تصور های اشتباه در مورد ارگاسم
اجازه دهید در این قسمت چند تصور اشتباه که در مورد احساسات جنسی خانم ها شایع هستند را مورد بررسی قرار داده و شما را با حقایق آشنا کنیم!
تصور غلط – یک خانم تنها زمانی از نظر جنسی احساس رضایت میکند که به اوج لذت برسد
حقیقت – بسیاری از خانم ها بدون رسیدن به اوج لذت هم از نظر جنسی احساس رضایت پیدا می کنند. اگر چه توافق عام بر این اصل استوار است که بهتر است آنها در هر تجربه جنسی خود، ارگاسم را تجربه نمایند، اما بسیاری از خانم ها اغلب هم از نظر فیزیکی و هم از احساسی حتی زمانیکه به اوج لذت هم نرسیده باشند، باز هم از شریک خود رضایت خاطر دارند. منتهای مراتب مشکل زمانی ایجاد می شود که خانم برای مدت زمان طولانی در هیچ یک از هم آغوشی های خود به اوج لذت نرسد.
تصور غلط – ارضای واژینال بهتر از انواع موضعی آن است
حقیقت – تمام خانم ها زمانیکه نوبت به نحوه برقراری ارتباط جنسی می رسد، دارای اولویت های متفاوتی هستند. برخی خانم ها به صورت موضعی و سایرین از طریق شدت ارتباط داخلی به اوج لذت می رسند. به عنوان نمونه می توان به این مطلب اشاره کرد که برخی از خانم ها تحریک خارجی واژن را آزار دهنده قلمداد می کنند. نمی توان گفت که تحریک یک نقطه خاص، بهتر از مناطق دیگر است، بلکه این امر صرفا به سلیقه شخصی افراد مربوط می شود.
تصور غلط – ختنه توانایی خانم ها برای رسیدن به ارگاسم را کاهش می دهد
حقیقت – در زمان ختنه، حدود 30 تا 50 درصد از بافت سر آلت تناسلی مرد برداشته می شود. برخی از آقایون اظهار داشته اند که پس از ختنه حساسیت آلت تناسلی آنها در هنگام برقراری رابطه جنسی نسبت به گذشته کمتر شده است. البته تا کنون هیچ گونه مطالعه رسمی در مورد ارتباط ختنه و قابلیت ارگاسم در خانم ها به ثبت نرسیده است. در حقیقت تمام این موارد صرفا با خصوصیات فردی و علایق شخصی افراد بستگی دارد. تصور برخی از خانم ها اینچنین است؛ در صورتیکه بسیاری از خانم های دیگر هیچ تفاوتی میان این دو مقوله احساس نکرده اند.
تصور غلط – کاندوم توانایی ارضای خانم ها را کاهش می دهد
حقیقت – کاندوم یکی از روش های موثر و ضروری در جلوگیری از بارداری و سرایت سایر بیماری های جنسی به حساب می آید. برخی از آقایون شکایت می کنند که استفاده از کاندوم میزان حساسیت آنها در زمان برقراری رابطه جنسی را کاهش میدهد و همین دلیل سبب می شود که قدری دیرتر و سخت تر به اوج لذت جنسی دست پیدا کنند. برخی خانم ها نیز شکایت مشابهی را مطرح می کنند؛ اما اگرچه کاندوم دخالتی در ارضای جنسی خانم ها ندارد (به ویژه در ارضای خارج از واژن) اما اگر خانمی احساس کند که کاندوم در روند ارضای او خللی وارد می آورد، می تواند از همسر خود تقاضا کند که از انواع بخصوص آن که برای این امر تعبیه شده ،استفاده نماید. ( مثلا از کاندوم های راه دار )
تصور غلط – هر چه آلت تناسلی مرد بزرگتر باشد، لذت جنس مخالف بیشتر میشود
حقیقت – از قدیم گفته اند که "سایز مهم نیست، بلکه نحوه استفاده از آن است که اهمیت دارد." اندازه آلت تناسلی مرد بر روی ارضای زن هیچ گونه تاثیر خاصی ندارد. هم آلت کوچک و هم آلت بزرگ می توانند به یک اندازه به خانم ها لذت برسانند. دلیل علمی این مطلب آن است که هر چه به سمت قسمت های انتهایی واژن پیش رویم، تعداد سلول های عصبی به تدریج کاهش پیدا می کنند و نتیجتا سایز آلت مرد هیچ نقش خاصی را در آن منطقه ایفا نمی کند. نقطه قابل تحریک اکثر خانم ها دو سانتی متر داخل واژن قرار گرفته که یک مرد با سایز معمولی هم می تواند به راحتی آن نقطه را تحریک کند .
چگونه انتقاد جنسی را بپذیریم؟
وقتی همسرتان از شما انتقاد میکند، واکنش خود را کنترل کنید، برای آن که درجهی اعتبار آن انتقاد را بسنجید، ابتدا ببینید که آیا منظور او را به خوبی درک کردهاید و آیا پیام آن را تشخیص میدهید؟ و به این منظور، همهی ذکاوت و درک خود را به کار اندازید. از همسرتان بپرسید که منظورش از گفتن آن حرفها یا انجام آن کارها چه بوده است. هیچ وقت فرض نکنید که منظور او را میدانید، در صورت لزوم، دریافت خود را از انتقاد مطرح شده تکرار کنید.
پیش از آن که شتابزده در مورد مفهوم انتقاد نتیجه گیری کنید، آن را تفسیر کنید، مقصود اصلی همسرتان از بیان انتقاد را با چنین جملاتی بپرسید: «در این مورد بیشتر برایم توضیح بده.» یا «میتوانی موضوع را بیشتر باز کنی؟» یا «دلم میخواست میدانستم این انتقاد چه احساسی در تو ایجاد میکند.» اگر انتقاد حالت کلی دارد، مثل ـ «روابط زناشویی دارد کسل کننده میشود» ـ از او بخواهید که بگوید از چه چیز مشخصی شکایت دارد، و پیشنهادش برای تغییر چیست؟
به همسرتان پیشنهاد کنید که نیاز و خواستههایش را به طور مشخص بیان کند، «تو بعد از عشقورزی مهربان نیستی، در حالی که من، در این موقع به توجه بیشتری نیاز دارم، دلم میخواهد در این موقع مدتی بغلم کنی،» برای این که انتقادی را به شکل سازنده بپذیرید، باید انگیزهی همسرتان را از گفتن آن انتقاد بدانید. هر قدر هم که رنجیده باشید و یا در آن لحظه حالت دفاع به خود گرفته باشید، فراموش نکنید که باید هر چه زودتر علت انتقاد را پیدا کنید. باز هم باید سوالاتی مطرح کنید:
«آیا این حرف را برای این گفتی که مرا ناراحت کنی؟ یا برای این که خودت ناراحت بودی؟»
ـ «آیا انتقاد تو واکنشی بود به حرفی که من زدم، یا کاری که کردم باعث شد، ناراحت شوی و احساس سرخوردگی کنی؟»
ـ «آیا این انتقاد را مدتهاست در سرت میپرورانی؟ اگر این طور است چرا حالا آن را بروز دادی. چه اتفاقی افتاد که سبب شد آن را بگویی؟»
ـ «فکر میکنی انجام چیزی که از آن انتقاد میکنی، واقعاً در کنترل من است، و موردی است که میتوانم تغییرش دهم، چطور؟». سعی کنید، انتقاد کننده را به جستوجوی انگیزههای ناخودآگاه خویش ترغیب کنید.
ـ اعتماد، مهمترین عامل در پذیرش یک انتقاد سازنده است. به عبارت دیگر اگر حرف همسرتان نسنجیده یا حتی غیر منصفانه هم باشد، باور داشته باشید که او صمیمانه برای حفظ رابطهاش با شما تلاش میکند.
ـ در بسیاری از موارد اعتماد نادیده گرفته میشود، زیرا طرفین از تأثیر عاطفی انتقاد جنسی آگاهی ندارند. در یکی از جلسات مشاوره، پزشک از زنی پرسید، اظهار نارضایتی شوهرش چه احساسی در او برانگیخت. زن گفت «عصبانی شدم و احساس حقارت کردم.»
پزشک یادآوری کرد: «اما عصبانیت و احساس حقارت که فقط دو بر چسب هستند و چه بسا اصلاً جنبهی واقعی نداشته باشند. واکنش عاطفی شما چه بود؟»
زن جواب داد «گمان میکنم گریه را سردادم.
احساس میکردم که نفسم تنگ شده» پزشک به طرف شوهر برگشت و گفت «آیا عمداً آن حرفها را زدی که همسرت را ناراحت کنی؟»
شوهر بیدرنگ جواب داد «نه، به خدا! نه، نمیخواستم ناراحتش کنم، من واقعاً دوستش دارم.»
ـ بدون اعتماد و تفاهم متقابل، روند انتقاد میتواند به شرطی شدن انتقاد جنسی منفی منتهی شود. پزشک دیگری حکایت زن و شوهری را تعریف میکرد که زندگی جنسی لذت بخش آنها به سردی گرایید؛ زیرا هر دوی آنها نسبت به انتقادات طرف مقابل، (اعم از واقعی یا واهی) واکنش بدی نشان میدادند:
«هر بار که یکی از آنها میرنجید، دفعهی بعد با رد کردن پیشنهاد طرف مقابل از او انتقام میگرفت. پس از چندی، اختلافات آنها به حوزهی روابط جنسی نیز سرایت کرد و روابط جنسی آنها که زمانی از حالت فعالی برخوردار بود محدود و متوقف شد. آنها به جای آن که صادقانه به بیان رنجشهای خود بپردازند، باخودداری از برقراری رابطهی جنسی، ناراحتی خود را ابراز میکردند».
پوشش «راستگویی»
اگر چه در مورد بیپرده سخن گفتن دربارهی مسایل جنسی فراوان سخن گفته میشود و بسیاری از زن و شوهرها هم برای دستیابی به آن مصّر هستند، اما ذکر این نکته لازم است که هر چند رابطهی جنسی خوب، به گفتوگویی صریح و بیپرده بستگی دارد، اما درپارهای موارد صراحت بیش ازحد، زیان آور است.
«کارل تاوریس» روانشناس مینویسد «درست است که باید رک و راست باشیم ولی باید بدانیم چه وقت و چگونه؟ … بین راست نگفتن و دروغگویی تفاوت آشکاری وجود دارد. خودداری از پراندن یک حرف راست زیانبار، دروغگویی محسوب نمیشود و این تصمیم خودپسندانه که به هر قیمتی باید راستگو بود، گاهی میتواند خیلی گران تمام شود.»
انتقاد بیش از حد صادقانه، پوششی برای مقاصد پلید است که غالباً هم نتایج بدی به بار میآورد. مثلاً زنی از شوهرش میپرسید آیا از رابطهی جنسیشان راضی هست یا نه؟ تحت شرایط عادی مرد میتواند جواب مثبت بدهد و یا به نحوی از پاسخ طفره برود، اما اگر این مرد مثلاً از موضوعی ناراحت باشد، که ربطی هم به مسایل جنسی نداشته باشد، به صرف این که باید راستگو بود، در جواب زن میگوید: «نه چندان، روابط ما به ندرت جذاب بوده و تو اصلاً عشق بازی بلد نیستی.»
زنی را در نظر بگیرید که معمولاً به رضایت جنسی نمیرسد. در این گونه موارد با احساس و علاقهای که به شوهرش دارد ممکن است بگوید «خیلی عالی است، از این که همسری مثل تو دارم احساس خوشبختی میکنم.» برای ایجاد وحدت بیشتر در زندگی زناشویی این جواب بهتر از آن صداقت بیمعنی است که «ای … چی بگم؟ زیاد نه» به عبارت دیگر، راستگویی و بیپرده صحبت کردن بدین معنی نیست که خود را موظف به گفتن حقایق آزاردهنده بدانیم، تنها هنگامی باید چنین کنیم که بدانیم نفع گفتنش بیشتر از نگفتن است.
مسالهی اساسی این است که بدانیم، یا دست کم حس کنیم، که چه وقت صراحت و رک گویی در انتقاد ممکن است به جای مفید بودن، احساس طرف مقابل را جریحهدار کند. تاوریس میگوید، صداقت سازنده باید به بهبود مناسبات با دیگران کمک کند. صداقت مخرب فقط میگوید، که طرف مقابل غفلت کرده. بنابراین مهم است که پیش از بیان یک انتقاد، آن مفهومی را که در پس صداقت نهفته است درست ببینیم. از خودتان بپرسید: چرا این حرف را میزنم؟ هدف از گفتن این کلمات چیست؟ چرا دربارهی مسایل جنسی دارم «صداقت» بیشتری به کار میبرم، تا دربارهی چیزهای دیگر!؟
کلام آخر این که، زوجهایی که قادرند مهمترین نیازها و احساسات جنسی خود را با یکدیگر در میان گذارند ـ که خواه و ناخواه مشمول انتقاد نیز میشود ـ به گفتهی خودشان آنهایی هستند که روابط خوبی با یکدیگر دارند. هلن کاپلان مشاور مسایل زناشویی میگوید، «سعی در برقرار کردن روابط جنسی دلپذیر، بدون ایجاد یک رابطهی کلامی موفقیتآمیز، مانند سعی در یاد گرفتن تیراندازی با چشم بسته است.» با گفت و گو کردن، روابط جنسی به سطح بالاتری ارتقا مییابد، سطحی که «برژیت برافی» در کتاب خود به نام «فلش» توضیح داده است:
مارکوس تصور میکرد وقتی که زن بگیرد، رابطهی جنسیشان در سکوتی عمیق که فقط صدای حرکات خودشان قادر به شکستن آن است انجام خواهد شد اما نانسی دربارهی وظیفهای که بر عهدهی او بود با صدایی آرام و دلنشین برایش صحبت کرد، و احساسی را در او برانگیخت که وقتی در این کار توفیق یافت، تا مدتها لحن صدای او را در گوش خود احساس میکرد.