد اینجاست که مفعوم سردمزاجی زن معنادارگشته مشکل ” بی میلی جنسی ” این نوع از  رابطه زناشویی را مورد تهدید قرار میدهد.

حد نرمال رابطه جنسی

باید خاطر نشان کرد که از آنجایی که حد نرمال انجام رابطه جنسی را ” هماهنگی میزان اشتیاق زوجین به انجام رابطه جنسی ”  تعیین مینماید  لذا ” عدد خاص ” نماینده یا معرف نرمال بودن تعداد دفعات رابطه جنسی در یک رابطه زناشویی نمیتواند منظور گردد.

به باور برخی ، بی میلی جنسی با شاخص ” پیشنهاد انجام رابطه جنسی ” قابل شناسایی میگردد در این صورت زوجی که فی البداهه ابتکار عمل به خرج نداده به جای” ارائه درخواست ” انجام رابطه جنسی همواره منتظر ” دریافت درخواست ” انجام رابطه جنسی میباشد احتمالاً نسبت به سکس بی تمایل میبایسته باشد. در روشنگری این باور لازم است خاطر نشان گردد که پاپیش ننهادگی زن برای برقراری رابطه جنسی به دلایل بسیار بدنی ، روانی ، جنسی اتفاق میافتد که هر یک به نوبه خود قابل موشکافی دقیق میباشند لیکن چنانچه در تعریف زنانگی  به مفعوم ” قابلیت تغییر پذیری ” زن ایمان داشته بپذیریم که  ” زن عموماً موجودی قابل تغییر است ” شاید این انفعال تا اندازه ای قابل توجیه باشد . ” اروتیک پلستیسیتی ” یا ” برانگیختگی جنسی تغییر پذیر” ، اصطلاحی است که ” روی بامیستر ” برای اولین بار در شرح ویژگی رفتار جنسی در زنان از آن سخن به میان آورده است . بنا بر این اندیشه میل  جنسی زنان بیش از مردان تحت تاثیرعوامل بیرونی ، اجتماع و فرهنگ قرار گرفته و متعاقب آن دچار تغییر و نوسان میگردند در حالیکه تمایلات جنسی مردان در طول زمان اغلب از الگوی یکسان  پیروی کرده و اساساً بر پایه های فیزیولوژیکی بیش از فاکتورهای فرهنگی استوار میباشد. به عبارتی ، در سکس ، ” زن وابسته فرهنگ ” و ” مرد وابسته طبیعت ” است . لذا میل جنسی یک زن علاوه بر باورهای مذهبی ، میزان تحصیل و مطالعه ، موقعیت شغلی ، منزلت اجتماعی  و … بشدت تحت تاثیر الگوهای فرهنگی قرار دارد لیکن این ویژگی قابلیت تغییر در زنان فرایندی همیشه همراه است و زن همیشه میتواند از باوری به باور دیگر یا از تمایلی به تمایل دیگر در سفر باشد. بنابر این اصل ، بی میلی جنسی در زن  بواسطه قدرت قابلیت تغییر  در هر  مرحله ای از زندگی به زن امکان گذر و  برون شد از وضعیت موجود را میدهد .

(دراین راستا مردان هوشمندی وجود دارند که به ابزار موثر بر تمایلات جنسی زنان آگاه بوده زن را در این انتقال یاری رسانند ودر بسیاری موارد توانسته اند ” نه ” همسر به انجام رابطه جنسی را به ” آری ” مبدل سازند  ) .

قدرت جنسی زنان

امروزه شواهد پژوهشی بسیاری نشانداده اند که زنان  در مقایسه با مردان از کیفیت جنسی بیشتری برخوردارند . شواهد این ادعا اینکه معمولاً در هنگام انجام رابطه جنسی  شدت ارگاسم در زن بیش از مرد تجربه میکردد از سویی طول دوره ارگاسم بیش از مردان گزارش گردیده است و این درحالیست که طبیعت قابلیت تجربه چندین ارگاسم پیاپی را برای زن مهیاساخته لیکن مرد تنها از یک ارگاسم بهره مند میگردد.  پس از انجام رابطه جنسی ،معمولاً امکان برانگیختگی فوری و مجدد برای مرد موجود نبوده امادگی بعدی فرایندی زمان مند میباشد ولی در زن دوره خاموشی معنا دار نبوده در صورت تمایل امکان برانگیختگی مجدد وجود دارد .نیل به خشنودی جنسی برای مرد مستلزم تدابیر نظافتی شامل جمع اوری مایع انزال ، دور انداختن کاندوم و .. مواردی از این دست ممکن است باشد لیکن این مرحله  برای زن معمولاً خالی اززحمت تجربه میگردد

نظر به این سرمایه های موجود در خزانه  جنسی  انتظار میرود که این زنان باشند که همواره طالب ، مشتاق و حتی درخواستگر سکس باشند اما اگر امروزه چنین نیست دلیل آنرا باید بر بندهایی دانست که فکر و اندیشه این زنان را آنچنان در خود پیچیده که  توانسته است  میل جنسی را درآنان سرکوب و از تجربه  لذتی زیبا  بنام لذت جنسی محروم ساخته   مردان را در نگاه آنان شکم وزیر شکم پرست لقب دهد . به نظر میرسد در باب مقوله بی میلی جنسی در زنان  در کنار توجه بر نقش فاکتورهای فیزیولوژیکی و اختلالات هورمونی بایستی   بیشتر با امر فرهنگ سازی جنسی پرداخت و برای تغییر ذهنیت های مسموم نسبت به مقوله  سکس  به زنان  کمک کرد تا با بهره گیری از توانمندی ” قابلیت انعطافی ” خود ،بازنگری نسبت به مقوله سکس  داشته  آنرا پذیرفته و  استحقاق لذت بردن از آنرا از آن خود دانند

مطلب از دکتر محبی / جهت انتشار در پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد