ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج
ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج

چرا من و همسرم از همدیگر دلزده شده ایم؟

چرا من و همسرم از همدیگر دلزده شده ایم؟

روابط زناشویی - روان شناسان می گویند ممکن است دلزدگی و خستگی از روابط با همسر ریشه در روابط مخدوش در دوران کودکی دارد. شاید یکی از همسران توجه لازم و کافی را از والدین خود در دوران کودکی دریافت نکرده است

گاهی اوقات حرف زدن همسران با یکدیگر دشوار می شود و همسران از هم دلزده می شوند. در چنین شرایطی زوج ها از یکدیگر خسته می شوند و هر تلاشی برای نزدیک کردن آن ها به یکدیگر به بن بست می رسد. خستگی همسران از یکدیگر ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد.

دلمردگی و خسته شدن از همسر معمولا وقتی رخ می دهد که آن شور و هیجان اولیه زندگی مشترک از بین می رود و همسران که تصور می کردند یکدیگر را می شناسند، با ادبیات متفاوتی با یکدیگر روبه رو می شوند. در این وضعیت نوعی «صمیمیت بی روح » در روابط بین زوج ها برقرار است که ممکن است هر یک، طرف مقابل را مسئول به وجود آمدن آن بداند.

به گمان همسران، عشق کامل کننده زندگی آن ها خواهد بود اما عشق به تنهایی نمی تواند دایره صمیمیت را شکل دهد. زمانی صمیمیت در اوج بود اما حالا شور و احساسات فروکش کرده است و خود واقعی طرفین برای هم آشکار شده است.

روان شناسان می گویند ممکن است دلزدگی و خستگی از روابط با همسر ریشه در روابط مخدوش در دوران کودکی دارد. شاید یکی از همسران توجه لازم و کافی را از والدین خود در دوران کودکی دریافت نکرده است و احساس می کند نمی تواند در مقابل همسر آنچنان که باید جلوه گری کند یا به خود بابت روابطی که با همسرش برقرار کرده است، ببالد و افتخار کند.

او به طور طبیعی نارضایتی از روابط با والدین را به رابطه با دیگران و به ویژه همسرش تعمیم می دهد. تجربه « صمیمیت بی روح » با والدین باعث ایجاد فاصله بین وی و همسرش می شود و به این ترتیب مسکوت گذاشتن معضلی که به آن اشاره شد، هر روز به ایجاد فاصله بیشتر بین همسران و وخیم شدن اوضاع منجر می شود.

از نظر روانی فاصله گرفتن از همسر می تواند به دلزدگی تعبیر شود فرد از خود می پرسد: چرا باید با کسی زندگی کنم که نمی تواند تمام نیازهای مرا برآورده کند.

البته ریشه دلزدگی فقط در دوران کودکی نیست و گاه دلایل دیگری مثل « جنگ قدرت » هم دارد. زندگی زوجی را تصور کنید که دایم و بابت همه چیز از کوچک و بزرگ گرفته با هم بحث می کنند. درباره پول، وقت خواب، تربیت بچه ها و حتی نوع پوشش. رابطه ای که بر محور چنین مشاجراتی بچرخد و نتوان پایانی بر آن یافت، قطعاً مخدوش است. فراموش نکنید که رابطه مانند انتشار موج است و وقتی جریان مثبت در آن به راه بیفتد، موج مثبت دیگری به دنبال خواهد داشت.

از سوی دیگر، نگرش منفی هم به صمیمیت یک رابطه خاتمه می دهد فرد با خود می گوید: « اگر کسی کاری برای من نمی کند، چرا من باید کاری انجام دهم ». البته دلزدگی خود یک دفاع است. وقتی فرد نمی خواهد احساساتی مانند خشم و ناامیدی را بروز دهد، احساس دلزدگی پیدا می کند. وقتی مدت های مدید همسران درباره آنچه آزارشان می دهد، صحبت نکنند، دچار دلزدگی می شوند و هر دو در تنهایی به دنبال جایی هستند که کمی آرامش و رضایت بیشتری را تجربه کنند. بنابراین کارشناسان تاکید می کنند دلزدگی را نه فقط یک احساس بلکه یک علامت منفی در زندگی مشترک محسوب کنید

افسردگی با تمام شکل های متفاوت آن شور زندگی و نشاط را از فرد می گیرد. فرد می تواند همه چیزهایی را که در زندگی به او امید و انگیزه می دهد کسالت بار و منفی ببیند. در این صورت ضروری است فرد قبل از سرزنش همسر خود، سعی کند با افسردگی مبارزه کند.

فرد ممکن است امروز از رابطه اش لذت نبرد البته این امر به علت دلزدگی نیست. در واقع افسردگی باعث شده است از چیزهایی که قبلاً لذت می برده، حالا لذت نبرد.

به عنوان مثال حدود ۱۳ درصد از زنان دچار افسردگی پس از زایمان می شوند که علت اصلی آن تغییرات هورمونی است و باعث فاصله افتادن بین همسران می شود. گاهی افسردگی همزمان با بحران میانسالی باعث می شود فرد بیشتر از گذشته احساس یأس و افسردگی کند. در دوره میانسالی فرد ناگهان درمی یابد که دیگر جوان نیست.

منبع : azadnegar.com

بازنشر از پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده

 

چگونه خانم ها از آقایان خواستگاری کنند؟!

چگونه خانم ها از آقایان خواستگاری کنند؟!

همیشه همه جا شنیده‌ایم که آقا باید به خواستگاری خانم برود و خانم‌ها نباید در این مورد پیش‌دستی کنند ولی واقعا این تفکرات چقدر درست است؟ آیا به راستی یک خانم نمی‌تواند از یک آقا خواستگاری کند؟

شب‌ها خواب راحتی ندارید، مدام نگرانید و احساس می‌کنید باید کاری انجام داد ولی نمی‌دانید کار درست چیست؟ به او علاقه‌مندید و او را موقعیت مناسبی برای ازدواج می‌دانید ولی با خود می‌گویید مگر می‌شود یک خانم از یک آقا خواستگاری کند؟ مردم چه می‌گویند؟ خود او چه فکری خواهد کرد؟ اطرافیان همه به شما می‌گویند خانم باید صبر کند تا برایش خواستگار بیاید ولی شما مرد مورد علاقه خود را یافته‌اید؛ کسی که به درستی تمام ویژگی‌های او را بررسی کرده‌اید و مطمئن هستید که او کاملا صلاحیت‌های لازم را دارد و از این می‌ترسید که او را از دست بدهید و تا آخر عمر موقعیتی همچون او پیدا نکنید و.... اگر شما هم گرفتار چنین وضعیتی هستید این مطلب می‌تواند راهنمای خوبی برای شما باشد.
 

اعتماد به نفس داشته باشید

گاهی خانم و آقا با هم آشنا می‌شوند و دوست دارند برای ازدواج یکدیگر را بیشتر بشناسند، ولی به هر دلیلی راحت با هم صحبت نمی‌کنند، در چنین موقعیتی ممکن است خانم احساس کند که فرد مقابل موقعیت مناسبی برای ازدواج است چون به لحاظ شخصیتی ویژگی‌های مثبت و خوبی دارد یا.... در نتیجه خانم دوست دارد رابطه را کمی جدی‌تر کند و به سمت ازدواج ببرد اما خجالت می‌کشد یا کسر شأن خودش می‌داند که موضوع را با طرف مقابل مطرح کند یا احساس می‌کند اگر درخواستی مبنی بر ازدواج مطرح کند غرورش شکسته می‌شود، البته من قبول دارم که خانم‌ها به‌خصوص در کشور ما بیشتر تمایل دارند که انتخاب بشوند و آقایان به سراغ‌شان بروند؛  وقتی این روند برعکس ‌شود و خانم فعال باشد و انتخاب ‌کند، ممکن است به او القا شود که کار اشتباهی می‌کند یا خودش احساس کند که جایگاهش را پایین آورده‌ و به‌طور کلی آن حس اعتماد به نفسش را از دست بدهد.  از طرف دیگر نیز اطرافیان به این رویه دامن می‌زنند مثلا وقتی متوجه این موضوع(مطرح کردن درخواست از طرف خانم) می‌شوند شروع به نصیحت و سرزنش می‌کنند، در واقع انتخابی که براساس علاقه بوده را زیر سوال می‌برند، من فکر می‌کنم بیشتر نگرانی خانم‌ها از این قضیه به‌ دلیل ‌اعتماد به نفس‌ نداشتن و ترس از برداشت‌های دیگران از این کار است.


شانس یک‌بار به در خانه شما می‌آید

بیشتر اوقات به‌خصوص در خانواده‌های سنتی می‌گویند یک خانم باید منتظر بماند و نباید پیش‌دستی کند و...چون ممکن است به او صفت‌های ناروا نسبت داده شود یا... حتی اگر ما این فرض را قبول کنیم اما باید بدانیم در زندگی‌مان کم پیش می‌آید فرد مناسبی را پیدا کنیم که مطابق با معیارهایمان باشد و ویژگی‌های لازم را نیز داشته‌ باشد، پس چرا وقتی چنین موقعیتی پیش می‌آید از انتخابمان دفاع نکنیم و به سمت آن حرکت نکنیم که به دستش بیاوریم؟! در اینجا باید روی این نکته اساسی تاکید کنیم که هر فردی چه خانم و چه آقا باید برای به‌دست آوردن چیزی که آن را درست و صحیح می‌داند تلاش کند، بنابراین برای به‌دست آوردن کسی هم که او را به درستی بررسی کرده‌، به او علاقه‌مند‌ شده و او را برای ادامه زندگی مناسب می‌داند باید تلاش کرد به قولی حداقل باید یک چراغ سبز نشان داد تا طرف مقابل متوجه این علاقه و قصد ازدواج شود. وقتی هیچ اقدامی نکنید به راحتی ممکن است یکدیگر را از دست بدهید و به‌نظر شما اگر چنین اتفاقی بیفتد آیا تا آخر عمر حسرت از دست دادن این رابطه را نخواهید خورد؟


باورهایی که شما را اسیر می‌کنند

همه ما انسان‌ها در زندگی‌مان در یک دایره امن زندگی می‌کنیم؛ این دایره امن عادت‌ها و باورهای شرطی شده ماست که حاضر نیستیم از آن‌ها تخطی کنیم. برای درک بهتر کیسه خوابی را تصور کنید که در آن خوابیده‌اید، قدرت حرکت شما بسیار کم است‌، کیسه خواب تا گردن شما آمده ‌است و اصلا نمی‌توانید آزادانه حرکت کنید. زمان‌هایی این عادت‌ها، باورها و محدودیت‌های ذهنی که خود فرد برای خودش ایجاد کرده‌ دقیقا شبیه کیسه خواب می‌شود و اجازه نمی‌دهد فرد به سمت خواسته‌هایش حرکت کند. باید باورهایی را که اجازه حرکت به شما نمی‌دهند شناسایی کنید تا برخوردی آگاهانه داشته باشید.


قرار نیست فقط آقایان فعال باشند

به‌نظر من در مرحله آشنایی پیش از ازدواج هر 2 طرف باید نقشی فعال داشته‌باشند؛ نباید اینگونه فکر کرد که فقط باید آقا نقش فعال داشته باشد و بهتر است خانم کاملا خودش را کنار بکشد چون ممکن است این روند در باقی زندگی زناشویی نیز ادامه پیدا کند و آقا احساس کند باید حرف آخر را او بزند‌، مسئولیت زندگی باید به دوش او باشد و خانم را کنار بزند. وقتی این روزها خانم‌ها در عرصه‌های اجتماعی از جمله در دانشگاه‌ها و مجامع دیگر فعالیت بیشتری دارند اینها نشانه این است که خانم‌ها می‌خواهند اثرگذاری بیشتری داشته باشند و یکی از مهم‌ترین اثرگذاری‌های‌شان می‌تواند در مقوله ازدواج‌شان باشد چون قرار است یک عمر با کسی زندگی کنند، پس باید برای چیزی که می‌خواهند کمی تلاش کنند.


پیشنهادتان را اینگونه بگویید

این‌که شما چگونه از فرد مورد نظرتان درخواست کنید کاملا بستگی به خانواده و فرهنگی دارد که در آن بزرگ شده‌اید؛ این‌که کاملا سنتی است یا نه و این واقعا مهم است وقتی شما تفکری سنتی دارید و ترجیح می‌دهید که همه چیز ابتدا از فیلتر خانواده عبور کند بنابراین بهتر است ابتدا به خانواده‌تان بگویید تا از طریق آن‌ها مثلا پدر یا برادر یا مادر درخواست‌تان را مطرح کنید. اما اگر به این قائل هستید که خودتان ارتباط برقرار کنید ابتدا باید در ذهن‌تان فرد را سبک و سنگین کنید و ببینید آیا او با معیارهای شما مطابقت دارد و وقتی از این مورد مطمئن شدید، حالا می‌توانید از او سوال کنید که آیا شما مایل هستید ما بیشتر با هم آشنا بشویم؟آیا این موقعیت را دارید؟ در اینجا نیازی نیست احساساتی بیان شود و بگویید که به او علاقه‌مند شده‌اید چون او خود تا حدی متوجه خواهد شد. با این سوال شما چند چیز را متوجه می‌شوید اول اینکه آیا او آمادگی ازدواج دارد؟ یا آیا کسی در زندگی او وجود دارد که شما خبر ندارید؟ و.... وقتی شما فرض رابطه را بر آشنایی بیشتر برای ازدواج بگذارید مواظب هستید از به‌وجود آمدن علاقه بیشتر جلوگیری ‌کنید و در نتیجه می‌توانید آگاهانه تصمیم بگیرید. البته بهتر است خانواده‌ها نیز در جریان این آشنایی قرار بگیرند و اینکه چنین شخصی در زندگی شما وجود دارد و شما در حال فکر کردن به ازدواج هستید.


دنبال نشانه‌ها باشید

هر خانمی درصورتی برای آشنایی بیشتر راغب می‌شود و درخواستش را مطرح می‌کند که احساس کند طرف مقابل نیز به او علاقه‌مند است اما این توجه ویژه را از کجا باید فهمید؟ 2 نفر ممکن است در جاهای مختلفی با هم آشنا شوند از محیط کار یا دانشگاه گرفته تا محیط‌های فامیلی بنابراین باید نشانه‌های درست را بشناسید مثلا وقتی در محیط دانشگاه فردی از شما جزوه بگیرد این به معنای علاقه‌مندی نیست اما پیش می‌آید گاهی فرد به دلیل تجربیات کمش این موضوع را درست متوجه نمی‌شود. وقتی می‌توانید در علاقه فردی شک کنید که او خود به‌طور عملی این علاقه را نشان دهد مثلا از زبان او جملاتی مانند من گهگاهی راجع به شما فکر می‌کنم... یا بعضی از رفتارهای شما برای من جالب شده... یا جملاتی با این معنا اما در لفافه را بشنوید.


وقت  عمل  است

فرض کنید طرف مقابل به هر دلیل از جمله خجالتی بودن یا.... هیچ‌چیزی از خود نشان ندهد و شما را در این ابهام و دوگانگی قرار می‌دهد که آیا درخواست‌تان را مطرح کنید یا نه؟ پیشنهاد من همیشه این است که «باید بیشتر اقدام کنیم و کمتر فکر کنیم» وقتی بیشتر فکر کنید و کمتر اقدام کنید مدام درگیری‌های ذهنی دارید، ذهن‌تان شلوغ و مشغول است و در کل حال خوبی ندارید بنابراین برای این‌که از این ابهام و حال بد بیرون بیایید باید درخواست‌تان را مطرح کنید؛ در این حالت یا جواب مثبت می‌شنوید یا منفی و حالت سومی وجود ندارد، در هر صورت شما از این ابهام بیرون می‌آیید و اگر جواب او نه باشد خیالتان راحت می‌شود و او را از ذهن‌تان بیرون می‌گذارید و بیهوده خیال‌بافی نمی‌کنید و هر رفتار کوچک و بی‌اهمیت او را نشانه عشقش نمی‌دانید و می‌فهمید که اصلا در ذهنش جایگاهی ندارید و تکلیف‌تان روشن می‌شود.


جواب «نه» هم به نفع شماست

یک ویژگی روان‌شناسی که همه آدم‌ها دارند این است که بیشتر آن‌ها می‌ترسند و با ترس‌های‌شان زندگی می‌کنند و حاضر نیستند که با ترس‌های‌شان روبه‌رو شوند و فرار را ترجیح می‌دهند، در بیشتر موارد ما ترس از دست دادن داریم. اگر شما بتوانید روی آن بخش از وجودتان کار کنید و به‌خودتان تلقین کنید که شما چیزی برای از دست دادن ندارید تا حدی از این ترس جواب رد شنیدن رها می‌شوید. با خود فکر کنید آیا حاضر هستید به هر قیمتی، حتی به قیمت نقاب زدن طرف مقابل را به‌دست بیاورید؟ شما نمی‌توانید تمام عمر نقش بازی کنید، اگر قرار است جواب رد بشنوید امروز بهتر است تا بعد از مدت‌ها نقش بازی کردن او را از دست بدهید، صادق بودن بهترین است. وقتی شما جواب رد بشنوید 2 حالت بیشتر ندارد یا او از اول به شما علاقه‌ای نداشته ‌است و بهتر اینکه زود متوجه شده‌اید یا آن آدم آنقدر سطحی است که این کار صادقانه شما را نادرست تعبیر کرده و همان بهتر که به این زودی از او شناخت به‌دست آورده‌اید و قضیه را منتفی کرد‌ه‌اید. شما باید احساس کمبود را در خودتان از بین ببرید و بفهمید که جواب رد دادن او نشانه بی‌ارزشی شما نیست؛ این خیلی طبیعی است که کسی از شما خوشش نیاید، قرار نیست که همه شما را دوست داشته باشند.


اگر من پیشنهاد بدهم بعدا سرزنش نمی‌شوم؟

گاهی این ذهنیت برای خانم‌ها به‌وجود می‌آید که اگر درخواست‌شان را مطرح کنند ممکن است خودشان را تحمیل کنند و بعدا در زندگی مشترک سرزنش شوند و احساس امنیت را در زندگی زناشویی از دست بدهند، گاهی خانواده‌ها نیز همین مسئله را بیان می‌کنند اما من فکر می‌کنم ما باید مسئولیت انتخاب‌های‌مان را قبول کنیم حالا یک جا آقا درخواست می‌کند یک جا خانم، فرقی ندارد، نکته دیگر اینکه شما درخواست ازدواج نکرده‌اید و فقط درخواست کرده‌اید که همدیگر را بیشتر بشناسید تا در نهایت با یکدیگر به این نتیجه برسید که آیا برای ازدواج با هم مناسب هستید یا نه.  البته  اگر شما به‌عنوان یک دختر بخواهید درخواستی را مطرح کنید اول باید ببیند آیا او آدم سوء‌استفاده‌گری هست یا نه؟ و  اگر هم  او بعدا سوء‌استفاده کرده و شما را سرزنش کند به راحتی می‌توانید به او بگویید که شما باهم به این نتیجه رسیده‌اید که با یکدیگر ازدواج کنید.

منبع : تکناز

بازنشر از : پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده