تربیت جنسی فرزندان و ضرورت آن در اسلام
منبع: پایگاه جامع اطلاع رسانی پزشکی ایران سلامت
سفارش مقاله از سایت تنظیم خانواده www.tanzimekhanevadeh.ir
دکتر مهدی دوایی/ دکتر پریناز بنیسی عضو هیائت علمی دانشگاه آزاد اسلامی
<لان یودب احدکم ولده خیرله من ان یتصدق بنصف صاع کل یوم> حضرت رسول (ص: ) اگر کسی از شما آداب را به فرزندش بیاموزد، بهتر است برای او، از اینکه هر روز از عمرش مقداری صدقه بدهد.
از تربیت تعاریف بسیار مختلفی ارائه شده است که عمده این تعاریف کلی را میتوان در رابطه با تربیت جنسی که یک جزء از تربیت به معنی اعم آن است نیز صادق دانست. طبق تعریفی که بارتر از تربیت دارد میتوان تربیت جنسی را فعالیت یا کوششی دانست که در آن افراد مسنتر جامعه انسانی یا آنهائی که بیشتر در رابطه با مسائل جنسی اطلاعات و معلومات دارند، با افرادی که کمتر یا اصلاً در این رابطه رشدی ندارند، برخورد میکنند تا رشد بیشتری در آنها بوجود آورند و از این راه به پیشرفت زندگی انسانی از نظر مسائل و برخوردهای جنسی کمک کنند. طبق تعریفی که برودی از تربیت دارد نیز میتوان گفت منظور از تربیت جنسی آناست که راههای یادگیری مسائل جنسی کنترل شود.
در اینجا یادآوری این مطلب ضروریاست که در کل تعاریف، منظور از تربیت جنسی، آموزش آمیزش جنسی نیست، بلکه همه مسائل و سوِالات و مباحثی که مربوط به جنس و جنسیت میشود مطرح است.
بههمین جهت است که تربیت جنسی یکی از مشکل ترین مسائل تربیتی است که فقط بههنگام بررسی جداگانه مسائل تربیتی مطرح میشود. با اینکه تربیت جنسی یک جزء از کل مسائل تربیتی است، اما بنا به اهمیتی که دارد، مستقلاً بایستی در مورد آن برنامهریزی و دقت نظر شود و بهصورت کلی نمیتوان با این مسئله برخورد داشت.
تربیت جنسی بهطور خاص به معنی تلاش برای کسب سلامت نسل خردسال و عفت و اخلاق و روابط متقابل بهطرز صحیح است و یا شاید منظور از تربیت جنسی یاد دادن زیبائی معاشرت دوستانه به کودکان و پاکی و عفت روابط آنهاست. بههرحال، تربیت جنسی مفهوم وسیعتری از آموزش جنسی دربر دارد. تربیت نه تنها احساس جنسی را دربر دارد بلکه دارای خصوصیات رشد شخصیت اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی است.
تربیت جنسی از دیدگاه مکاتب
در جوامع و مکاتب مختلف، برخوردهای مختلفی با مسائل جنسی میشود. آداب و رسوم هر اجتماع میتواند نمایانگر رشد اخلاقی، اجتماعی و اعتقادات آن قوم و مکتب باشد، مثلاً آداب و رسوم اجتماعات اولیه در زمینه روابط جنسی (مثلاً ازدواج دستهجمعی) نشان دهنده سطح اعتقادی کم رشد آنهاست. یا اینکه در بعضی از قبایل آفریقائی و آمریکای جنوبی زنان از برهنگی خجالت نمیکشند، اما اگر آنها را به هنگام غذا خوردن بیابند و یا بدون تکهای پارچه که بر سرشان میاندازند، تماشا کنند بیاندازه خجالت میکشند (کوچتکف، .)3631
به هر صورت نظرات و عقاید مختلفی در رابطه با جنس و جنسیت مطرح است. از سویی، گروهی هستند که منع بسیار قوی را میپسندند و از مسئله جنسی با شرم یاد میکنند. بعنوان مثال، پیروان افکار مانی هر نوع آمیزش جنسی را گناه میدانستند، زیرا که بشر را طبیعتاً گناهکار میدانستند و فکر میکردند، بدین ترتیب، انسان دائماً گامهای تازهای در خدمت این گناهکاری مینهد. تولستوی و مهاتما گاندی نیز در اواخر عمر، معتقد بودند هر نوع آمیزش جنسی شرارتبار است، حتی درقالب ازدواج.
از سوی دیگر، در آغاز قرن بیستم، نظریهای معروفیت و گسترش زیادی پیدا کرد، مبنی بر اینکه هر گونه روابط جنسی کاملاً امری شخصی است و اجتماع حق کنترل آن را ندارد. در مکتب فروید، باید جلوی تمام تحریمهای جنسی گرفته شده و آزادی جنسی در مدارس و اجتماع مطرح باشد. پیروان او معتقدند که منعها باعث عقدهسازی در جوامع میشود و همین عقدهها باعث نابسامانی و جرم خواهد شد. پس در رابطه با تربیت جنسی، به تعداد مکاتب میتوان به انواع تربیت اشاره کرد و بعد از آن به انواع عقاید تربیتی در رابطه با جنس و جنسیت رسید.
تربیت از دیدگاه اسلام
برای اسلام، آموختن ادب از هر کاری مهم است. آنچنانکه حدیثی از پیامبر اکرم به روشنی بیان میدارد که آموختن آداب از مرتبه بالایی برخوردار است.
تردیدی نیست که این آداب شامل آداب جنسی نیز هست، چرا که اسلام در رابطه با مسائل بسیار جزئی نیز آدابی را آموخته است. هنگامیکه اسلام برای مسافر، آدابی دارد و هنگامیکه جهت عافیت و سلامت دعایی و ذکری نقل شده و برای هر دردی ازجمله گوش درد و سر درد و ناراحتی وضع حمل کردن خانمها، ترتیبی و آدابی را قائل است، و ظریفتر از این مسائل، زمانیکه برای ایمنی از سوختن و حتی رام شدن اسب سرکش دستورالعملی وجود دارد، چطور ممکن است شکی وجود داشته باشد، که اسلام در رابطه با آداب جنسی روش و تربیت خاصی را دنبال نکند.
بعضی مسائل جنسی را بزرگترین دام در راه انسان نامیدهاند و غریزه جنسی را نافرمانبرترین غرایز در برابر عقل شمردهاند. آیا ممکن است اسلام توصیه و قوانین و دستوراتی در این رابطه نداشته باشد تا این مهم از طریقی بهخوبی و درستی هدایت شود؟ آن هم درباره غریزه جنسی که بسیاری از مشکلات و مسایل تاریخی از بیتربیتی او حاصل شده است و گرفتاریهای امروزی به جهت نداشتن برنامهای منظم برای این غریزه بوجود آمده است. آیا با همه این اوصاف میتوان تصور کرد این مسئله مهم موجود در انسانها از نظر اسلام دور مانده باشد و در این رابطه ضرورت تربیت حس نشود؟
از سوی دیگر حضرت علی علیهالسلام فرمودهاند که افراد بایستی دوش بدوش علم و معرفت زمان خود پیش روند.
آگهی
لذا تربیت جنسی نیز بایستی با پیشرفت علم غنیتر شود و ضمن نگهداری از معیارهای اصلی اسلام، پیشرفتهای جدید در این علم نیز ملحوظ و در این رابطه بکار گرفته شود.
اهمیت تربیت جنسی در اسلام
در اسلام با توجه به آیات و روایات و احکام مختلف که مستقیم و غیرمستقیم در رابطه با مسائل جنسی و ارضاء و تعدیل آن سخن به میان رفته، میتوان نتیجه گرفت که تربیت جنسی در اسلام از ضروریات است و نمیتوان اجازه داد که خودبهخود این مسئله با مرور زمان بر فرد، حل شود. آنجاییکه اسلام از نگهداری چشم برای تعدیل میل جنسی و از ازدواج برای ارضای جنسی صحبت میکند، همه و همه نشان دهنده تاکید بر تربیت جنسی، آن هم بصورت مفصل و دارای جزئیات در اسلام است.
وجود احکامی چون احکام تخلی منجمله استبراء خود نشانگر دید باز اسلام نسبت به مسائل جنسی آن است و آنگاه که صحبت از احکام جنابت میشود، ازجمله اینکه به چه کسی جنب گفته میشود و شرایط مختلف این حالت و نحوههای مختلف برخورد با این مسئله چگونه است، خود تربیت جنسی است که در اسلام مطرح است. چون تمامی مسائل اسلام به هم مربوط است و نمیتوان قسمتی از آن را عمل کرد و قسمتی دیگر را رها کرد، مسائل جنسی و رعایت آداب آن نیز جنبههای دیگری را نیز دربر میگیرد. بعنوان مثال کسی که بر او از نظر جنسی غسل واجب میشود، اگر بخواهد پول حمامی را ندهد و یا اینکه به هر صورت آن آب غصبی باشد، آن غسل حرام است و این چگونگی ارتباط احکام را بههم میرساند و دقت اسلام به جنبههای مختلف انسانی را گوشزد میکند. همچنین است در مورد مسائل زنان که خود بحثی مفصل در احکام دارد و خواننده میتواند با مراجعه به کتب احکام، دقت اسلام را در جزء، جزء مسائل بخصوص مسائل جنسی متوجه شود.
اینکه اسلام مسائلی را بر جنب حرام کرده یا اعمالی را بر او مکروه میداند، خود نشانگر آموزش و تربیت جنسی است و اینکه انسان در اسلام در هیچ مورد و ازجمله مسائل جنسی رها نیست. و از همه مهمتر، توصیههایی برای رابطه جنسی، نمود واضح تربیت جنسی در اسلام است. اینکه در چه شرایطی رابطه نبایستی انجام گیرد و در کدام شرایط مکروه است، و اعمال قبل و بعد از آن چگونه باید باشد؛ یا هنگامیکه اسلام در مورد استمناء دستورالعمل صادر میکند و این عمل را حرام میداند، همه و همه توجه این مکتب به مسائل جنسی را میرساند. در مقابل احکامی مانند احکام عقد دائم- عقد موقت و شرایط هر کدام آنها و شرایطی که میتوان عقد را بهم زد، یا زنانی که ازدواج با آنها حرام است و مسائل متفرقه زناشوئی، و از طرف دیگر طلاق و احکام آن که بسیار مفصل و صریح در آنها احکام جداگانه وجود دارد، نشانهای دیگر از توجه اسلام و حتی اصرار این مکتب به تربیت جنسی و رعایت اصول اسلامی در این زمینه است. پس آنچه که ضرورت زندگی سعادتمند است، اسلام فرموده است و بایستی این اوامر به افراد بشر منتقل شود.
احادیثی که در زمینه مسائل جنسی وجود دارد و رعایتهائی که در اینگونه موارد بایستی انجام شود خود نشانگر توجه اسلام به مسئله تربیت جنسی است که در ذیل چند مورد اشاره میشود.
قال النبی (ص:) فرقوا بین اولادکم فیالمضاجع اذا بلغوا سبع سنین (علامه مجلسی، )6731
بین بچههایتان در محلهای خوابشان وقتیکه هفت ساله میشوند، فرق بگذارید.
حدیث فوق دقیقاً تربیتی است که در رابطه با مسائل جنسی انجام میگیرد و عنایت اسلام به این مسئله است که در چندین حدیث دیگر هم این موضوع تا‡کید شده است، منجمله حدیث 56 صفحه 89 جلد 401 بحار الانوار.
حضرت علی (ع:) اذا اراد احدکم ان یاتی اهله فلایعاجلیها و المیکث یکن منها مثل الذی یکون منه.
<هرگاه کسی از شما خواست که با همسرش نزدیکی کند، در معاشرت با او عجله نکند و صبر نماید تا از طرف همسرش همان حال و آمادگی لازم پدید آید که برای خودش پدید میآید.
> همچنین ایشان میفرمایند، هنگامیکه کسی از شما خواست با همسرش آمیزش کند، سخن گفتن را اندک کند، زیرا سخن گفتن در آن حال بسا موجب گرفتاری شخص شود.
اهداف تربیت جنسی
اهداف تربیت جنسی بطور کلی جدای از اهداف تربیت به معنی عام نیست. هدف اساسی تربیتی مکتب اسلام پرستش خدای یگانه است (و ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون) و عبادت و پرستش خدا یعنی خود را تسلیم حق نمودن و از او اطاعت کردن. آنکه خدا را میپرستد با تمام وجود از او تبعیت میکند و در مسیر خداشناسی حرکت میکند و آنکه در برابر خداوند حکیم و عادل و مهربان تسلیم میشود و بندگی او را میپذیرد، عالیترین انگیزههای انسانی را بر وجود خود حاکم ساخته است. تقوا و تزکیه، خدادوستی و عدالتخواهی، ایثار و از خودگذشتگی براساس خداشناسی عالیترین هدفهایی هستند که نه تنها موجبات رشد و کمال انسان را در حیات فردی فراهم میسازند، بلکه باعث رشد حیات جمعی نیز میشوند.
از سوی دیگر خداشناسی و پرستش خدا بنیان استواری است که نه تنها حرکت دائمی انسان را به سوی کمال و رشد تضمین میکند بلکه بصورتی اطمینانبخش جلوی انحرافات فرد و جمع را نیز میگیرد. بنابراین پرستش خدا یعنی قدم در راه کمال گذاشتن، در مسیر حق حرکت کردن و حرکتی دائمی و مطمئن داشتن به سوی ابدیت. حرکتی که تا بینهایت رشد فرد و جمع را تضمین میکند و نفی پلیدیها و تثبیت ارزشهای حقیقی و اساسی را دربر دارد. حرکتی که در آن عدالت و ایثار در مناسبات انسانی به نحو کامل تحقق میپذیرد و بالاخره حرکتی که انسان را برای سعادت ابدی و ملاقات پروردگار آماده میسازد.
تربیت جنسی نیز هدف دیگری را دنبال نمیکند جز اینکه رشد فرد و جمع در جامعه اسلامی را تضمین کند و زشتیها و پلیدیها را از فرد و جمع دور کند و مناسبات انسانی به نحو درست تحقق پذیرد. این تربیت تلاش برای رسیدن انسان به سعادت در دنیا و آخرت را دنبال میکند. برخلاف آنکه بعضی هدف تربیت را این دانستهاند که فرد با محیط واقعی خود سازگار شود (هلن دوج، .)5391 طبیعتاً یک محیط نادرست و گمراه طبق این هدف الگویی میشود برای فرد که خود را سازگار با آن محیط کند. با تربیت جنسی در چنین محیطی، افراد سوق داده میشوند به اینکه در رابطه با مسائل جنسی آزادی کامل داشته باشند و نتیجتاً آزادی جنسی در موارد مختلف ماحصل این طرز فکر میشود. لکن هدف تربیت جنسی در اسلام رسیدن انسان به سعادت و نیکبختی در امور جنسی است. لذاست که توجه کامل به کنترل غریزه جنسی را دارد.
اگر هدف تربیت جنسی برای مسئولان تعلیم و تربیت روشن نباشد راه نیل به هدف هم مسلماً آشکار نخواهد بود. آموختن معاشرت صحیح کودکان با یکدیگر، از مهمترین اهداف تربیت جنسی در سالهای نوجوانی است. این که نوجوانان به نسبت خود را شناخته باشند و بتوانند با جنس مخالف بهترین و درستترین برخورد و معاشرت را داشته باشند.
دادن معلومات و اطلاعات جزئی از هدفهای تربیت جنسی به شمار میرود. نهمیتوان با بیتفاوتی با مسائل جنسی برخورد کرد و نهمیتوان بچهها را صرفا به خدا سپرد و از هرگونه راهنمائی و اطلاعات به آنان دادن پرهیز کرد. بایستی فرزندان به نحوی تربیت شوند که تنها در پرتو عشق واقعی بتوانند از زندگی جنسی لذت ببرند و لذت عشق و سعادت خود را با تشکیل خانواده تحقق بخشند
حرف امروز سایت تنظیم خانواده :
کاش در دنیا سه چیز وجود نداشت: دروغ . غرور . عشق !! انسان با غرور میتازد، با دروغ میبازد، با عشق میمیرد. (دکتر علی شریعتی)
به نام خدا
آقای مجد سلام و خدا قوت
واقعا ازتون متشکرم . هم بابت مقاله بسیار خوب تون و هم از این که نظر بنده و دیگر کاربران را اعمال نموده در ارتباط با تربیت جنسی مقاله منتشر کردید .
همان گونه که خودتان در پاسخ به نظر بنده فرموده اید و هم با توجه به متن مقاله ، این موضوع ابعاد بسیار گسترده و پیچیده ای داشته که تبیین کامل آن را سخت و مشکل می کند . در هر حال هم نمی توان با این توجیهات از آن چشم پوشید . اگر در این زمینه که به خیر و شر آینده و سرنوشت جامعه و نسل مان ارتباط زیادی دارد ، به صورت سریال مقالاتی منتشر کنید راهی بس سترگ و عظیمی را پیموده و به نسل های آینده کمک شایانی کرده اید .
مجددا از مقاله خوب تون که در عین اختصار کامل هم بود تشکر می کنم
با سلام و عرض ادب
ممنون از نظر شما به هر حال وظیفه ما تهیه و درج مقالات در زمینه های اموزشی میباشد و همانطور که در پاسخ به نظر قبلی شما عرض شد نظرات - پیشنهادات و انتقادات مفید و سازنده اعمال خواهد شد.
سلام
کلی گویی وفقه ایستایی که دچارش هستیم پاسخ مناسبی واسه معضلات ومشکلات نسل امروز نیست
سلام
ممنون از انتقاد شما
واقعا دیگه چاپلوسی رو به حد اعلا رسوندید!!!!!!!!:-&
سلام.خیلی ممنون از مطالب مفیدتون.واقعا خسته نباشید.من دانشجو هستم و تجربه ی دوستی با یه پسر رو تا به حال نداشتم البته علاقه مند بودم اما دوستی نه.مدتی است که توو دانشگاه با یه پسری ارتباط چشمی یعنی نگاه چشم توو چشم دارم اما نمی دونم چه برخوردی باید بکنم.اولین نگاه از طرف هر دوتامون بود بعدشم که اتفاقی توو راه روها هم رو می دیدیم و الان هم که تقریبا ساعتهای کلاس هم ر و می دونیم و اون میاد توو راه روی کلاس من وای می سه و من هم همینطور.ژتقریبا ۸یا۹بار یا ارتباط چشمی همراه با خنده داشتیم یا اون دنبال من بوده یا من.به ظاهر پسر خوبی نشون می ده البته درونش رو خبر ندارم.خیلی پسر سنگینیه چه توو رفتار چه توو لباس پوشیدن منظورم اینکه مو سیخ سیخی و ... نیست همیشه هم شلوار پارچه ای تنش می کنه.من یه ارتباط عاطفی بهش پیدا کردم خیلی دوست دارم که بیاد بهم شماره بده اما الان ۳ماه که فقط یا میاد از جلوم رد می شه یا دنبالم می کنه یا از دور فقط نگام می کنه و به دوستاش من رو نشون می ده و هیچ اقدامی دیگه ای نمی کنه.حتی من تا به حال صداش رو هم از نزدیک نشنیده ام یلی ذهنم مشغول شده از یه طرفی دوست دارم باهاش دوست بشم از یه طرفی هم هیچ وقت خودم نمی رم شماره نمی دم دوست دارم اون بیاد.بعضی از دوستام می گن خجالت می کشه بیاد بهت شماره بده چون بهش می خوره پسری باشه که تا به حال اینجور کارا نکرده بعضی از دوستای دیگرم می گن که مغرور و براش سخت اینکار.من گفتم از شما کمک بگیرم خیلی ذهنم مشغوله خواهش می کنم راهنماییم کنید.
یاحق
سلام
دوست عزیز سوال های خود را از طریق فرم اراسل سوال مطرح کنید .