ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج
ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج

عمده ترین مشکلات زوجهای جوان بعد از ازدواج:

عمده ترین مشکلات زوجهای جوان بعد از ازدواج:

ازدواج مرحله ای از تکامل در زندگی میباشد و به نوعی تولدی دیگر و آغازی دیگر به حساب می آید که برای  وارد شدن به این مرحله ما نیز باید آمادگی کافی رو داشته باشیم و حساب شده عمل کنیم دوست داشتن و عشق قبل از ازدواج شاید باعث کم رنگ شدن بعضی مسائل بشود که در دوران بعد از ازدواج بسیار لمس می شود پس بر پایه عشق نمی توان وارد زندگی مشترک شد چرا که شاید عشق لازم باشد اما کافی نیست ساده ترین مسائل در زندگی مشترک اگر نادیده گرفته شود به مشکل بزرگی تبدیل می شود پر واضح است که هیچ زوجی مایل به طلاق و جدایی نیستند اما عدم شناخت صحیح از مسائل بعد از ازدواج و سطحی نگری به زندگی و کوچک شمردن مشکلات باعث شده تا آمار طلاق به خط قرمز برسه پس سطح معیارهای خودمونو باید قبل از ازدواج تقویت کنیم ظاهر بین نباشیم از مشکلات به آسانی عبور نکنیم و هیچی رو برای بعد نگذاریم ما انسان هستیم یکبار آمده ایم یکبار میرویم و در این بین فقط یکبار زندگی خواهیم کرد.

براستی همینکه طرفمون صورت زیبا اندام زیبا گویش و بیان زیبا و پولدار بود باید صیغه عقد را جاری کنیم ؟

یک دانشمند روسی می گوید شناختن انسان امکان ندارد چرا که انسان حدی ندارد .

آشنایی با همکلاسی دوره دانشگاه ، رابطه دوستی ، نامزدی ، عقد و ازدواج این سه چهار مرحله زیاد اتفاق می افته بهتره زود به عقد کردن فکر نکنیم نامزدی در همین حدی که خانواده ها در جریان امور و روابط باشند و البته قرار گیری مرزی بین دو طرف شاید باعث این بشه تا فرصت شناخت بیشتری نسبت به هم داشته باشند تا اینکه اول عقد کنند و سپس بخواهند در دوران عقد همدیگرو بشناسند بعد از عقد رسمی دیگه قانونا زن و شوهر محسوب می شوند و به علت نبود محدودیت  و انجام برخی روابط همچون روابط جنسی در هر سطحی کم کم باعث میشه تا مسائل دیگه به چشم نیاید دنبال فرصت می گردید که با زوجتون تنها باشید یا شما به مهمانی به منزل پدری او میروید و یا اینکه برعکس چند هفته ای یا چند ماهی و یا حتی چند سالی را به همین منوال می گذراند بدون ذره ای شناخت در این حالت چه چیزی برای بعد از ازدواج برای خود گذاشته اید ؟  

آقایون ازدواج امر ساده ای نیست پذیرفتن مسئولیت در زندگی کاملا با رابطه دوستی یا نامزدی تفاوت دارد جدای از مسائل مادی بهتره بدونید بیش از 80 درصد مردهای ایرانی ابراز احساسات درست و به جار را نمی دانند حتی در انجام رابطه جنسی هم دچار مشکل هستند یه سری به دادگاه خانوداده بزنید . بهتره تمامی کارهای عقب افتاده را قبل از ازدواج به پایان برسانید مطمئن باشید اگر تا سن 30 سالگی برنامه ریزی صحیح برای زندگی خود نداشته باشید هرگز نمی توانید بعد از این سن خودتونو جمع و جور کنید بهترین موقع برای اقدام به هر کاری در سنین بین 20 تا 30 میباشد چرا ؟ چون اول اینکه اکثرا تا سن 24 یا 25 سالگی مجرد هستند پس چون مسئولیت ندارند با خیالی آسوده می توانند فعالیت کنند دوم اینکه همه ما انرژی که در سنین جوانی داریم هرگز در سنین بالاتر نخواهیم داشت سوم اینکه مشکلات ما کمتره با توجه به شرایط اقتصادی جامعه دیگه دوره ای نیست که فقط درس بخوانید در کنار درس حتما باید فعالیت اقتصادی انجام شود . در روابط دوستی که با جنس مخالف دارید زود به فکر ازدواج فرو نروید از جوانی خود استفاده کنید . ازدواج اسارت نیست اما بعد از ازدواج محدودیتهایی نیز برای هر دو طرف بوجود می آید .

خانمها اگر الان وقتونو با دوستان خود سپری میکنید پول تو جیبیتون خرج لباس و کیف و کفش می کنید اشکالی نداره دوران جوانی اقتضای چنین رفتارهایی رو میکنه که به روز باشه خوش لباس و خوش اندام و زیبا رو اما در زندگی مشترک به علت مسئولیت شاید باید انتظارات خودمونو نسبت به دوران مجردی کمتر کنیم نمی گم لباس بد بپوشید آرایش نکنید با دوستان نرید بیرون مهمانی نروید همه این کارها را بکنید اما تا جایی که لطمه ای به مسئولیت شما وارد نشود.  

به دیگران اجازه دخالت در زندگی شخصی را ندهید

خیلی از خانواده ها بواسطه دوست داشتن و اینکه می خواهند مثلا به فرزند خود کمک کنند تا یه گره ای از مشکلاتشون و باز کنند متاسفانه با دخالتهای بی جا باعث کور شدن اون گره می شوند زوجهای جوان خیلی راحت با نهایت احترام می توانند خود مانع دخالتهای دیگران در زندگی زناشویی خود شوند اولین رکنی که باید به خاطر داشت هماهنگی دو زوج و اعمال رفتارهای متقابل البته مشورت کردن با بزرگان خیلی خوبه اما سعی کنید همیشه تصمیم نهایی رو خودتون بگیرید .

واژه نا مفهوم و اشتباه زن ذلیلی

آقایون به خاطر داشته باشند زندگی مشترک یعنی 50 به 50 به همان مقدار که حرف و تصمیمات شما اهمیت داره متقابلا باید به تصمیم های همسرتون احترام بگذارید به جای گوش دادن به حرفهای دوستان و آشنایان بهتره به حرفهای همسرتان تجربه کنید چون دوست شما هر چقدرم که صمیم باشه بیشتر از همسر شما نمی تواند برای شما دل بسوزونه و این اصلا زن ذلیلی نیست ایم یعنی زندگی مشترک مطمئن باشید زنها رفتار شما را با سود محاسبه می کنند و به شما بر می گردانند پس به نوعی هرگلی زدید به سر خودتون زدید.

مسئولیت و تقسیم کار

هر کسی مسئولیتی داره اما دلیل بر این نیست که الزاما تمام کارهای منزل با زن خونست این حرفها امروزه جایی نداره اطلاع رسانی باعث شده تا خانمها حقوق خودشونو بشناسند بهتره کارها نوبتی تقسیم بشوند تا بلکه زودتر به نتیجه برسید خانمها به خاطر داشته باشند مسئولیت آقایان تا حدود زیادی نسبت به شما بیشتر است محیطی را برای شوهر خود در خانه فراهم کنید تا شوهر شما پس از انجام مسئولیت خود در خارج از خانه با شوق و شور برای رسیدن به خانه و قرار گرفتن کنار شما و حفرزندان لحظه شماری کند کار سختی نیست آقایان هر مشکلی بیرون از خانه هست پشت درخانه بگذارند و بعد کلید را به در بیاندازند همه کار می کنند همه باید کار کنند پس شاهکار نکردید زمانی که نزدیک ورود شما به منزل می شود مطمئن باشید همه اعضای خانواده حتی بریا لحظاتی کوتاه هم که شده به شما فکر می کنند پس اخلاق خوب شما باعث این میشه که اون لحظه کوچک به لحظه بزرک تبدیل بشود بهتره هر چند وقت یکبار نمی گم هر روز یه هدیه در حد توان مادی خود برای غافلگیر کدرن و تشکر از زحمات همسر خود تهیه کنید نیازی نیست حتما یک سرویس برلیان برای او بخرید حتی یک شاخه گل می تونه کارساز باشه . همینطور اگر داری فرزند کوچک هستید بهتره هیمن روش رو بریا او هم اعمال کنید  خانمها قدرشناسی متقابل است حتی با یک بوسه کوچک و گفتن واژه جادویی دوست داشتن واقعا خستگی رو از تن شوهرتون بیرون می کنید .

بهتره از این چند هزار بار بکار بردن واژه دوست داشتن قبل از ازدواج یه چندتایی هم برای بعد از ازدواج ذخیره کنید چون دوست داشتن شما بعد از ازدواج به اثبات میرسه نه قبل از ازدواج واقعها همینه عشق و دوست داشتن واقعی حسی میباشد که بعد از ازدواج لمس بشه .

مشکلات زنان در شروع زندگی

یکی از عمده ترین مشکلات خانمها در شروع زندگی تنهایی و دلتنگی میباشد آقایان چند روزابتدای زندگی مشترک رو بیتشر باید در کنار همسرشون باشند آنها را بیرون ببرید بگردید سینما پارک خرید اگر آنها تمایل دارند حتی در هفته چند بار به ختنه پدری بروند بهتره این اجازه رو بدهید به هر حال چند سال با خانواده بودن رو نمی توان یک شبه فراموش کرد .

نکته بعدی خوب بعضی خانمها به علت کم لطفی خانواده و کوتاهی خودشون در دوران مجردی شاید در پخت و پز و برخی کارهای خانه مشکل داشته باشند اگر امدید خانه غذای حاضری بود یا اینکه بوی سوختنی اومد یا ظرفی شکسته بود سخت نگیرید و برخوردی درست داشته باشید اینها مشکلات رفع شدنی هستند.

از دیگر مشکلات خانمها عدم شناخت مردان نسبت به جنس و حالات زنان است خوب تغییر رفتار زنان در دوره ماهانه زنانه ( Period) را نباید فراموش کرد اگر نمی دانید پس بدانید که امکان دارد حالات اخلاقی زنان تا 180 درجه در ابتدا و انتهای این دوره تغییر کند خوب یکی از وجوح مشترک در این دوره میان زنان اینه که معمولا بیشتر تحریک می شوند و نیاز جنسی رو احساس می کنند ، بی حوصله می شوند و بی حال در این دوره بهتره به اونا زیاد گیر های بی خودی ندهید شاید وضعیت جسمانی و روحی آنها طوری باشد که مثلا نتواند با شما به بیرون بیایند و از اینکه وضعیت خودشونو بگویند خجالت بکشند پس شما بهتره درکشون کنید و اصرار نکنید معمولا در دورانی که خون یا خونابه از آنها خارج می شود با کمبود فشار خون روبرو هستند و از این بابت بی حال می شوند .

امکان دارد دچار دلدرد شوند پس اگر در خوردن شما یا ناهار شما را همراهی نمی کنند به آنها گیر ندهید اگر این مسائل رو رعایت کنید مطمئن باشید شما بیشتر برد کرده اید.

نقش تفریح و گردش در زندگی

کم رنگ نیست وا قعا تاثر گذاره خیلی از زوجهای جوان بعد از ماه عسل دیگه فرصت مسافرت رفتن نداشته اند حتی حسرت یه پارک رفتن ساده به دلشون می مونه خوب بشتر کم لطفی از آقایونه درسته شاید به خاطر شغلشون فرصت نکنند یا وقتی به خانه می آیند آنقدر خسته هستند که رمقی برای گردش ندارند و ا در مورد مسافرت شاید بودجه ای برای مسافرت ندارند اما آقایون بهتره بدانند مسئولیت پذیری شامل همه اعمال زندگی مشترک می شود نه تنها سیر کردن شکم و تهیه پوشاک پس حتما پس اندازی هم از نظر مادی هم از نظر زمانی برای تفریح باید کنار گذاشته باشند.

سخن آخر

خوب  تا اونجا که به ذهنم رسید تایپ کردم مطمئنا اگر متاهل بودم بیشتر می تونستم بنویسم اما فعلا در همین حدهم اگر دوطرف انجام بدهند خیلی خوب می توانند معنی زندگی رو درک کنند امیدوارم از این تقلبها بتوانید استفاده کنید. شاید برخی افراد این طرز فکر در ذهنشون نقش بگیره که چون مثلا من مجرد هستم این حرفها رو ساده بیان می کنم و اگر ازدواج کنم مثل خودشان خواهم شد و من در جواب این دوستان عرض میکنم دقیقا به خاطر همین مسئله میباشد که تا حالا ازدواج نکرده ام اگر قرار باشه فردی چه مرد و چه زن ازدواج کنه باید از انجام مسئولیت خودش در همه زمینه ها اطمینان داشته باشه و بعد ازدواج بکنه یعنی باید به تمام نیازهایی که بالا عرض کردم البته مطمئنا تعداد نیازهای زندگی بیش از این مسائل بود باید جواب بدهند و گرنه مجبورتون که نکردند.

 

با تشکر از شما :  علی سلطانی مجد  تاریخ قرار گیری مطلب بعدی : 22/9/1385

 

چگونه به دوستانمان بگوییم "نه"؟

 

چگونه به دوستانمان بگوییم "نه"؟

برخی اوقـات برای شما پیش آمده که در مـقابل خـواسته  دیگران،برخلاف میل باطی جواب مثبت داده و درخواسـت او را قبول کرده اید.ممکن است جواب منفی دادن سخت به نظر برسد ولی ما چند راه مفید را برای رهای شـما از این مـوقیعت خـاطر نشان میکنیم. بیاد داشته باشـید که اگر بـخواهـیـــد کسی را از سر خود باز کنید ممـکن است مجبور به گفتن "دروغ  مصلحتی" شوید. دروغهایی که ظریف و بدون ضـرر هـستند و صدمه ای را به طرف مقابل وارد نمی کنند. گاهی اوقات نیز باید رودربایستی را کنار گذاشت و با صراحت جواب منفـی داد چون در غیر اینصورت ممکن است از کار خود پشیمان  و مدتها به دلیل عواقـب آن دچار مشکل و دردسرشوید. سعی کنید قدرت "نه" گفتن را در خود تقویت نمایـید الـبـتـه طـوری کـه باعث کدورت نشود.

 برقراری رابطه دوستی

 گاهی شخصی از شما درخواست رابـطه دوستـی مـی کند و مـی خــواهد که بهترین دوست او باشید ولی شما بدلایل مختلف مایل به این کار نیستید.

برای رهایی از دست او بگویید: 

وقت ندارم. به او بفهمانید که دوست صمیمی بودن نیازمند داشتن وقت زیاد و از خود گذشتگی است و شما بدلیل ضیق وقت نمی توانید از عهده اش برآیید.

مسئولیتش را نمی توانم بپذیرم. وارد شدن شخصی به عنوان یک "دوست صمیمی" به زندگی باری به مسئولیتهای فراوان شما اضافه می کند و شما آنقدر گرفتار هستید که نمی توانید آنرا قبول کنید.

تو لایق بهترین ها هستی. به او بگویید که هر شــخصی لایق داشتن بهترین چیزها در زندگیش است و شما خود را در حد و اندازه ای نمی بـیـنـید کـه بتوانـید برای او بهترین باشید.

من شخصی منزوی هستم. انزوا و ترس شـدیـد از حـضور در اجتماع باعث شده که شما نتوانید با دیگران ارتباط برقرار کنید تا آنجا که حتـی حـاضر بـه شرکت در مراسمات مختلف نیستید و از آن و حشت دارید. شما باید از این مـورد بـه عنـوان آخـرین راه حـل استفاده کنید و از قبل مطمئن شوید که او  اطلاعی از قـابلیت های اجتماعی شما ندارد.

 

مراحل بعدی کار

سخاوتمند باشید. نپذیرفتن دوستی دلیل بر تغییرات کلی رفتار شما با او نمی باشد. با او به مهربانی و گشاده رویی رفتار کنید.

شـخص دیـگری را به او مـعرفی کنید. او مـمکن اسـت به این عـلت شـما را بـرای دوستی انتخاب نموده باشد که تصور می کرده شما بهترین و آخرین گزینه می باشید. افراد دیگری را برای دوستی به او پیشنهاد دهید.

دم دستش باشید. هر گاه متوجه شدید که به کمک و یاری شما نیاز دارد دریغ نکرده و داوطلبانه به سراغش رفته و مشکلاتش را حل نمایید.

ضمانت های پولی، بانکی و کاری

پول و ضمانت کاری 2 مسئله حساس میباشند.دوستی که میدانید دارای سوابق سوء  و بدحسابی های بانکی است به سراق شما آمده و درخواست میکند که برای افتتاح حساب یا کار، ضامن او شوید. وقتی موضوع پول بمیان آمد به هیچکس اعتماد نکنید.

برای رهایی از دست او بگویید: 

حساب بانکی خودم هم اعتبار ندارد.  وقتی پرونده شما در بانک وضعـیت منـاسبی نداشته باشد چگونه می توانید ضامن کس دیگری شوید؟

قولش را به کس دیگری داده ام. با چـهره ای نا امیـدانـه به او بگویید که قبلا شخص دیگری این درخواست را نموده و نمی توانید برای چند نفر اینکار را انجام دهید.

 دوست ندارم مسائل کاری و دوستی باهم قاطی شوند. این گفته میـتـواند روابـط دوستی شما را تضعیف کند چراکه شما اهمیت بیشتری برای مسائل کاری قائـل شـده اید تا روابط دوستی.برای توجیه بهتراست به اوبگویید که تجربه تلخی درگذشته داشتید که باعث جدایی شمابادوست سابقتان شده و دیگر دوست ندارید آن اتفاق تکرار شود.

مراحل بعدی کار

به او پول قرض دهید. اگر قبول نکردید که ضـامن او بـرای دریافـت وام از بانـک شـویـد، درصورت امکان به او پیشنهاد قرض مقداری پول دهید. اگرچه ممکن است که هیچ وقت دوباره روی پـول خـود را نبینید ولی این بهتر از آن است که به دلیل ضامن شدن دردسرهای بسیار بزرگتری گریبانگیر شما شود.

سرپوش گذاری بر جرم و شهادت دروغ

معمولا افراد توقع دارند که دوستشان بر عمل خلاف و غیر قانونی آنها سرپوش گذاشته و برای نجات او شهادت دروغ دهند. این عمل خلاف از خیانت به همسر گرفته تا دزدی و قتل ممکن است متفاوت باشد. در ایـن حالت شـما تـمایل نـدارید خـودتان را درگـیـر یـک مسئله غیرقانی نمایید.

برای رهایی از دست او بگویید:

دروغ گوی خوبی نیستم. من بـرای نـجات جان خودم هم نـمی تـوانم دروغ بگویم و اصلا" دروغ گفتن بلد نیستم و مطمئن هستم که کار را خرابتر می کنم و داستان تو بر ملا خواهد شد.

در تحقیقات لو میروم. به دوست خود بفهمانید که شخص مناسبی نیستید که بتواند هنگام بازجویی بخصوص تحقیقات پلیسی دوام بیاورد و صحبت نکند.

نمی خواهم برای خانواده ام ایجاد مشـکل کنـم. دردسـر و عـواقب بـد نـاشـی از درگیر شدن یک فرد در مسائل غیر قانونی برای خانواده آن فرد بیشتر از خود اوست. به دوستتان بگویید که نمی خواهید ریسک از دست دادن خانواده خود را قبول کنید.

هنگام جرم من در مکانی شلوغ بودم. ممکن است دوستتان از شما بخواهد که برای او شهادت دروغ بدهید. به او بگویید هنگامیکه او مرتکب جرم شده، شما در یک محل شلوغ و پر رفت و آمد بودید که بسیاری از این موضوع مطلع هستند و پلیس در تحقیقات خیلی راحت متوجه این مطلب خواهد شد.

مراحل بعدی کار

به او اطمینان دهید که چیزی نخواهید گفت. اگرچـه دادن شـهادت دروغ را قبـول نکرده اید، به دوست خود اطمینان دهید که چنانچه کسی برای پرس وجو پیش شما آمد، خودتان را به بی اطلاعی زده و هیچ پاسخی به او نخواهید داد. 

آیا دوست شما مخل زندگیتان است؟

هر فردی در زنـدگـی دارای یـک یـا چـنـد دوست صمیمــی میباشد که لحظات شیرینی را با او گذرانده و تجربـه هـای مهمی را در زندگی بهمراه او کسب کرده است. او میتوانــد دوست دوران بچگی و یا یک هم اتاقی خوابگاه دانشجویـی باشد. گاهی اوقات صمیمیت تا جایی پیش میرود که شما دوستتان را جزئی از خانواده خود به شمار می آورید.

اما چه اتفاقی می افتند هنـگامی که ایـن عـضـو خـانـواده برای شما شروع به ایجاد مشکل و استرس مـی کـنـد؟ به دلایلی او عوض شده و مخل آسایـش و زندگی گردیده. آن رابطه محکم و صمیمی بین شما روبه زوال گذاشته است.

در این وضعیت دشوار و عذاب آور چه خواهید کرد؟ تا چه انـدازه قـرار اسـت در مـورد یـک دوست صمیمی رعوف و با گذشت باشـیـد؟ اگـر او در زنـدگـی برای شما مانند یک برادر بوده آیا با او ادامه می دهید و یا برای حفظ سلامتی و آرامش خود ترکش خواهید کرد؟

نیاز به دوست

دوست خوب بسیار کم و بندرت یافت میشود. در واقع یک فرد باید خیلی خوش شانس باشد تا بتواند حتی سه دوست خوب پید کند. البته بین "دوست" و "آشنایان معمولی" فرق مهمی وجود دارد. آشنایان می آیند و می روند اما دوستان در فراز و نشیب زندگی شما را تنها نخواهند گذاشت.

به همین خاطر است که ما گاهی بیشتر از حد تحمل خود با دوستانمان مدارا میکنیم. در هنگام کشمکش و نزاع سعی میکنیم لحظات خوب با هم بودن را بیاد آورده و آن را پوششی بر اوقات ناخوشایند قرار دهیم به امید این که مشـکل حـل شـده و اوضـاع به حالت قبل برگردد.

اما مسئله این است که در اینصورت ممکن است دوست شما به همین منوال به آزار و اذیت شما پرداختـه و دوبـاره ایـجاد مشکل نماید. آیا رابـطه دوستـی اینگونه باید باشد؟ مسلما" خیر. فاکتورهای XY 

اکثر افراد بخصوص مردان تمایل دارند مشکلات موجود در روابط با دوستانشان را ساده بگیرند. مردان ذاتا" مانند زنان  معاشرتی نیستند و معمولا در سنـین پایین تر با افرادی آشنا شده و  تا مدتی نامحدود این دوستی ادامه می یابد. واقعیت این است که مردان نسبت به زنان انعطاف پذیر تر بوده و مایل نیستند روابط دوســتیشان را به راحـتـی برهم بزنند و این موضوع متاسفانه می تواند دردسر آفرین گردد.

آیا قرار نیست که "برادرتان" بهترین ها را برای شما به ارمغان آورده و همیشه خیرخواه و کمک حالتان باشد؟ بله، او جزء خانواده شما است. ما پیـشـنـهاد نـمیـکنـیـم که دوست خود را مانند یک عادت بد رها کنید. اما اگر فهمیدید که او مخل آسـایـش و زنــدگی شما شده، باید فکری برای بهبود رفتار و اخلاقش بکنید.

دوستان سمی

هر فردی در حیـطه روابـط با دوسـتانـش نقشی را ایفا مینماید. شخصی نقش یک آدم بامزه را بازی می کند، شخصی نقش یک آدم باهوش و شخصی نقش یک آدم بذله گو را بازی می کند. همه این کاراکترها نرمال و عادی هستـنـد اما اگر متوجه شدید دوست شما یکی از نقشهای زیر را بازی می کند، باید در روابط خود تجدید نظر کنید:

سوء استفاده گر 

برخی افراد وانمود میکنند که دوست شما هستند و در واقع بدنبال اهداف شخصیشان هستند. خواه اتومبیل شما باشد، خواه پول شـما و خـواه روابـط ارزشـمنــد شما، او تا زمانیکه میتواند به این منابع دسترسی داشته باشد با شما ادامه می دهد و لحظه ای که احساس کرد که دیگر دستش از آنها کوتاه شده، ترکتان خواهد نمود.

خود شیفته  

قسمت عمده گفتگوهای شما در مورد مشکلات و مسائل او سیر نموده و او علاقه ای به شنیدن گفتنی های شما نشان نمیدهد. اگر زمانی دیگر توجهی به او نکنید، شما را کنار خواهد گذاشت گویی که اصلا وجود نداشته اید.

دله  

هدف او از دوستی با شما منفعت و سود بدون زحـمت است. غـذایـتـان را مـی خـــورد، لباستان را می پوشد، پولتان را میگیرد و هیچگاه در مقابل برایتان کاری انجام نمیدهد.

مزاحم  

او همواره اطرافتان پـرسـه زده و هـمه حـرکات شما را تحت نظر می گیرد. او انتظار دارد هرگاه کاری انجام میدهد، دستش را بگیرید و اگر پیدایتان نکرد، همه را خبردار میکند تا شما را بیابد. به عبارت دیگر،یک مزاحم به حریم شخصی فرد هجوم آورده و نمیگذارد که نفس بکشد.

پخمه 

یکی از بدترین حالتهای رفتاری در افراد، غیر قابـل اطـمیـنـان بـودن و بـی اعتـباری آنـها  میباشد. همیشه در آخرین لحظه کار را خراب میکنند، قولهایی می دهند که نمیتوانند  به آنها عمل کنند، هیچگاه سر وقت حاظر نمیشوند، و در هیچ زمینه ای نمی توان به آنها اعتماد و اطمینان کرد.

علائم پایان دادن به رابطه

اگر در رابطه دوستی خود با فردی به نشانه های زیر برخورد نمودید، وقت آن رسیده که آن رابطه را خاتمه دهید.

  1. همیشه در حال سر و کله زدن با او هستید.
  2. سراسر روز  را صرف تفکر در مورد مشکلات خود با او می نمایید.
  3. دریافت ایمیل یا تماسهای تلفنی او با احساس تشویش و اضطراب همراه است.
  4. مشکلات او دارد تبدیل به مشکلات شما می شود.
  5. تمرکز شما بیشتر برای بهبود رابطه تان است تا لذت بردن از آن.
  6. او باعث محروم شدن شما از  لذات زندگی می گردد. 

برخورد با دوستان سمی

شما به جایی رسیده اید که دیگر نمی توانید گوشه ای بنشینید در حالیکه دوستتان خوره جسم و فکر و سلامتی شما شده است. از طرفی هم ممکن است نخواهید به یکباره همه چیز را تمام کنـید ( ممکن است او فامیل شما باشد ). بـرای ایـن منـظـور میتوانید از مراحل زیر استفاده نمایید:

مرحله 1: از او ببرید  

زیاد در دسترس نباشید. وقتی بیرون میروید تحولیش نگیـرید، کـمـکش نـکنـیـد، همه تلفنهایش را جواب ندهید و گوش به حرفهایش ندهید. هرکاری را که احساس میکنید به او می فهماند تحملتان تمام شده، انجام دهید. او ممکن است فورا" احسـاس کنـد که چیزی اشتباه است و درصدد حل آن برآید، ممکن هم است باز متوجه نشود.

مرحله 2: مؤدبانه به او بگویید  

برایش توضیح دهید که از دادن فرصتهای متوالی به او برای تغییر اوضاع خسته شده ایـد (مانند یک هشدار). تا حد امکان با لحنی آرام به او بگویید که نیازهای شما نیز به اندازه نیازهای او مهم هستند و زمان آن رسیده که او هم بخواسته های شما احترام بگذارد.

بعد از اینکه رودر رویش قرار گرفتید،اگر او واقعا" ارزشی برای دوستی قائل باشد، سعی در ایجاد تغییرات درخـود مـی نماید و شما باید بجای جدایی به رابطه برادرانه خود ادامه دهید. اگر اینطور نشد نوبت به اقدامات شدیدتر می رسد.

مرحله 3: با صراحت مطرح کنید  

وقت آن است که به او بگویید از رفتار نادرستش نسبت به خود خستـه شده اید و لازم است مدتی از هم دور شوید. چندین ماه از او جدا شـده و هیـچ تـمـاسی برقرار نکنید. ممکن است او تماس بگیرد، ممکن هم است نگیرد ولی این عمل، رابطه دوستی را در یک آزمون نهایی قرار خواهد داد. اغلب اوقات جدایی باعث میشود که فرد به اشتباهات گذشته اش پی ببرد.

به خاطر داشته باشید که جدایی از او می تواند عواقبی نیز در برداشته باشد: اگر فقط شما تنها کسی هستید که با آن شخص مشـکل دارد، دیـگران مـمـکن اسـت با شـمـا مخالفت کرده و تقصیر را به گردن شما بیاندازند و از او طرفـداری نـمایند. بـنـابـراین ابتدا مطمئن شوید که جدایی  آخرین راه حل شما است و سپس او را ترک کنید.

تصمیمی عاقلانه بگیرید

طبیعی اسـت که بخواهید از رابطه دوستی خود مراقبـت کرده و نـسبـت بـه آن وفــا دار بمانید، اما این رابطه نباید مخل زندگی شما گردد، و اگر دوستی قصد سوء استفاده از مهربانی شما را داشت و یا الطاف شما را بطور کلی نادیده گرفت، لازم است از طریـق عقلتان فکر کنید نه قلبتان.

ارزش و عمق رابـطه خـود را با دوستـتـان مـورد ارزیابی قرار دهید. به عنوان نزدیکترین دوست، این وظیفه شما است که به هر وسیله ای از رابـطه دوستـی مراقبت  و تلاش برای حفظ آن نمایید. اما گاهی اوقات جدایی بهترین لطفی است که کسی می تواند در حق خود بنماید

 

منبع وبلاگ : vidavejdany    تاریخ  قرار گیری مطلب بعدی : 19 / 9 / 1385