ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج
ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج

واقعا رابطه جنسی چیست؟

 

واقعا رابطه جنسی چیست؟

جمع آوری و ترجمه: مهدی پاک نهاد

منبع : سایت والس

 تعریف اروتیسیسم (eroticism)

برخی تصور می کنند تعریف اروتیسیسم سخت است. از این رو که تصورات درباره آنچه اروتیک خوانده می شود چند پهلو و متغیر است. مثلا آلت جنسی زنانه ای که پیتر بل روبنز (peter paul Rubens) نقاشی کرد می توان اروتیک یا پرنوگرافیک (Pornographic) خواند.

 

_ فلسفه جنسیت

 

از جمله موضوعات متنوعی که در فلسفه جنسیت مورد مطالعه قرار می گیرد می توان به تولید مثل، پیشگیری از حاملگی، تجرد، ازدواج، سکس ناخواسته (casual sex)، فحشاء ، فاحشگی، هم جنس گرایی، استمناء ، اغوا (Seduction) ، تجاوز، آزار جنسی، دگرآزاری، خودآزاری، پرنوگرافی، سکس با حیوانات، و میل جنسی به کودکان اشاره کرد. نکته مشترک این موارد چیست؟ همه آنها به اشکال گوناگون به قلمرو پهناور سکسوالیته انسان مربوطند. آنها از یک سو به امیال و اعمالی مرتبط اند که به نحوی متضمن میل یا ارضاء می باشند، و از سوی دیگر به آن دسته از امیال انسانی مربوط می شوند که متضمن خلق یک انسان جدید است.

فلسفه جنسیت این موضوعات را هم به صورت مفهومی و هم به صورت هنجاری (normativ) مطالعه می کند. تحلیل مفهومی در فلسفه جنسیت به منظور تبیین و روشن سازی ایده های بنیادی میل و عمل جنسی به کار گرفته می شود. تحلیل مفهومی همچنین کوششی است برای دستیابی به یک تعریف قانع کننده از معنای زنا، فحشاء، تجاوز جنسی، پرنوگرافی و... . تحلیل مفهومی ( مثلا این مورد که آن ویژگی های متمایز کننده ای که یک میل را، میل جنسی می سازد چیست؟  و یا اینکه در چه جاهایی اغوای جنسی از تجاوز عاری از خشونت (nonviolent rape) متمایز می شود؟ ) اغلب مشکل و پیچیده به نظر می آید، اما در نهایت پاسخ خای غیر مترقبه و غافل گیر کننده ای را به همراه دارد.

فلسفه هنجاری جنسیت درباره اعتبار عمل جنسی و میل جنسی و همچنین از اعتبار صور گوناگونی که آنها به خود می گیرند پرسش می کند. بنابراین فلسفه جنسیت با پرسش های اخلاق جنسی سر و کار داشته و از همین رو شاخه بزرگی از اخلاق کاربردی (applied ethics) را بنا می نهد. فلسفه هنجاری جنسیت، آنچه که سکسوالیته برای خوب و ارزشمند ساختن زندگی در اختیار می نهد را مطالعه کرده و تلاش می کند تا آنچه را تجویزهای  اخلاقی ما درباره نحوه کنش جنسی ما معین می سازند ریشه یابی کند.

  

_ متافیزیک جنسیت

 

ارزیابی اخلاقی ما از عمل جنسی برخاسته از نگاهی است که ما از ماهیت سائقه جنسی (srxual impulse)، یا میل جنسی در حیات انسانی داریم. از این زاویه یک تقسیم عمیق وجود دارد میان آن فلاسفه ای که ما می توانیم آنها را خوش بینان متافیزیک جنسی، و آنهایی که می توانیم بدبینان متافیزیک جنسی بنامیم.

بدبینان در فلسفه جنسیت، مثل سنت اگوستین، امانوئل کانت، و گاهی زیگموند فروید بر این باورند که سائقه یا عمل جنسی در هستی خود چیزی اگر نگوییم ضروری، دست کم همیشگی است، اما با این حال در شان و مقام انسان نیست. آنها ماهیت و نتایج جنسیت را در مغایرت با بسیاری از معانی و اهداف متعالی و رفیع انسانی می دانند، و از اینکه قدرت و خواست سائقه جنسی بای حیات مدنی خطرناک و مضر شود واهمه دارند. آنها در جنسیت تهدیدی را نه تنها برای روابط حقیقی انسان، بلکه برای رفتار اخلاقی می بینند، و از این رو آن را خطری برای کل انسانیت می دانند.

در سوی دیگر این تقسیم بندی، خوش بینان متافیزیک جنسی قرار دارند. کسانی همچون افلاطون _ در برخی آثارش_، فروید در برخی مواقع، برتراند راسل، و بسیاری از فلاسفه معاصر هیچ چیز زننده و نامطبوعی را در سائقه جنسی نمی بینند. آنها جنسیت در انسان را تنها به عنوان یکی دیگر از جنبه های هستی او می دانند که بی خطر و همچنین تاثیر گذار است. آنها بر این باورند که جنسیت تا اندازه زیادی تحول برانگیز است و موجب رشد و تکامل ما می شود. جنسیت چنانچه با گرایش عقلانی همراه شود سعادت و خوشی (well being) ما را به همراه خواهد داشت. آنها بیش از آنکه از قدرت یک سائقه جنسی بترسند

آن را تحسین می کنند که ما را به سوی صور گوناگون شادمانی هدایت می کند.

 

 

_ سکس چونان یک پدیدار

 

آن چیست که سکس می نامیمش؟ آیا سکس آن عملی است که منجر به انزال می شود؟ یا حضور و غلیان آن حسی  که در جریان معاشقه در ما پدید می آید معیار سکس است؟ نقش اندام های جنسی در سکس چیست؟ آیا سکس همواره معطوف به تن است؟ بدن، به مثابه یک پدیدار با سکس چه نسبتی دارد؟

فرد، به عنوان موجودی صاحب تن، امکان سکس را محقق می سازد. نسبت فرد با دیگری (the Other)، تنها به واسطه هستی آن دو، یا بدن داشتن آن دو ممکن است. فرد تنها از آن رو می تواند از دیگری لذت برد که قادر است او را در مقام یک تن، ببیند و لمس کند. لمس تن عرصه ای است که سکس، چونان یک پدیدار در آن امکان وقوع می یابد. تن، میانجی رخداد سکس است.

سکس ارتباط بی واسطه اندام هاست. اندام ها میل به جذب یکدیگر می کنند و در هم فرو می روند. آلی تناسلی جایگاهی است که «میل به جذب» در شدید ترین شکل خود را نشان می دهد. حرکت رفت و برگشت آلت مردانه در واژن، در حکم خواست بی انتهایی به فرورفتن، غرق شدن، و سرانجام یکی شدن و اینهمانی (identity) است. این شکل از طلبید به خود، یا «مال خود کردن» همچنین می تواند به عنوان یک «دیگر – شیء انگاری» فهم شود. اما ویژگی تملک محور سکس در درون خود واجد معنایی ایجابی (positiv) نیز هست. خصلت وجدآمیز سکس، آن طور که از معنای «وجد» (Ecstasis) نیز برمی آید، گونه ای «برون جستن» (ex-sistenc) است و این یعنی از خود بیرون رفتن. فرد در سکس، در جریان وحدت اینهمانی خود و دیگری، از خودش به دیگری بیرون می جهد. به این ترتیب سکس علاوه بر خصلت زیست شناختی، واجد خصلتی هستی شناختی (Ontologic) نیز می شود و در آن بخشی از تمامیت و شمول هستی فرد به جلوه در می آید. به این معنا، سکس حرکت هستی فرد به سوی وحدت با هستی دیگری است. اوج جریان سکس، یا آن لحظه پیش از انزال، در حکم عالی ترین وجه وحدت انگاری دو فرد است. از همین رو در این لحظه، تمامی ذرات ارگانیسم به فعالیت و حرکت در می آیند. حرکت ارگانیسم، حرکتی سازمان یافته نیست، با این حال، تو گویی، در هماهنگی از پیش ساخته ای قرار دارد. این هماهنگی ناپیدا، که تنها در آگاهی طرفین سکس قابل فهم و درک است، همان میل وجدآمیز «از خود به دیگری گذر کردن» است. « وجد» ی که از عمل انزال حاصل می شود، با گذر از بدن، به «وجد» پایدارتری از نوع بسیار وسیع تری دست می یابد که به وسیله آن دو شخص به هستی یکدیگر، از طرق بی شمار دست می یابند.

با این توصیف سکس را می توان گذار از حرکت به سکون توصیف کرد. یا به تعبیر دیگر، حرکت از بدن به آگاهی. پدیدار شناسی سکس، در حکم شناخت نسبت میان این دو وجه است. اگر نگاه و لمس تن، به مثابه نقطه آغاز سکس باشد، آن گاه ادارک این تن، به عنوان «هستی دیگری»، و تلاش برای ورود به این هستی ، نقطه اوج آن خواهد بود. دست یازی به هستی دیگری، ممکن است واجد خصلتی سلطه جویانه باشد. این ناگزیر است. هر گونه تلاشی برای ارتباط با هستی انسانی دیگر، در درون خود حامل گونه ای از سلطه گری است. با این وجود، اگر بتوانیم به سکس به عنوان پدیده ای انسانی بنگریم، آن گاه می توانیم همچنین آن را به عنوان دستاویزی برای یک مناسبت انسانی نیز تلقی کنیم. بدین ترتیب، سکس گونه ای از ادراک دیگری خواهد بود. 

جمع آوری و ترجمه: مهدی پاک نهاد

منبع : سایت والس

فاکتورهای تاثیرگذار بر رابطه جنسی زوجین

 

فاکتورهای تاثیرگذار بر رابطه جنسی زوجین

منبع : mardoman

1-فرزندان پیش دبستانی: پدرانی که صاحب فرزند کودکستانی میباشند، از رابطه جنسی کمتری برخوردارند. در مردان معمولا بیش از زنان این احتمال وجود دارد که به فرزندان خردسال خود به عنوان یک مانع و مخل زندگی جنسی نگریسته شود، بنابراین مردان در این شرایط کمتر آغازگر رابطه ی جنسی میشوند. از این رو زنان بایستی پیش دستی کرده و خود آغاز گر رابطه ی جنسی شوند و برای این کار زمان مناسبی را کنار بگذارند. زنان باید بیش از پیش به شوهران خود توجه کرده و به آنها بفهمانند که کماکان جذاب و دوست داشتنی هستند. برای این کار کودک را راس ساعت 8 شب به رختخواب هدایت کنید، تا بتوانید فرصت هم آغوشی با شوهران خود را فراهم آورید.

2- احتمال جدایی و متارکه: زوجینی که قصد جدایی از یکدیگر را دارند، رابطه ی جنسی ی کمتری با یکدیگرخواهند داشت. زوجینی که به سمت طلاق پیش می روند اغلب سعی میکنند از صمیمیت میان خود بکاهند.

3- سن: این یک فاکتور پیش بینی کننده قوی است. هر قدر سن بالاتر رود احتمال کاهش روابط ی جنسی افزایش می یابد. اما در آن روی سکه وقتی رابطه جنسی در زوجین مسن روی میدهد، عموما رضایت بخش تر و از کیفیت بالاتری برخوردار بوده و عشق و محبت در آن پر رنگ تر است. این گلایه زنان جوان که: "وی از شور و بنیه جنسی ی خوبی برخوردار است اما هیچ چیز از تکنیک های جنسی و عشق ورزی نمیداند." با افزایش سن کمتر به گوش میرسد. با افزایش سن زنان و مردان خصوصیات یک رابطه ی جنسی خوب و رضایت بخش را آموخته و همین امر باعث میشود با وجود کاهش بنیه جنسی و دفعات برقراری رابطه جنسی، رابط ی جنسی رضایت بخش تر و لذت بخش تر گردد.

4- سالهای تاهل: مردانی که از تاریخ ازدواجشان خیلی گذشته، رابطه ی جنسی کمتری را گزارش میکنند. اما مدت ازدواج عامل پیش بینی کننده ی مهمی برای زنان بشمار نمی آید. البته تعداد روابط جنسی در مردان معمولا نسبی است.

5- رضایت و خوشبختی: جای شگفتی نیست که هر قدر زوجین شادتر باشند و احساس خوشبختی بیشتری کنند، تمایل بیشتری به برقراری رابطه ی جنسی از خود نشان خواهند داد. زمانی که شما دلباخته کسی باشید و از شغل و زندگی خوبی نیز برخوردار باشید، رابطه ی جنسی به مثابه پوشش و تزئینات روی کیک میباشد.

6- سطح سلامتی:کاهش سطح سلامتی معمولا موجب کاهش روابط جنسی در مردان میشود، اما در زنان این چنین نیست. چراکه زنان مسن برقراری رابطه ی جنسی را  حتی در وضع ناخوشی و کسالت یک وظیفه و تکلیف میدانند. زنان بیمار و ناخوش برای برقراری رابطه ی جنسی مشکل خاصی نخواهند داشت، اما مردان قادر به پنهان کردن بیماری و تاثیرات مشهود آن طی برقراری روابط جنسی نخواهند بود. چراکه مردان برای برقراری رابطه ی جنسی ناچار به صرف انرژی و نیروی فیزیکی بیشتری میباشند. اختلال نعوظ، استرس، خستگی و بیماریهای قلبی-عروقی دلایل اصلی امتناع مردان از رابطه جنسی میباشد.

7- فعالیتهای مشترک: زنان و مردان متاهلی که بیشتر با هم صحبت میکنند و کارها را بیشتر با یکدیگر(مشترکا‌ً) انجام میدهند، از لحاظ جنسی فعالتر میباشند. سکس نهایت تجلی و ابراز عشق و صمیمیت است و بر خلاف سایر فعالیتهای مشترک تنها میان شما و همسرتان به اشتراک گذارده میشود. چنانچه زندگی ی جنسی شما افول کرده، بکوشید فعالیتهایی را به همراه یکدیگر انجام دهید مثل ورزش، رفتن به سینما، باغبانی، انجام وظایف خانه و غیره. این کار میتواند به رابطه شما روح تازه ای بدمد. راهکار دیگر اینست که دانسته های خود را با یکدیگر تقسیم کنید. با این کار نه تنها به معلومات شما افزوده میگردد، بلکه فرزندانتان نیز بواسطه آن چیزهای جدیدی می آموزند. افزایش دانش و اعتماد میان زوجین با تسهیم اطلاعات خود با یکدیگر باعث افزایش میل جنسی خواهد شد.

8- تعداد فرزندان: فرزند بیشتر، رابطه ی جنسی بیشتر. علت: حضور فرزندان میتواند نمایانگر ثبات در ازدواج باشد. اما در عین حال زوجین بایستی خیلی خلاق باشند تا بتوانند در حضور فرزندان خود رابطه ی جنسی داشته باشند! بنابراین فرزند کمتر، فرصتهای رابطه ی جنسی بیشتر.

9- بحث بر سر رابطه ی جنسی: زوجینی که سکس چندانی با یکدیگر ندارند، همچنین در مورد آن نیز خیلی کم و بندرت بحث و گفتگو میکنند. پژوهشگران اینچنین استدلال میکنند که این دسته از زوجین اینگونه پرورش یافته و خو گرفته اند که رابطه ی جنسی اندکی داشته و از مطرح کردن آن نیز بی نیاز باشند. طرح این مسائل که: "ما میتوانیم این...امتحان کنیم" و یا "من راحت نیستم وقتی ...." و یا "چرا ما هیچ وقت...." باعث افزایش رابطه ی جنسی شما میشوند. هر قدر زوجین رابطه ی جنسی بیشتری با یکدیگرداشته باشند، بیشتر هم درباره آن بحث میکنند. یکی از نشانه های هشدار دهنده در یک رابطه ی نابرابر و نامتعادل فقدان اختلافات و ناسازگاری هاست.زوجینی که درباره ی هیچ چیز بحث نمیکنند، زوجینی هستند که با یکدیگر گفتگو نمیکنند و در واقع خودشان را سانسور میکنند. دقیقا مشابه یک ذهن زندانی جایی که یک نفر حکمفرما و غالب مطلق است و دیگری تنها فرمانها را بدون هیچ گونه اظهار نظر، به چالش کشاندن و مباحثه ای میپذیرد. این بحث نکردن ها باعث ایجاد هارمونی و تفاهم کاذب گردیده و صرفاً رنجش و تنفر به بار می آورد که دیر یا زود خود را آشکار میسازند.

10- خشونت: یکی دیگر از یافته های غیر منتظره رابطه ی میان خشونت و فعالیتهای جنسی بیشتر در زنان است. برخی پژوهشگران آن را به این واقعیت استناد میکنند که برخی از زوجین از سکس به عنوان یک ابزار آشتی ی مجدد پس از نزاع و بگو مگوها استفاده میکنند. برخی هم معتقدند که برخی زوجین در بیان عشق و یا خشم بیشتر فیزیکی عمل میکنند. رابطه ی سکس و خشونت تنها در زنان وجود دارد و این اشاره دارد به اینکه برخی مردان از سکس به عنوان شکلی از کنترل و سلطه گری استفاده میکنند. به خاطر داشته باشید پیوند این چرخه ‌‌‌( نزاع-رنجش-سکس-آشتی) برای مرد و زن غیر سالم محسوب میگردد. این به مفهوم آنست که ممکن است زوجی رابطه ی جنسی فراوانی با یکدیگر داشته باشند، اما کلیت رابطه از یک مشکل جدی رنج ببرد.(بدون سکس رابطه ای نیز وجود نخواهد داشت). علت دیگر آن میتواند اغواگر بودن خشونت باشد. مردان و زنان به دنبال تماشای فیلمهای ترسناک افزایش برانگیختگی جنسی را تجربه میکنند. اوج گرفتن آدرنالین در پی پاسخ جنگ یا گریز باعث افزایش میل جنسی میگردد. بنابراین پس از مشاجره با افزایش آدرنالین میل جنسی نیز افزایش می یابد. برای 70 درصد زنان غیر فمینیست که سلطه مردان را مورد پسند قرار داده و تایید میکنند، سکس تنها فرصت ایمنی است که شوهران میتوانند بر زنان خود تسلط و برتری داشته باشد. زنانی که میپندارند آسیب پذیری ماهیت و جوهره وجودی  زنانگی است، از سلطه پذیری هنگام برقراری رابطه جنسی خشنود میباشند.

11- داد و ستد جنسی: برخی زنان از رابطه ی جنسی به منزله یک خدمت قابل معامله، اقدام به بهره برداری میکنند. یعنی در قبال برقراری رابطه ی جنسی، همواره چیزی از شوهران خود مطالبه میکنند. در چنین روابطی رابطه ی جنسی میتواند ازهیچ تا بسیار زیاد در جریان باشد. حتی اگر رابطه ی جنسی میان چنین زوجینی فراوان باشد،  از آنجایی که روابط جنسی بر مبنای عشق و صمیمت استوار نیست، نمیتواند بیانگر رابطه ای پایدار و با ثبات باشد. از سویی بتدریج رابطه ی جنسی قداست خود را از دست داده و احتمال برقراری روابط جنسی ی‌ خارج از ازدواج (نامشروع) در زوجین افزایش می یابد.