ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج
ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج

قبل از ازدواج از سلامت جنسی یا اختلالات جنسی خود مطلع شویم

 

قبل از ازدواج از سلامت جنسی یا اختلالات جنسی خود مطلع شویم

مقاله از علی سلطانی مجد

پله های دادگاه را بالا و پایین میروند ، هنوز 6 ماه از عقد نگذشته با آشفتگی خاطر ، آبروی ریخته شده را چه کند ، اونطرف دختری که با صدها ارزو راهی خانه بخت شده گریه میکنه خودش رو مخفی میکنه تا مبادا یه اشنا اونو ببینه هنوز 6 ماه نشده اسم شوهر در شناسنامه درج شده تا همین چند روز پیش به فکر ساختن زندگی خود بودند غافل از اینکه  شاید چیزی که به آن حتی یک درصد فکر نمیکردند اتفاق بیافتد  . 

روایت ذکر شده حقیقتیست تلخ که هر روز چندین زوج با این حقیقت روبرو می شوند و ما باز هم فکر میکنیم اینگونه اتفاقات برای ما روی نمیدهد و فقط بریای دیگران است همان تصوری که آن زوجها روزی در جایگاه شما داشته اند . پس شما بهتره خود را امروز در جایگاه اونا فقط تصور کنید برای لحظاتی کوتاه .

متاسفانه به علت ضعف اطلاع رسانی و عدم آگاهی عده کثیری از نوجوانان ، جوانان و والدین از اختلالات جنسی ،  شاهد شکست در ازدواج جوانان هستیم . 

همیشه پیشگیری بهتر از درمان است 

راههای اطلاع از سلامت جنسی و پیشگیری و درمان اختلالات جنسی

اولا اختلالات جنسی فقط جسمانی و هورمونی نیستند و افکار روانی نیز بر آنها تاثیر گذار است . در مورد آقایان توصیه می شود قبل از ازدواج  حداقل هر 12 ماه ( یکسال ) یک مرتبه تستهای مربوط به میزان اسپرم ، نعوظ ،  اندازه بیضه ها ، میزان غلظت منی ، انزال زودرس ، انزال دیرس ، تغییر رنگ منی ، خون در منی ، ادرار به میزان غالب در منی و بیماریهای همچون واریکسل و ...  همچنین در مورد  هپاتیت و تالاسمی  و  آزمایشات  مخصوص را به انجام برسانند   

همچنین در صورتی که  تفکرات جنسی آنها یا فانتزیهای جنسی آنها با سایر همجنسان خود تفاوت زیادی دارد همانند انواع فتیش ، عدم ثبات جنسیتی ( مردانی که دوست دارند زن باشند یا برخی رفتراهای زنانه دارند) ، همجنسگرایی ، تفکرات جنسی محیطی ( در ذهن خود تصور میکنند فقط در محیط خاصی میتوانند رابطه جنسی را انجام دهند ) تفکران جنسی عملی ( در ذهن خود تصور میکنند فقط از یک نوع پوزیشن خاص در رابطه جنسی لذت میبرند) اینگونه افراد باید قبل از ازدواج با مراجعه به مشاوره جنسی سعی در برطرف ساختن و نرمال سازی تفکرات جنسی خود با توجه به جنسیتی که دارند داشته باشند .  

در مورد خانمها  اولا توصیه میشود دختر خانمها حتما پیش از ازدواج هر 4 ماه یکبار به متخصص زنان مراجعه و از سلامت دستگاه تناسلی خود ، نوع پرده بکارت ، ضخامت پرده بکارت ، سالم بودن پرده بکارت ، عدم عفونتهای دهانه رحم و واژن ، عدم چرخش دهانه رحم ، خشکی واژن ، سفت شدن ناگهانی و درد درناحیه پستانها ، عفونتهای زنانه ، تغییر در عادت ماهانه ( کم یا زیاد شدن تعدادد دفعات آن ) دردهای ناحیه دستگاه تناسلی و زیر شکم که متفاوت با درد دوران عادت ماهانست . و همینطور در مورد ارگاسم ، تفکرات جنسی ، عدم تحریک پذیری و سایر مواردی که در بالا بدان اشاره شده است اقدام کنند .  

صحبت کردن راجع به مسایل جنسی

الزاما در دوران نامزدی قبل از عقد توصیه می شود هر دو طرف نیازهای جنسی و تمایلات جنسی خود را با هم در میان بگذارند اما این گفتگو نباید به گونه ای باشد که دنباله دار و تحریک آمیز باشد  چنانچه دچار اختلالات جنسی هستید و تحت درمان میباشید این موضوع را نیز مطرح سازید  و البته نکته مهم اگر به هر ترتیب قبلا رابطه جنسی را در هر حدی تجربه کرده اید نیازی به بازگو کردن آن نیست چرا که در صورت بازگو کردن این مطلب  به صورت نا خود آگاه تاثیر منفی بر روی افکار جنسی طرف مقابل خود گذاشته اید و اون فرد در خلوت خود و در ذهن خود تصویری زا رابطه جنسی که شما از آن سخن گفته اید را بازسازی میکند . 

نقش والدین

پدر ها و مادرها صحبت کردن در مورد مسایل جنسی به خصوص در زمانی که بحث ازدواج فرزندان به میان میاید امریست ضروری و وظیفه پدری هرپدر است که با پسر خود راحت و ازادانه راجع به مسایل جنسی و وظیفه مادری هر مادریست که با دختر خود راجع به آمیزش جنسی ، پرده بکارت ، شب زفاف و ... صحبت کند این بی حیایی نیست و این عین تربیت است و ضروری میباشد باید با فرزندان خود دوست باشید .

موفق و پایدار باشید

با تشکر از شما

علی سلطانی مجد

 

ازدواج و معیارهای انتخاب همسر

 

ازدواج و معیارهای انتخاب همسر

منبع وب سایت همدردی 

با چه کسی ازدواج کنیم ؟‌ چگونه همسرآینده امان را بشناسیم؟ چه شرایطی برای همسر در نظر بگیریم ؟ در چه سنی باید ازدواج کرد؟ چه شرایطی باید داشته باشیم تا ازدواج کنیم ؟

و هزاران سئوال از این دست را هر روزه جوانان در ذهن خود مرور می کنند و به دنبال جواب هستند. در این یادداشت و چندین یادداشت بعدی ، سعی ما بر این است که به این مهم بپردازیم و سئوالاتی که مبتلا به عموم هست را از منظر روانشناسی کاربردی پاسخ دهیم. 

در مورد ازدواج باید بگوئیم که : این رابطه تنها به منظور ارضای تمایلات آنی نیست . بلکه زندگی آینده و خوشبختی زن و مرد و کودکان آنها بر اساس این پیوند قرار گرفته است و چنانکه در بحث تربیت کودک نیز شرح دادیم یکی از علل عمده اختلالات روانی در کودکان ، گسسته شدن رابطه خانواده و یا اختلافات خانوادگی است.

ازدواج موفق بستگی به عوامل مختلفی دارد که خیلی از آنها را باید در دوران نامزدی ( قبل از ازدواج ) ارزیابی کرد. عوامل دیگری نیز در موفقیت زندگی زناشویی موثر است که می توان آنها را بعد از ازدواج شناخت.

در ازدواج ، سازش دائمی و از خودگذشتگی فراوان لازم است ، ولی اگر زن و مرد قبل از ازدواج با یکدیگر توافق بیشتری داشته باشند ، امکان سازش بعدی بیشتر خواهد بود.

مهمترین عوامل توافق در ازدواج عبارتند از :

1 - رشد عاطفی و فکری

2 - تشابه علایق و طرز تفکر

3 - تشابه مذهبی ( مسائل عینی مذهبی مد نظر است نه کلیات )

4 - تشابه تحصیلی و طبقاتی

5 - تشابه طرز فکر نسبت به امور جنسی

6 - تشابه علاقه به زندگی و سرعت عمل در کارها

7 - رابطه با خانواده زن و شوهر

سعی ما بر این است که در این یادداشت و یادداشت های بعدی موارد هفتگانه فوق را شرح دهیم و در این یادداشت معیار اول را بحث می کنیم. 

1 - رشد عاطفی و فکری

مهمترین عامل موفقیت در زندگی زناشویی ، رشد عاطفی و فکری است. البته واضح است که درجه رشد عاطفی و فکری تنها بستگی به سن ندارد ، بلکه سن روانی ، اجتماعی و عاطفی و سن جسمانی همه از عوامل موثر روشنفکری است. اگر این عوامل فراهم باشد ، بهترین سن برای ازدواج 25 سالگی برای مرد و 22 سالگی برای زن است.

در این سن یک فرد عادی به اندازه کافی رشد و ثبات فکری و عاطفی دارد و امکان تغییر ناگهانی در رفتار او کم است ، اگر چه در این سن عادات مختلف در فرد به صورت محکمی در آمده ، ولی هنوز قابلیت تطبیق و سازش در او موجود است. البته باید اضافه کرد که این سن را تنها از لحاظ کلی انتخاب کردیم ، بدین معنی که خیلی ازدواجهای مقرون به خوشبختی وجود دارد که زن و مرد در موقع ازدواج بسیار مسن تر یا جوان تر از سن مذکور بوده اند.

رشد جسمانی نیز عامل مهمی در آمادگی برای ازدواج است. اگر چه در اجتماع کنونی ما ازدواج معمولا بعد از بلوغ صورت می گیرد ،‌ معهذا باید گفت که روان شناسان ، زناشویی کودکان تازه بالغ را که آمادگی وارد شدن به زندگی پر مسئولیت زناشویی را ندارد ، صلاح نمی بینند. 

مسئله دیگری که از لحاظ بهداشت روانی قابل ملاحظه است اینکه آیا در ازدواج اختلاف هوش و معلومات سبب بروز اختلافات زناشویی خواهد شد یا خیر ؟ تحقیقاتی که در این زمینه موجود است نشان می دهد که مردان تمایل دارند که با زنان کم هوش تر از خود ازدواج کنند و اغلب زنهای خیلی با هوش مجرد می مانند. از لحاظ خوشبختی زناشویی ، صلاح است که مرد از لحاظ هوش ، کمی برتر از زن باشد ، زیرا محیط ما چنین اقتضاء می کند. ولی تفاوت زیادی در این مورد نباید وجود داشته باشد‌ ، زیرا در غیر این صورت علایق و طرز تفکر آنان با یکدیگر توافق نخواهد داشت. البته امکان دارد ازدواج موفقیت آمیزی که در آن زن با هوش و فعالی شریک است ، وجود داشته باشد ، ولی خطرات ناشی از آن زیاد است . در واقع هوش یک معیاری است که علایق و طرز تفکر خاصی را تولید می کند و درصورت اختلاف هوشی زیاد انطباق و توافق طرفین به شدت کاهش می یابد. 

رشد اجتماعی رابطه نزدیکی با رشد عاطفی و فکری دارد ، زیرا شخصی که از لحاظ اجتماعی رشد کرده است ، روابط اجتماعی را بهتر درک می کند . او می داند چگونه با دیگران ، به خصوص خانواده و همکارانش سازش کند . او درک می کند که انتظارات اجتماع از او چیست و تا اندازه زیادی قادر است خود را با این توقعات تطبیق دهد. همچنین او آماده قبول مسئولیت است و نسبت به محدودیتهای خود آگاهی دارد.

یکی از مهمترین عوامل رشد ، مقدار و چگونگی رشد عاطفی است . مثلا شخص ممکن است سی یا چهل سال عمر کرده باشد ، ولی از لحاظ رشد عاطفی عقب مانده محسوب شود . چنین شخصی قدرت کنترل احساسات و عواطف خود را ندارد و در نتیجه زندگی زناشویی او مختل می شود.

شخصی که رشد عاطفی کرده است ، در مورد همسر و فرزند و دوستان و مشکلات زندگی نظریه واقع بینانه ای دارد. او دارای فلسفه زندگی معینی است که بر اساس آن می تواند از بحرانهای دایمی زندگی جلوگیری کند . او به پیشرفت های فعلی خود متکی است و زیاد به گذشته خود ، هر چند هم با شکوه بوده باشد ، اتکا ندارد. در ضمن به مطالبی از قبیل امور جنسی ،‌ عشق ، ازدواج و تربیت کودک با روشنفکری می نگرد. 

2 - توافق و طرز فکر

مسئله مهمی که قبل از ازدواج وجود دارد ‍ ، این است که جوانان قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی ‍ ، د رموضوع های مهم زندگی توافق نظر داشته باشند و این توافق معمولا روی علایق و طرز فکر قرار می گیرد.

طرز تفکر ‍، موضوع بسیار مهمی است ؛ زیرا بر اساس آن ‹‹ فلسفه زندگی ›› هر فردی ریخته می شود. برای روشن شدن مطلب چند مثال ذکر می گردد: آیا زن و مردی که خیال ازدواج دارند به یک اندازه جاه طلب هستند یا اینکه یکی از آنها خیلی جاده طلب و دیگری معتقد به داشتن زندگی آرام و آهسته و بی دردسری است . اگر در این مورد ، مرد ،‌ شخص جاه طلبی است ‍ ، شاید مضار آن زیاد نباشد ، اگر چه ممکن است زن او از اینکه شوهرش ساعات طولانی مشغول به کار است آزرده گردد. ولی اگر زن بی اندازه جاه طلب باشد ‍، سعی خواهد کرد تا شوهر راحت طلب و تنبل خود را به اصرار و پافشاری به کار بکشد و او را مجبور به پذیرفتن مشاغلی کند که از عهده استعداد و علاقه اش خارج است ،‌ و این وضع با موفقیت و خوشبختی زناشویی تباین دارد. 

نظریات سیاسی ، می تواند عوامل اختلافات زناشویی شود ، زیرا با افراطی بودن یکی و محافظه کار بودن دیگری ، امکان تصادم افکار زیاد است. البته حتما نباید نظریات سیاسی دو همسر شباهت کامل به هم داشته باشد ولی صلاح در این است که از لحاظ عقاید سیاسی در دو قطب مخالف قرار نگیرند.

مسئله مهم دیگر در زناشویی ، توافقی است که زن و شوهر در مورد قضاوت درباره مسائل زندگی دارند. مثلا اگر شوهر ،‌ فردی تخیلی و ایده آلیست ، ولی زن شخص واقع بین و به اصطلاح رئالیست باشد ، شوهر ممکن است از رویه خشک و زیاده از حد مادی زن خود خسته شود و احساس کند که زنش قدرت درک معنویات و ظرایف زندگی را ندارد. زن واقع بین نیز ممکن است از دست شوهر تخیلی و فلسفه باف خود به ستوه آید و او را آدمی خیالباف ،‌ تنبل و دور از حقیقت زندگی بداند و مکرر آرزو کند که ای کاش شوهرش قدری به خود بیاید و واقعیات زندگی را آن طور که هست مشاهده کند. در چنین موقعی امکان وجود یک کانون خوشبختی کم است.

البته علایق رابطه نزدیکی با طرز تفکر دارد و شامل فعالیتهای متعدد روزانه از قبیل رفتن به سینما ، تئاتر ،‌کنسرت ، گوش دادن به رادیو و تماشای تلویزیون ، خواندن کتاب ‍ ،‌ رفتن به مهمانی ،‌ سخنرانی ها و امثال آن می گردد. البته نباید انتظار داشت که زن و شوهر در همه این علایق با یکدیگر توافق داشته باشند ، ولی برای سعادت خانواده توافق کلی در قسمت عمده ای از علایق ضرورت دارد. 

3 - عقاید مذهبی

شباهت در عقاید مذهبی به قدری در سعادت کانون زناشویی اهمیت دارد که روان شناسان ،‌ ازدواج دو نفر از مذاهب مختلف را معمولا غیر عاقلانه می دانند . دلایل این نظریه بسیار است.

در وهله اول ،‌اگر تنها یکی از دو همسر به عقاید مذهبی خود با ایمان کامل پایبند باشد ، امکان اختلاف نظر در این مورد زیاد خواهد بود. به علاوه آنچه که در این زمینه اهمیت دارد ، تربیت کودکان بر حسب عقاید مذهبی به خصوص است.

یکی دیگر ا زمشکلات ازدواج افرادی که دارای مذاهب مختلفند ، مخالفت اولیاء آنهاست ، زیرا این مسئله اغلب باعث جدایی جوان از پدر و مادر خود می شود و بعدها ممکن است هر یک از طرفین تقصیر این جدایی را به گردن همسر خود بیندازد. ولی اگر یکی از طرفین مسئله مذهب را جدی نگیرد ،‌احتمالا مشکل حادی پیش نخواهد آمد. 

نکته بسیار مهم در مورد نقش مذهب و ازدواج :

بسیار پیش آمده است که دو نفر قبل از ازدواج از مفاهیم کلی در مورد مذهب استفاده می کنند و هر دو توافق پیدا می کنند ولی بعد از ازدواج ، در نمودها و مصادیق آن موارد کلی ، دچار اختلاف می شوند.

مثلا ، هر دو می گویند مسلمانیم ، هر دو از صداقت ،‌ ایمان ،‌ حجاب و .... حمایت می کنند .

ولی در برخورد با مسائل و جزئیات زندگی ، برداشتها و اختلافهای جدی پیدا می کنند.

یکی حجاب را چادر می داند ، دیگری هیچ اعتقادی به چادر یا حتی به مانتو هم اعتقاد ندارد.

یکی هرگونه موسیقی را حرام می شمارد ، دیگری موسیقی را آرامش روح می داند.

یکی زندگی مرفه را در تعارض با مذهب نمی داند ،‌ دیگری رفاه گرایی را در تضاد با مذهب خود می داند.

یکی پذیرائی مهمان زیاد را در منزل ، مهمان نوازی دانسته و می گوید : در خانه من، به روی همه باز است و من مهمان نواز هستم ،‌ دیگری میگوید مگر خانه ما ،‌ کاروانسراست که درش بروی هر کسی باز باشد. و دیگری را ولخرج می شمارد.

یکی برای مسافرت ، مشهد و زیارت را در نظر می گیرد ، دیگری دوست دارد به شمال و لب دریا برود . و هزاران مسئله ریز و درشت دیگر در زندگی مشترکشان پیش می آید ،‌ که با تولد فرزندان حادتر می شود ،‌ چون تفاوت در سبک تربیتی فرزندان را نیز شامل می گردد. و هر کدام سعی دارد با زیر و بمهای ارزشی خود ، فرزندان را تربیت کند.

لذا توصیه می شود ، که قبل از ازدواج ، فقط روی مفاهیم کلی بحث نشود ، و به نمودها ، مصادیق و مثالهای عینی آن توجه شود . سعی شود با مثالهایی ، طرف مقابل را در موقعیت های عینی و واقعی قرار داد.

منبع وب سایت همدردی