ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج

چرا خود ارضایی گناه است

چرا خود ارضایی گناه است

چرا خود ارضایی گناه است

خودارضایی در دین اسلام حرام است و از گناهان کبیره کما اینکه در سایر ادیان نیز منع شده است

خداوند برای پاسخگویی به نیازهای هر عضوی که آفریده، راهکارهای طبیعی خلق کرده است و اگر انسان راهکاری غیر از این راهکارها برای رفع نیازهای خود برگزیند نامشروع و خلاف است. آیاتی وجود دارند که در آن خودارضایی به صراحت حرام شمرده شده است زیرا این عمل باعث آسیب های متعدد روحی و جسمی برای انسان می شود.
 این به معنی نیست که فرد مالک بدن خود نیست، اما همانطور که آسیب رساندن به اعضای دیگر گناه محسوب می شود، این عمل هم به دلیل آسیب هایی که به روح و جسم فرد وارد می کند حرام است.


حال چنانچه فرد مبتلا به خودارضایی باشد رعایت دستورالعمل‏های زیر در جهت درمان آن مفید است


 توصیه ‏هاى اولیه به منظور کنترل نیروى شهوت و فرار از گناه خودارضایى:


1- سعى کنید به هنگام خواب شکم شما بیش از حد معمول پر نباشد.
2- از پوشیدن لباس‏هاى تنگ و چسبان اجتناب کنید.
3- از نگاه کردن به مناظر، فیلم‏ها و تصاویر تحریک کننده جدا خوددارى کنید و به محض مواجه شدن با این امور چشم خود را بسته و یا به زمین و یا آسمان نگاه کنید.
4- از شنیدن و خواندن مباحث و مطالب جنسى و حتى شوخى‏هاى جنسى و تحریک‏کننده و فکر کردن در این امور جدا پرهیز کنید.
5- از خوردن مواد غذایى که محرک است مانند: خرما، پیاز، فلفل، تخم‏مرغ، گوشت قرمز، غذاهاى پرچرب، حتى‏المقدور اجتناب و به میزان ضرورت اکتفا کنید.
6- قبل از خواب حتما مثانه خود را تخلیه نمایید.
7- از نوشیدن افراط‏گونه آب و مایعات پرهیز کنید (به خصوص شب‏ها و قبل از خوابیدن).
8- هیچ‏گاه بدن عریان خود را در آینه نگاه نکنید.
9- از دست‏ورزى اندام جنسى خود اجتناب کنید و در هیچ شرایطى دست‏ورزى نکنید.
10- هرگز به رو نخوابید.
11- به منظور تخلیه انرژى زاید بدن به طور منظم و زیاد ورزش کنید.
12- هیچ‏گاه بیکار نباشید، براى اوقات فراغت خود برنامه داشته باشید و آن را با مطالعه، ورزش, عبادت و... پر کنید.
13- هرگز در مکانى خلوت و تنها و دور از نظر دیگران نباشید.
14- هرگاه مورد هجوم افکار جنسى واقع شدید، در مکان خلوت و دور از نظر دیگران بسر نبرید بلکه در مجالس عمومى وارد شوید و در آنجا به سر برید.
15- هفته‏اى یکى دو روز روزه مستحبى بگیرید و اگر توان آن را ندارید روزه اخلاقى بگیرید؛ یعنى، میزان صرف غذا را کاهش و فاصله هر وعده غذا را افزایش و تعداد دفعات غذا را کاهش دهید و به حداقل خوراک اکتفا کنید.
16- با نامحرم رفتار متکبرانه داشته باشید و از سخنان ملایمت‏آمیز با آنها خوددارى کرده واز نرمى و لینت در کلام با آنها اجتناب ورزید.
17- هیچ‏گاه با نامحرم و جنس مخالف در مکان خلوت و دور از نگاه دیگران باقى نمانید، حتى براى آموزش و...
18- قرآن زیاد بخوانید و درباره معانى آیات آن فکر کنید.
اما نسبت به حکم مسأله ای که سؤال فرموده اید باید به عرضتان برسانیم؛ حصول جنابت در بانوان به دو طریق است: الف) دخول و همبستری، ب ) خروج منى. البته هر مایعى که از زنان خارج شود، منى نیست. تنها ترشحاتى که در اوج لذت جنسى خارج مى‏گردد، حکم منى را دارد.
گاهى پس از ملاعبه (یعنى بازى و شوخى‏هایى که به تحریک غریزه جنسى انجام مى‏گیرد و موجب احساس خوشایندى و لذت جنسى مى‏گردد.) مایع سفید رنگى خارج مى شود، که آن مایع گر چه از روى شهوت و احساس لذت خارج شده، ولى مادامى که علائم منى را نداشته باشد (مذى) نامیده مى‏شود و پاک است و هیچ یک از احکام منى بر آن مترتب نمى‏شود. علائم منى عبارتند از:
1- مایعى که خارج مى‏شود از روى شهوت و همراه با ارضاء کامل باشد.
2- با فشار و جستن بیرون مى‏ریزد (در زنان لازم نیست با جستن بیرون آید).
3- بدن پس از آن کمى سست مى‏شود.
بنابراین ترشحاتى که با اندکى شهوت و خوشایندى خارج مى‏شود پاک است و غسل ندارد ولى مایعى که همراه با اوج شهوت (ارگاسم) از زن خارج مى‏شود حکم منى را دارد و موجب جنابت است.
با توجه به آنچه گفته شد هر وقت یقین پیدا کردید آنچه از شما خارج شده منی بوده نجس است و غسل جنابت واجب می شود و اما هر وقت یقین ندارید، غسل واجب نمی شود و اجتناب از آن رطوبت نیز لازم نیست مگر آن که یقین پیدا کنید یا نجاستی مانند بول برخورد داشته است که در آن صورت نجس است. در هر صورت تا یقین به نجاست ندارید پاک است و نماز خود را بخوانید.
تاکید می کنیم از نگاه کردن صحنه های غیر اخلاقی اجتناب کنید زیرا دیدن این صحنه ها در واقع فکر و روح و حتی جسم شما را آماده برای انجام گناه می کند بنابراین برای جلو گیری از ورود اینگونه مسائل به ذهن باید از دیدن آنها دوری کنید.
توصیه می شود هر چه زودتر ازدواج کنید با توجه به وضعیتی که شما دارید و با توجه به شرائط سنی شما نیاز به ازدواج دارید بنابراین در صورت آمدن خواستگار مناسب پاسخ مثبت دهید زیرا با ازدواج بسیاری از این مسائل از بین می رود.
برای جلوگیری از خوابهای تحریک کننده سعی کنید هنگام بیداری فکر خود را از اینگونه مسائل (جنسی) کنترل کنید و برای کنترل فکر از دیدن فیلم ها و برنامه های کامپیوتری مبتذل جدا دوری کنید. اما اگر علی رغم انجام همه این کارها باز هم خوابهای تحریک کننده دیدید نگران نباشید و در صورت جنب شدن در حالت خواب هیج اشکال شرعی ندارد فقط باید غسل جنابت کنید. دیدن این خوابها در این سنین جای نگرانی نیست و هیچ احساس گناه هم نداشته باشید اینها همه علامت این است که شما نیاز به ازدواج دارید و باید هر چه زودتر شرایط ازدواج را فراهم نمایید و بیش از این بتاخیر نیندازید.


اما این که گفتید دیدن این خوابها غیر عادی و فجیع است, نه اینطور نیست, در این سنین که جوان نیاز به ارضاء غرایز جنسی دارد چنین رویاهایی را می بیند و هیچ جای نگرانی نیست آنچه وظیفه شماست و باید ملتزم به آن باشید اینست که هنگام بیداری به اینگونه مسائل نزدیک نشوید و از آنچه فکر شما را آلوده می کند یا شما را به گناه وادار می کند جدا اجتناب کنید.
شما دختر نجیبی هستید و در مورد نجابت خود هیچ شک و تردیدی نداشته باشید و دلیل آن اینست که تا به حال از ارتباط با نامحرم پرهیز کرده اید و این نشانه نجابت, پاکدامنی و عفت شماست از خداوند بخواهید: به شما کمک کند تا این نجابت را تا پایان عمر داشته باشید.

منبع : soali.ir

 

رابطه جنسی

مشاوره ازدواج،مشاوره جنسی

آموزش زناشوئی

آموزشهای جنسی

مشاوره جنسی،مشاوره آنلاین

فیلم رابطه جنسی

رابطه جنسی

رابطه جنسی

امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود

شوهرم معتاده چکار کنم

شوهرم معتاده چکار کنم

با اعتیاد شوهرم چه کنم

خودش 42‌ساله بود و همسرش 30 ساله!  ولی وقتی نگاه‌شان می‌کردی انگار 50 سال عمر کرده بودند، هر 2 شکسته و تکیده بودند، یکی از غصه، دیگری از مواد مخدر.
این بار چرخه انگل اعتیاد از «زن» شروع شده بود. خیلی آرام و آهسته شروع کرد به صحبت‌کردن، بدون این‌که نگاهی به من داشته باشد یا بپرسد برای چه و چرا آنجا نشسته‌ام.
آن‌قدر این داستان فلاکت‌بار را تکرار کرده بود که دیگر از تکرارش، حتی گریه‌اش هم نمی‌گرفت.
«7ساله که مواد می‌کشم»؛ این جمله آغاز صحبت‌های او بود. از یک بیماری مرموز شروع شد، درد استخوان و تب‌های مداومی که می‌آمدند و می‌رفتند، چند بار رفتم دکتر ولی داروها اثری نداشتند یا لااقل من فکر می‌کردم اثری ندارند. پدرم هم گاهی تریاک می‌کشید، به همین دلیل وقتی بی‌تابی و بدن‌درد من را که تک‌دختر خانواده بودم می‌دید، تحمل نمی‌کرد؛ هر بار با یک یا دو پک از کنار مصرف روزانه‌اش من را آرام می‌کرد.
همیشه از این‌که آلوده بشوم می‌ترسیدم، برای همین هر چند روز یک بار که دیگر درد به استخوان‌هایم فشار می‌آورد، سراغ پدرم می‌رفتم و او هم با این کار دردم را کاهش می‌‌داد. چند ماهی به همین منوال گذشت و من هم دیگر سراغ پدرم و موادش نرفتم...
 تا این‌که ازدواج کردم. همسرم،  مرد آرام و صبوری بود و هیچ‌وقت با هیچ خواسته من مخالفت نمی‌کرد.
یک‌بار شوهرم بر اثر بی‌احتیاطی همکارش از پله افتاد و یک پایش شکست به همین دلیل مجبور بود چند وقتی را در خانه بگذراند، شکستگی زانو و استخوان‌ ران پایش درد زیادی داشت و هیچ‌چیز آرامش نمی‌کرد، من هم شیوه پدرم را برای او تکرار کردم با این فرق که من به همسرم نمی‌گفتم چه کار می‌کنم! فقط هر ساعت یا هر شبانه روز یک بار قلیان آماده می‌کردم و به این شیوه مواد را به او می‌رساندم. او که از همه جا بی‌خبر بود، هر روز می‌گفت: «خیلی دلم قلیان می‌خواهد، وقتی این کار را انجام می‌دهم، آرام می‌شوم و دردم کمتر می‌شود.»


من هم همچنان این کار را ادامه می‌دادم، بعد از بهبود پایش و بلندشدن از تخت بیماری، همچنان تمایل نشان می‌داد که من برایش قلیان آماده کنم.
فکر می‌کنم 4-3 ماه بعد بود که خودش فهمید چه بلایی سرش یا بهتر بگویم، سرمان آمده! چون هر 2 گرفتار و معتاد شده بودیم.
چند سال به همین منوال گذشت، هیچ کدام به روی دیگری نمی‌آوردیم که تو هم معتاد هستی ولی هر 2 می‌دانستیم که چه می‌خواهیم و چه بلایی سر زندگی‌مان آورده‌ایم. شغل همسرم، آزاد است یعنی مشکلی با درآمد و ساعت رفت‌وآمد ندارد به همین دلیل بهانه‌ای برای کارنکردن و رفتارهای مشکوک سرکارش نداشت، از طرف من هم خیالش راحت بود که خودم به اندازه کافی اسیر و در بند هستم که نخواهم سراغ او بروم و او را بابت این کار یا ترک‌کردن اذیت کنم، به همین دلیل این فرو رفتن در منجلاب ادامه داشت تا زمانی‌که فهمیدم باردارم!بارداری آن هم با شرایط من وحشتناک بود.
جرات نمی‌کردم سراغ پزشک خصوصی بروم، بنابراین به چند مرکز بهداشت مراجعه کردم ولی هر بار که به آنجا می‌رفتم و آنها حال و اوضاع مرا می‌دیدند، از پذیرش من خودداری و مرا به مرکز دیگری راهنمایی می‌کردند. تصمیم گرفتم که اصلا تحت نظر هیچ پزشکی نباشم و فقط برای زایمان به بیمارستان مراجعه کنم.
چند ماهی از بارداری‌ام گذشته بود و من همچنان بی‌خیال و آرام به کارهای قبلی‌ام ادامه می‌دادم و اصلا نگران این نبودم که شاید برای فرزندم مشکلی پیش بیاید تا اینکه زمان وضع حمل فرا رسید. شبانه به یک بیمارستان دولتی مراجعه کردم و به‌صورت اورژانس زایمان انجام شد، ‌پزشکان آنجا متوجه اعتیاد من و حتی فرزندم شدند، آن‌ها برای من و نوزاد بیچاره‌ام داروهایی تجویز کردند و او را در دستگاه نگه داشتند چون اوضاع خوبی نداشت، ‌به کمک آن‌ها و با فشار آن‌ها مجبور به ترک اعتیاد شدم. چند وقتی گذشت تا توانستم میزان مصرفم را کمتر کنم و دائم زیرنظر پزشکان بیمارستان بودم تا اینکه اجازه دادند فرزندم را به خانه بیاورم.
تنهایی، افسردگی بعد از زایمان و بی‌خوابی‌های شبانه‌روزی باعث شد که دوباره برگردم سراغ همان وضعیت قبلی، با این‌تفاوت که این‌بار 3نفر شده بودیم، حتی فرزندم هم در این وضعیت همراهم بود!...
یک روز از گریه‌های بی‌امان فرزندم آنقدر گیج‌ و کلافه شده بودم که او را دکتر بردم، هر کاری می‌کردم، نه می‌خوابید و نه آرام می‌شد و نه...
پزشک تشخیص داد که فرزندم دچار ذات‌‌الریه شده و باید در بیمارستان بستری بشود؛ چند روزی در بیمارستان بود ولی فایده‌ای نداشت و به‌علت نارسایی ریه‌ای که از زمان تولد داشت و این بیماری به آن اضافه شده بود، در بیمارستان فوت کرد.... شوهرم که تا این زمان به این وضعیت اسفبار، عادت کرده بود و اعتراضی نمی‌کرد، دیگر آرام نماند، اول خودش را به یک مرکز ترک اعتیاد معرفی و تلاش کرد تا ترک کند، حالا هم که پاک است و ترک کرده، آمده دادخواست طلاق داده و حاضر نیست دیگر با من زندگی کند. من نمی‌خواهم که از همسرم جدا شوم ولی او حاضر نیست با یک زن معتاد زیر یک سقف زندگی کند، به همین دلیل آمده اینجا تا مرا طلاق بدهد.

نظر مشاور :

ادامه مطلب