جدایی دردناک است و این یک حقیقت تلخ است. مگر این که شخص از نظر احساسی بسیار سرد و غیرصمیمی باشد. از دست دادن عزیز همواره یکی از بدترین تجربههاست. شخص دوست دارد در چنین شرایطی به گوشهای برود و با خودش تنها باشد و تمام اینها پس از گریه کردن است.
جدایی دردناک است و این یک حقیقت تلخ است. مگر این که شخص از نظر احساسی بسیار سرد و غیرصمیمی باشد. از دست دادن عزیز همواره یکی از بدترین تجربههاست. شخص دوست دارد در چنین شرایطی به گوشهای برود و با خودش تنها باشد و تمام اینها پس از گریه کردن است.
شاید گریه کردن سادهترین کاری باشد که در چنین مواقعی میتوان انجام داد.اما فرد نیاز به زمان دارد. زمانی برای سپری کردن و غلبه بر سختی و التیام نسبی زخمها.
کارشناسان این زمان را زمان سوگواری مینامند. چنانچه شما نیز عزیزی را از دست دادهاید و یا پس از مدتی که در زندگی مشترک بودهاید از همسرتان جدا شدهاید ، نیاز به این زمان سوگواری دارید. پس نخواهید آن را انکار کنید.
● اما بهترین راه برای بهتر سپری کردن این دوران چیست؟
واقعیت این است که پاسخ این پرسش بستگی دارد به این که شما چه نوع شخصیتی دارید. برخی افراد خود را در کارشان غرق میکنند ، برخی دیگر در خانه میمانند و غصه میخورند. برخی دیگر نیز به افراط و تفریط در کارها میپردازند.
بهترین راه علاج آن چیزی است که به جایگزیندرمانی معروف است. به این معنی که فقدان یا کمبود عشق و محبت را با فعالیت یا کار دوستداشتنی دیگر جایگزین کنید. برای مثال، با تغذیه مناسب و رفتن به سالنهای ورزشی و انجام فعالیتهای ورزشی به جسم و بدن خود محبت کنید. اما این که چگونه کار را آغاز کنید به ترتیب زیر است:
● با بخشش شروع کنید
جدایی و طلاق بسیار دردناک است و شاید زخمهای زیادی از آن بر روح و روان طرفین مانده باشد ، اما بدانید قطعا شما نیز گفتار و کردار زیبا و دوستداشتنی در این باره نداشتهاید. هر دو از هم رنجیدهخاطر هستید ، اما مرور اتفاقات تلخ فقط حال تان را بدتر میکند.
پس سعی کنید با وجود مخالفت با برخی رفتارها بتوانید از آن ها بگذرید و خود را به دست پروردگار بسپارید. البته این کار ساده نیست، اما بهترین مجرا برای خروج و تخلیه ناراحتی و خشم به شمار میرود.
● ورزش یعنی خروج از افسردگی
تیلور، یکی از استادان دانشگاه استانفورد معتقد است ورزش یکی از شیوههای موثر برای خروج از افسردگی است. تاثیرات مثبت ورزش بر بدن همواره مورد توجه قرار میگیرد اما تحقیقات مشخص کرده است افرادی که ورزش میکنند با تقویت حافظه و روحیه احساس رضایت بیشتری از زندگی میکنند.
ورزش با کاهش استرس و افزایش احساس شادابی موجب احساس بهتر و رضایت بیشتر در افراد صرفنظر از وضعیت زندگی و مشکلات میشود.
متخصصان معتقدند ورزش مانند داروی ضدافسردگی عمل میکند و چنانچه روزانه ۳۰دقیقه سریع راه بروند یا به طور منظم ورزش کنند ، پس از ۱۰ روز تاثیر آن را در بهبود وضعیت روحی و شادابی خود خواهند دید.
از طرف دیگر، چنانچه ورزش به مدت طولانی در فعالیتهای ثابت روزانه گنجانده شود ، موجب عملکرد بهتر مغز شده و مواد شیمیایی مسوول داشتن احساس بهتر و رضایت وارد خون میشود.
● روابط دوستانه را گسترش دهید
به جای انزوا و دوری از جمع روابط دوستانه را گسترش دهید. به یاد داشته باشید دوستیها شادیها را مضاعف و غمها را تقسیم میکند.
در روابط دوستانه مهر ورزیدن وجود دارد و همین امر برای تان بسیار مفید خواهد بود. حتی اگر در یک لحظه جز خودتان کس دیگری برای مهر ورزیدن وجود نداشت یا امکان مهرورزی را به شما نمیداد. بدانید افرادی که نمیتوانند خودشان را دوست داشته باشند ، هرگز قادر به محبت کردن به دیگران نیز نیستند. پس از خودتان شروع کنید. اما سعی کنید رفت و آمد با افراد گوناگون را نیز تجربه کنید. به این ترتیب حتی میبینید که افراد خصوصیتها و نقاط مثبت و منفی زیادی دارند و از این رو بخشیدن خود و دیگران نیز برای تان سادهتر میشود.
● به یاد داشته باشید دوستیها شادیها را مضاعف و غمها را تقسیم میکند.
▪ به خودتان بیندیشید
با خواندن یک اثر یا مطلب آموزشی - ادبی یا علمی- فکر خود را دوست بدارید و به پرورش آن کمک کنید. با آرامش و پاک کردن فکر خود از مسائل نا خوشایند یا نشستن کنار رودخانه یا دریا به روح خود عشق بورزید و به شادابی آن کمک کنید. احتمالا منظور اصلی و جان مطلب را گرفتید. انتخاب فعالیتهای انرژیزا و خشنودکننده میتواند موجب رضایت شما از خود به عنوان یک انسان مستقل شود و موجب شود تا بتوانید بهتر بر شرایط موجود غلبه کرده و آن را بپذیرید.می گویند در پس هر تاریکی روزنهای برای نفوذ روشنایی است. فقط باید با پیداکردن آن روزنه به قلبتان به روشنایی آن کمک کنید.
به این ترتیب در حدود ۲ سال دیگر میتوانید به حالا فکر کنید و از این که بهترین کمک را به خود کردید ، احساس رضایت کنید و از اتفاقاتی که برایتان افتاده خوشحال شوید یا میتوانید وقت خود را صرفا با غصه خوردن سپری کنید. البته با انتخاب راه دوم وقتی در آینده به این لحظات میاندیشید جز تاسف و نارضایتی چیزی عایدتان نخواهد شد. حالا کدام راه را انتخاب میکنید؟!
ویلیام شکسپیر میگوید: افرادی که حوصله ندارند چقدر ناتوان هستند. آنچه آسیب دیده بتدریج بهبود مییابد ، پس با خود مهربان باشید و بدانید غمها به آرامش میرسند. پس انتخاب کنید که رضایت و شادی میخواهید و به گذشته فکر نمیکنید. حالا فقط امکان حرکت به آینده است. به خود فرصت بدهید با رعایت موارد فوق تجربههای تلخ را با افکار خوش پشت سر بگذارید.
9 دشمن زندگی زناشویی از دیدگاه روانشناسان
برای اینکه زندگی زناشویی خوبی داشته باشیم، لازم نیست که بیخودی به دنبال راه های معجزه آسا باشیم. ضمن اینکه باید بدانید که خوشبختی در زندگی زناشویی و داشتن یک زندگی زناشویی موفق بعد از ازدواج، هیچ ارتباطی به رویاپردازی و ایده آل نگری نداشته و در عین حال چیزی نیست که بدون هیچگونه تلاش و اراده ای، تحقق بپذیرد. پس لازم است بدانید که اگر واقعا قصد بهبود شرایط زندگی زناشویی خودتان را دارید، یکی از بهترین اقداماتی که می توانید انجام بدهید، شناسایی عوامل مخرب در زندگی است که ما در این مطلب از آن ها با نام دشمن زندگی زناشویی یاد می کنیم و قصد داریم تا 9 مورد از آن ها را در ادامه ی مطلب بیاوریم. البته هر کدام از شما ممکن است به فراخور شرایط زندگی خودش، بخواهد به این موارد، مورد دیگری نیز بیفزاید.
1- تلویزیون
تلویزیون قاتل عشق است. در این مورد هیچ شکی
نداشته باشید! حتی کاملا توصیه می شود که شام خوردن جلوی تلویزیون را قدغن
کنید. هر شب غذا خوردن جلوی تلویزیون به همراه گویندگان نمیگذارد حواستان
به همسرتان و فرزندانتان باشد، از آن گذشته آنقدر جلوی تلویزیون به تماشای
فیلم مشغول بودهاید که وقتی به رختخواب میروید، حتی دیگر وقت ندارید با
هم حرف بزنید و از حال یکدیگر باخبر شوید. تنها چاره کار این است که این
دشمن را از زندگی عاشقانه بیرون بیندازید! برای آنکه در این کار زیاد
سختگیری نکرده باشید، میتوانید موافقت کنید که در هفته، بعضی از شب ها
تلویزیون خاموش باشد. البته فراموش نکنید که تلوزیون در رابطه ی میان
والدین و فرزندان نیز بعضا نقش های مخرب زیادی دارد.
2- خانهنشینی
ممکن است به خاطر تلویزیون و یا بنا به دلایلی، دیگر بیرون
نروید! البته حتما لازم نیست که رستوران های آنچنانی بروید و یا از همسرتان
چنین انتظاری را داشته باشید. چرا که به هر حال اصل قضیه این است که شما
اوقاتی را با هم و به بهترین شکل سپری کنید. حالا می توانید غذایی که در
منزل تهیه کرده اید را به پارک ببرید و یا اینکه اگر می توانید به رستورانی
که در آن خاطره های خوشی داشته اید، بروید. فراموش نکنید که نباید با هزینه
تراشی های بی مورد، به گونه ای متحمل هزینه بشوید که دیگر نخواهید به
رستوران بروید. اگر هم به سینما علاقه دارید و از آن لذت می برید، می
توانید با تفاهم بر روی فیلم خاصی، از تماشای آن لذت ببرید. فراموش نکنید
که صله ی رحم را همواره در برنامه های خودتان بگنجانید. مبادا طوری رفتار
کنید که ببینید دیگر از گردشهای دونفره و شبنشینیهای رمانتیک خبری نیست!
باید دوباره آن حال و هوا را بهدستآورید و به اتفاق یکدیگر از خانه بیرون
بزنید! حالا که به تازگی از شر تلویزیون خلاص شدهاید، سعی کنید که توجه به
همسرتان، تلوزیون جدید شما باشد!
3- ساعات اضافی
دیگر دیر از سر کار به خانه برنگردید! نه تنها برای خودتان وقت
ندارید بلکه علاوه بر آن خستگی و عصبانیتتان را با خود به خانه میآورید
که حقیقتا هیچ کار خوشایندی برای فرزندان وهمسرتان نیست! تنها کافیاست که
کار، تمام زندگیتان را بهخود مشغول کند، به سرعت تنها موضوعی میشود که از
آن در خانه حرف میزنید. بس کنید! سعی کنید به حد کافی زود به خانه برگردید
تا قبل از شام کمی وقت برای خودتان و یا با هم بودن داشته باشید. به شرطی
که طبق همان اصل اول، در این مدت جلوی تلویزیون ولو نشوید! و خصوصا برای
آنکه توجه بیشتری به یکدیگر داشته باشید، هر ازگاهی کار را از یاد ببرید.
به عنوان مثال می توانید تصور کنید که هر گاه به خانه بر می گردید، همانطور
که جوراب های خودتان را از پایتان خارج می کنید، تمام مسائل فکری بیرون از
خانه تان را هم از ذهنتان خارج کرده و آن ها را درون جوراب هایتان بریزید.
4- رسیدگی به وضع ظاهر
فکر نکنید چون دیگر زن و شوهر هستید و چندین سال از زندگی مشترکتان
میگذرد، باید نسبت به وضع ظاهرتان بیخیال شوید! چرا که در روایات اسلامی
هم نسبت به این که هر کدام از زن و شوهر خودش را برای همسرش آراسته کند،
تاکیدات و سفارشات بسیار فراوانی وجود دارد. پس بهتر است که دست از شوریدگی
و نامرتب بودن بردارید، موهایتان را ژولیده و درهم رها نکنید، از
ریختوپاشکردن در خانه خودداری کنید و بهخودتان برسید! همسرتان مطمئنا
شما را همانگونه که هستید دوست دارد، با اینحال چرا سعی نمیکنید خود را
به بهترین شکل نشان دهید؟ به این ترتیب به او نشان میدهید که حضور او و
تاثیری که بر او میگذارید برایتان مهم است!
5- بیتوجهی
یکی دیگر از دشمنان بزرگ زن و شوهرها، بیتوجهی است. در اینجا
منظور از توجه کردن گل خریدن و یا هدیه دادن نیست بلکه تنها نگاه کردن به
همسرتان است که گاهی می تواند خیلی بیشتر از آنچه که تصور می کنید، تاثیر
خوبی در زندگی تان بگذارد. زمانیکه همسرتان آرایشگاه رفته و یا کت جدیدی
خریده است به او توجه نشان دهید؛ بهخصوص زمانی که او را شیک و زیبا
میبینید و یا وقتی که او با تعریفهای بجا و مناسبش شما را تحتتأثیر
قرار میدهد، از او تعریف کنید. زیرا تعریف و تمجیدها همیشه خوشایند
هستند، اما تنها زمانیکه درست و بجا بهکار برده شوند.
6- حسادت مفرط
دست از پاییدن و سینجین کردن همسرتان بردارید زیرا زندگی مشترک
براساس اعتمادی دو جانبه بنا میشود. شک و بدگمانیهای بیش از حد شما، در
نهایت او را به ستوه آورده و به سمت فرد دیگری هل میدهد! پس مواظب باشید
که با دست خودتان، عشقتان را نابود نکنید.
7- خانواده همسر
نه، مطمئنا تمام خانوادههای همسر آنگونه که در فیلمها بهصورت
منفی نشان داده میشوند، نیستند. پس سعی کنید که از تلقین منقی به ذهنتان
کاملا دوری کنید و این باور را در خودتان تقویت کنید که تفاهم بین همسر و
خانواده شما اغلب میتواند گرم و صمیمانه باشد. اما نکته مهم آن است که
بدانید زمانیکه این تفاهم به حد کافی وجود دارد، چیزی را به همسرتان
تحمیل نکنید. چنانچه احساس میکنید که همسرتان از رفتوآمدهای آخر هفته
کمکم خسته میشود به او اصرار نکنید آخر هر هفته برای ناهار با خانواده
شما باشد و البته این قاعده در مورد میهمانیهای همکاران و دوستان قدیمی
نیز صدق میکند.
8- نبود برنامه
تشکیل خانواده به معنای گذراندن زندگی بدون در نظرگرفتن آینده
نیست. شما باید به اتفاق هم آیندهتان را بسازید. از برنامههای کوتاهمدت
(مکانی که تعطیلات را در آنجا میگذرانید، خرید اتومبیل و…) گرفته تا
برنامههای بزرگتر (بچهدار شدن، عازم شهر دیگری شدن و…) بیدرنگ در مورد
آیندهتان و اینکه چگونه با آن روبهرو میشوید فکر کنید. این عمل روابط
شما را منسجمتر و شور و شوق پیشروی در زندگی را در شما شعله ور میکند!
9- سکوت
مطئنا عدمگفتوگو برای زندگی زناشویی مضر است. این امر بنا به
دلایل مختلف اغلب ناشی از کمبود وقت و یا بیتوجهی زن و مرد نسبت به یکدیگر
است که در بالا از آنها نام بردهایم. با اینحال، معمولا گفتوگو میان زن
و مرد صورت میگیرد، اما هیچیک از طرفین به حرفهای یکدیگر گوش نمیدهند…
در این حالت، موضوعی را با هم مطرح کنید و سعی کنید حقیقتا حرف طرف
مقابلتان را بفهمید. درصورت نیاز، بیدرنگ از یک رواندرمانگر کمک بگیرید.
البته ناگفته نماند که متاسفانه بعضی از زن و شوهرها، حرف هایی می زنند که
اگر سکوت کنند و آن ها را نگویند، بسیار برای آن ها بهتر است… پس حالا
تصمیم و تشخیص آن که چگونه سکوت زندگی را بشکنید، با خودتان است.