ازدواج با مرد کوچکتر از خودم

ازدواج با مرد کوچکتر از خودم

منبع : مشاور ازدواج - علی کریمی

سوال:

استاد دانشگاه ومدیر یک موسسه هستم. 36 ساله - همه می گویند 8 تا 10 سال جوان تر میزنم- آدم حساس - منطقی - مهربان و کمی ایده آلیست هستم .به گفته غریبه و آشنا خیلی موفق هستم و زیبا . خواستگار زیاد داشتم و البته الان کمتر شده اما به دلیل ظاهرم خواستگار کوچکتر از خودم زیاد داشتم که همه رو رد کردم . از تصمیم اشتباه در ازدواج می ترسم و الان با توجه به شرایط سنی ام می خواهم ازدواج کنم . خواستکاری دارم که 4 سال و نیم از من کوچکتره . مهندس - روزنامه نکار - هنرمند و کار آفرینه . خیلی عاقل و موفقه و با تمام هوشم گاهی کم می یارم پیشش . خیلی دوستم داره و هر هفته برای دیدنم از راه دور می یاد . 7 ماهه با هم آشنا شدیم .خیلی ریز بینه - از من هم ریز بین تر است - من جواب منفی دادم اما خیلی اصرار می کنه - من نگران حرف های دیگرانم و این که بعدا پشیمان بشه اما اون می گه تمام چیز هایی که یک مرد توی یک زن می خواهد تو داری و من می دونم که این حرفیه که هر مردی به هر زنی می زنه . می تونم فراموشش کنه اما برام سخته . ترجیح می دهم دل شکسته بشم تا نا موفق در ازدواج. سوالات بقیه و جواب شما رو خوندم اما شرایطم با سایرین فرق می کنه .کلی مقاله خواندم ام مرددم هنوز . لطفا کمکم کنید . با تشکر وامتنان

جواب :

سلام

شما از دو چیز نگرانید اول اینکه دیگران حرف نامربوط بزنن و دوم اینکه اون بعدا پشیمون بشه

منم یه چیز اضافه می کنم که ممکنه مردم الان حرف نزنن اما ممکنه یه جور بشه که بعدا حرف بزنن

برای از بین بردن نگرانیهای فوق الذکر باید دید که جهت جلوگیری از حرف زدن مردم در حال یا اینده و همچنین پیشگیری از پشیمونی او چه باید کرد

جهت راهکار یابی در این زمینه باید دید که در چه صورتی امکان داره مردم نسبت به این ازدواج حرف نامربوط بزنن و یا اون از ازدواج با شما پشیمون بشه؟

جواب این سوال اینه که اگه زندگی مشترک شما خوب و شیرین نباشه ممکنه این طور بشه یعنی اگه شما بعد ازدواج دچار تنش بشید و به مشکل بخورید، اونا که قبلا چیزی نگفته بودند می گن: این ازدواج بخاطر عدم تناسب سنی اشتباه بود و اونا هم که قبلا حرف زده بودند می گن دیدید که ما درست می گفتیم که این ازدواج نادرسته، علاوه بر اینکه ممکنه شوهر شما به همین دلیل پشیمون بشه بخاطر اینکه احساس می کنه انتظاراتش از زندگی و شما بر اورده نمی شه

تشکیل یک زندگی شیرین و لذت بخش که انتظارات طرفین رو بر اورده کنه در گرو اینه که اولا شما دو نفر تناسبهای فکری اعتقادی اخلاقی رفتاری خانوادگی با هم داشته باشید و ثانیا خصوصیاتی که برای شما مهمه در طرف مقابل وجود داشته باشه

بنا بر این اگه بعد بررسیها به این نتیجه رسیدید که تناسبهای لازمه رو دارید و خصوصیاتی که هر کدوم انتظار دارید در طرف مقابل هست می تونید ازدواج کنید چون نتیجه وجود موارد فوق اینه که تدریجا بین شما عشقی پایدار ایجاد می شه که زندگیتون رو شیرین و انتظارات هر دوی شما رو از زندگی بر اورده می کنه

البته دو مورد هست که باید مورد توجه قرار بگیره چون ممکنه موجب پشیمون شدنش بشه

اولین مورد بچه دار شدن شماست که باید توافق کنید اگه با توجه به سن بالا نتونستی بچه دار بشی اون ناراحت نشه

و دومین مورد ایجاد ارامش جنسی برای او است که با تلاش شما و به کار گیری روشهای مختلف برای جلب رضایت او به دست میاد و موجب می شه که احساس نکنه که شما بخاطر بالاتر بودن سن نمی تونی نیاز جنسیش رو بر اورده کنی و در نتیجه از ازدواج با شما پشیمون بشه     

موفق باشید

منبع : مشاور ازدواج - علی کریمی

برگردوندن پسر به خواستگاری

برگردوندن پسر به خواستگاری

منبع : مشاور ازدواج   - علی کریمی

سوال :

سلام
من 23 سالمه.دو هفته پیش یه خواستگار برام اومد که از طریق معرف آشنا شده بود و ما از قبل اصلا همدیگه رو ندیده بودیم. شرایط خوبی داشت و من حس کردم اهدافمون مشترکه. اما دو ماه دیگه میخواد بره آمریکا و به همین دلیل تصیمیم گیری سریع لازم بود. جلسه دوم که بیرون از خونه قرار گذاشتیم سر مساله مدیریت مرد در خانه بحثمون شد. اما من این مساله رو خیلی جدی ندیدم و فقط نظرم رو گفتم که خلاف نظر این آقا بود. البته من ازدواج عجولانه رو هم درست نمیدیدم ولی به نظرم میشد اگه یه ماه کامل تحقیق کرد به نتایج مناسبی رسید. خلاصه اینکه من از این آقا بدم نیومد ولی ایشون روز بعد از جلسه دوم با خود من تماس گرفتن و گفتن به خاطر همون بحث پیش اومده ما دچار مشکل میشیم. منم نخواستم و نتونستم پای تلفن غرورم رو بشکنم و گفتم باشه. در حالی که دوست داشتم بیشتر آشنا بشیم. چون به نظرم از لحاظ خانوادگی هم به هم نزدیک بودیم.حالا موندم چکار کنم. خیلی سخته غرورم رو بشکنم و بش بگم بیشتر حرف بزنیم اما ...نظر شما چیه؟

جواب :

سلام

پسرها اگه عاشق نباشن به دلیل اینکه احساس می کنند انتخاب کننده اند به راحتی وقتی که خلاف نظرشون می بینن صرف نظر می کنن و این قدر می گردن که نزدیکترین فرد رو به خودشون از نظر شرایط پیدا کنند

بنا بر این فکر می کنم اگه شما تماس بگیرید احتمال اینکه اون حتی صحبت دوباره رو قبول نکنه هست چون وقتی که به خاطر این مورد صرف نظر کرد قاعدتا به کل از شما صرف نظر کرده به همین خاطر تماس مستقیم برای ادامه صحبت ریسک داره و جواب ردش به شما ضربه روحی می زنه پس اگه جواب رد دادنش براتون سنگینه از تقاضای مستقیم صرف نظر کنید

البته شاید به صورت غیر مستقیم بشه به ادامه صحبت وادارش کرد مثل اینکه شما زنگ بزنید و بهش بگید که نظر شما در زمینه مدیریت مرد در منزل گرچه خلاف نظرم بود اما دلم می خواد بدونم چه طور با حفظ حقوق انسانی زن سازگاره

یا اینکه بهش بگید من احساس می کنم در نزد شما یک زن فمینیست جلوه کردم و دلم می خواد نظرم رو کاملا براتون بگم تا این ذهنیت منفی از فکر شما بیرون بره و فکر نکنید که من به یک جامعه زن سالار معتقدم

یا اینکه بگید که نظر شما برام جالب بود و حاضرم صرف نظر از ازدواج با شما در این زمینه تبادل نظر داشته باشم تا اگه اشتباه می کنم نظرم رو اصلاح کنم

اگه اینا رو بگید ممکنه که باب صحبت حضوری هم باز بشه و اگه باز شد می تونید با کشوندن تدریجی بحث به موارد دیگه عملا توافق فکریتون رو با او نشون بدید

منبع : مشاور ازدواج   - علی کریمی