میل جنسی البته چیز جالبی است اما مردان و زنانی که در آن افراط می کنند روج و جسم خودشان رافرسوده می سازند.
برای اصلاح این وضع نه فقط باید به اشتباهات موجوده در روابط مرد و زن پی برد، در عین حال باید دارای این جرات و اراده نیز بود که چاره ای آنرا پذیرفت و اجرا کرد اینکار همیشه آسان نیست زیرا اغلب لازم می شود نظریات و عقاید نادرستی را که از دوران بچگی یاد گرفته و تربیت غلطی را که پذیرفته ایم بکلی دور بریزیم و بجای آن افکار درست و تازه ای را قبول کنیم
رفتار مردان امروه درباره روابط جنسی باید از روی اطلاع و دانستن باشد.
باید زنان و مردان بدانند روابط جنسی بهمان درجه که با جسم رابطه دارد مربوط به روح نیز می باشد. برای زنیکه عشق را به درستی احساس کرده و شناخته است، روح نیز مانند جسم محتاج روابط جنسی است.
عشق و تمایل جنسی بیشتر از هر صنعت دیگری احتیاج به درک و رفتار هنری دارد. از طرف دیگر چون مربوط به محرمیت ویگانگی دو نفر انسان می باشد به هیچ وجه درباره آن نباید لاابالی به خرج داد زیرا تولید تلخی و دلتنگی می کند، عشق در عین حال که ارواح را بهم پیوند می دهد باید آرزوهای مشروع جسم را نیز اقناع کند. کسی که دوست می دارد. یواش یواش و بر اثر تجربه به اسرار زندگی و عشق پی می برد.هدف رابطه جنسی فقط عبارت از ادامه تولید نسل و یا فقط اقناع هوس و آرزوی جسم نیست زیرا این کا را بدون وجود عشق نیز می توان انجام داد.نویسندگانی وجود دارند که می گویند همه اسرار صحت و سعادت در توافق جنسی زن و مرد است. زیرا عشق و توافق جنسی، در عن حال به صداقت، رفاقت و شفقت احتیاج دارد و اگر عدم توافق و هماهنگی جسمی بین زن و شوهر وجود داشته باشد و رابطه جنسی، آنطوریکه شایسته است انجام نگیرد، همین عناصر دیگر در میان زن و شوهر نمی تواند به صورت کاملی بوجود بیاید. زن و شوهری که توافق جنسی در میانشان وجود داشته باشد حتی اگر دارای عقاید و نظریات مخالف نیز باشند می توانند بدون اینکه در معرض تهدید خطر جدائی قرار بگیرند و بدون اینکه مرافعه و اختلافی بینشان بوجود بیاید، با هم زندگانی کنند، اما محیطی که عشق و توافق جنسی وجود نداشته باشد، کوچکترین اختلاف فکری، کار را بجای باریک می کشاند.
مردی که زندگانی جنسی مرتبی داشته باشد، در تمام مدت عمر خویش نوعی خوبی و راحتی احساس می کند که هیچ چیز دیگری نمی تواند آنرا به او ببخشد. پیوسته با اعتماد به نفس و اطمینان خاطر زندگی می کند زیرا در خود قدرت اقدام و تصمیم می بیند و در خود مردانگی سراغ دارد و پیوسته آماده مبارزه با مشکلات زندگی است. زندگی جنسی مرتب او را به خانه و زندگیش پابند می سازد. گذشته از آن، عشق و توافق متقابل جنسی، سد قوی و محکمی در مقابل عدم قدرت جنسی می باشد.منبع : پاسخ به مسائل ، ناگفته های جنسی و زناشویی - مترجم : محمدرضا دژکام
حرف امروز سایت تنظیم خانواده :
خوشبختی مثل توپ فوتبال است. وقتی می رود ما به دنبالش می دویم و وقتی می ایستد ما به آن لگد می زنیم
منبع : سایت مردمان
"هر ازدواج از آمیخته شدن دو خانواده تشکیل می شود." هر طرف یک دسته از انتظارات و توقعات را با خود وارد زندگی زناشویی می کند که معمولاً نشاندهنده تاریخچه خانوادگی فرد و چیزهایی است که...
بِن سیلیمان روانشناس خانواده و استاد دانشگاه ویومینگ می گوید، "هر ازدواج از آمیخته شدن دو خانواده تشکیل می شود." هر طرف یک دسته از انتظارات و توقعات را با خود وارد زندگی زناشویی می کند که معمولاً نشاندهنده تاریخچه خانوادگی فرد و چیزهایی است که در خانواده و دوستان خود دیده است. ازدواج ادغام سنت ها و انتظارات دو خانواده است.
دکتر بن سیلیمان در ادامه می گوید،"آنچه برای هر طرف مهم است این است که از انتظارات طرف مقابل خود قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی باخبر شود. برای موفقیت هر ازدواج و رابطه زناشویی، آشنایی با انتظارات و توقعات طرف مقابل لازم و ضروری است چون جور شدن رفتارها و توقعات در هماهنگی و رضایت طرفین بسیار مهم است."
زوج هایی که توقعات متعارض دارند معمولاً مشکلات بیشتری در رابطه خود تجربه می کنند. برای مثال، آیا زن باید کار و تحصیلات خود را کنار بگذارد و برای تربیت فرزندان خانه نشین شود؟ دو نفر چطور مسئولیت نگهداری از فرزندان، کارهای خانه، و مدیریت مالی خانواده را با هم تقسیم می کنند؟ سکس و رابطه جنسی چقدر اهمیت دارد؟ و آیا باید زمان مسافرت را برای دیدن افراد فامیل صرف کنند یا یک مسافرت هیجان انگیز و مجراجویانه داشته باشند؟ پاسخ دادن به برخی از این سوالات تا حد زیادی به نحوه برخورد والدین هر یک از طرفین با این مسائل بستگی دارد.
آگاهی داشتن از انتظارات و توقعات طرف مقابل می تواند رابطه ها را محکمتر کند. همچنین به زوج ها کمک می کند درمورد سابقه خانوادگی هم بیشتر بدانند و موفقیت ها و شکست های نسل های قبل را تکرار نکنند. زوج های موفق همیشه سعی می کنند از نقاط قوت ریشه های خانوادگی همدیگر نهایت استفاده را برده و محدودیت های آنرا کنار بگذارند.
دکتر سیلیمان می گوید، "اما انتظارات به مرور زمان تغییر می کنند، مثلاً وقتی خانواده توسعه می یابد، میل به داشتن خانه ای بزرگتر جایگزین میل به خرید ماشین یا یک مسافرت گران می شود.
همچنین با متعهد شدن زوج ها به هم انتظارات هم تغییر می یابد. زوج هایی که تصمیم می گیرند با هم بدون رسمی کردن ازدواجشان باهم زندگی کنند معمولاً روابطی دارند که در انتظاراتشان کم می آورد. بدون تعهد، یکی یا هر دو طرف گاهی اوقات زندگی خود با هم را یک قرارداد موقتی فرض می کنند نه یک تعهد همیشگی. بدون تعهد زوج ها نمی دانند که در مراحل بعد باید چه انتظاراتی داشته باشند."
در هر رابطه ای حدس و گمان خطرساز است. فکر کردن به اینکه "او تغییر خواهد کرد" یا "بعد ازاینکه ازدواج کنیم این چیزها دیگر اهمیتی ندارد" ممکن است منجر به ناامیدیتان شود. نادیده گرفتن علائم هشداردهنده یا رفتارهایی که می تواند برایتان آزار دهنده باشد یا با سبک زندگی شما تناقض داشته باشد، می تواند برایتان مشکل ساز شود. برای مثال، یکی از طرفین ممکن است دوست داشته باشد که روزهای تعطیل زود از خواب بیدار شود و دیگری ترجیح می دهد که بیشتر بخوابد و دیرتر بیدار شود. به این روش بعد از مدتی طرفی که زود بیدار می شود دیگری را متهم به تنبلی می کند و آن یکی این را به وسواسی بودن متهم می کند.
زوج ها باید بتوانند عشق را از واقعیت جدا کنند. اگر اینطور فکر کنند که "پدر و مادر من خوشبخت بودند پس من هم خوشبخت می شوم" خیلی اشتباه است. رابطه های موفق تصادفی اتفاق نمی افتند؛ نیازمند تلاش روزانه و لذت بردن از رابطه است. زوج ها اگر از نقاط مثبت خود بهره برده و با کار کردن روی نقاط منفی خود آنها را برطرف کنند بسیار راحت تر در رابطه پیشرفت می کنند.
هیچوقت نباید از کس دیگری انتظار داشته باشید که خوشبختتان کند. باید یاد بگیرید که قبل از اینکه زندگیتان را با کس دیگری تقسیم کنید، بتوانید با خودتان خوشحال و خوشنود باشید. این هم غیرمنطقی است که انتظار داشته باشید رابطه تان همیشه خوب و خوش باشد. این غیر ممکن است.
برای موفقیت رابطه میل به سازگاری اهمیت زیادی دارد چون محیط مستعد تغییر است. یک تعهد طولانی مدت مبنی بر انتظارات منطقی و واقعبینانه بین تغییرات فردی، زوجی و اجتماعی تعادل ایجاد میکند. خوشبین بودن هم خیلی کمک می کند.
می خواهید به رابطه تان انرژی بیشتری بدهید؟
طرف مقابلتان را اول بگذارید. قبل از ازدواج دو طرف معمولاً به همدیگر اولویت می دهند اما بعد از متعهد شدن تمایل چندانی به اینکار نشان نمیدهند. اما وقتی از یک زوج می پرسید که دلیل موفقیت رابطه شان چه بوده است معمولاً می گویند که آنچه در رابطه عرضه کرده اند، نه آنچه که انتظار داشته اند بوده است که رضایت و رشد را برایشان به ارمغان آورده است. آنها با جریان پیش می روند. انتظاراتشان در طول سالها تغییر و رشد کرده است اما کار کردن در جهت این تغییرات بوده که رابطه شان را قوی تر کرده است.
نکته 1: اگر والدینم زندگی خوشبختی باهم داشتند آیا احتمال اینکه من هم زندگی خوبی داشته باشم بیشتر خواهد شد؟
پاسخ مثبت است به شرطی که زوج بتوانند انتظارات واقعبینانه و منطقی را با هم در میان بگذارند و هر روز سعی بکنند که رابطه شان را بهتر کنند.
وقتی زندگی والدین به نظر موفق و خوشبخت می آید، ممکن است بچه ها روابط خودشان را دست کم بگیرند و این فکر که رابطه خودشان هم شاد و خوشبخت خواهد شد کمی غیرواقعی است. وقتی دو نفر آشنایی بیشتری با هم داشته باشند، انتظارات و ارزش ها و هدف های هم را قبول داشته باشند، و در تعهد خود نسبت به همدیگر جدی باشند، احتمال موفق شدن رابطه شان خیلی بیشتر خواهد بود.
نکته 2: در روابط طولانی مدت این سوالات را از خود بپرسید:
آیا زمان کافی برای شناخت همدیگر گذاشته ایم؟
آیا اهداف، ارزشها و انتظارات یکسانی داریم؟
آیا علائم هشداردهنده ای مثل سوءاستفاده، خشونت، مسائل مالی، مشکلات جنسی و از این قبیل را بررسی کرده ام؟
آیا میتوانیم با هم گفتگو کنیم؟ آیا می توانیم در حین حرف زدن به حرف همدیگر هم گوش دهیم؟
آیا می توانیم در جهت یک هدف مشترک تلاش کنیم؟ و به خاطر همدیگر از خود گذشتگی کنیم؟
آیا می توانیم انعطاف پذیر باشیم؟ سازگار باشیم؟
آیا هر دوی ما خوشبین هستیم؟
البته نباید خودتان را فقط به این سوالات منحصر کنید اما این سوالات از جمله سوالات خیلی مهمی هستند که می توانند باعث شوند زوج ها کمی سرعت پیشروی خود را کم کنند و دوباره به جهت خود فکر کنند.
قبل از ازدواج درمورد انتظاراتتان صحبت کنید
به زودی در شرف ازدواج هستید؟ وقت بگذارید و این سوالات را از خودتان بپرسید:
آیا زمان کافی برای شناخت همدیگر گذاشته ایم؟
آیا اهداف، ارزشها و انتظارات یکسانی داریم؟
آیا علائم هشدار دهنده ای مثل سوءاستفاده، خشونت، مسائل مالی، مشکلات جنسی و از این قبیل را بررسی کرده ام؟
آیا میتوانیم با هم گفتگو کنیم؟ آیا می توانیم در حین حرف زدن به حرف همدیگر هم گوش دهیم؟
آیا می توانیم در جهت یک هدف مشترک تلاش کنیم؟ و به خاطر همدیگر از خود گذشتگی کنیم؟
آیا می توانیم انعطاف پذیر باشیم؟ سازگار باشیم؟
یا هر دوی ما خوشبین هستیم؟
سوالاتی از این قبیل باعث می شود زوج ها قبل از ازدواج روند پیشروی خود در رابطه را کندتر کرده و انتظارات و توقعاتشان را با هم در میان بگذارند.
مردمان
حرف امروز سایت تنظیم خانواده :
خوشبختی به کسانی روی می آورد که برای خوشبخت کردن دیگران می کوشند