ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج
ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج

ازدواج موقت دختر باکره بدون اذن پدر...

حکم مراجع تقلید در باب ازدواج موقت دختر باکره بدون اذن پدر...

موضوعات مرتبط با تیتر : صیغه دختر بدون اجازه پدر ، عقد موقت بدون اذن پدر، حکم ازدواج موقت دختر باکره

پیرو ارسال سوالات پیاپی به واحد پاسخگویی به سوالات شرعی پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده در موضوع ازدواج دختر بدون اذن ( اجازه ) پدر ، بر آن شدیم تا با یاری کارشناس مسائل شرعی پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده آقای مهدی حجازی نسبت به تنظیم 4 سوال رایج و جمع آوری پاسخ با توجه به فتوای مراجع محترم تقلید اقدام نمائیم ، با تشکر از آقای مهدی حجازی بابت گرداوری پاسخها از دفاتر محترم مراجع .

پرسش:

   1. آیا دختر باکره می‌تواند بدون اذن پدرش ازدواج کند؟

  2. آیا دختر مطلقه‌ای که هنوز باکره است می تواند بدون اذن پدرش ازدواج کند؟

  3. آیا دختری که به طریقی مانند استمناء، حادثه، ورزش، بیماری، عمل جراحی و ... بکارتش از بین رفته باشد می‌تواند بدون اذن پدرش ازدواج کند؟

  4. دختری که ازدواج کرده و توسط همسرش دخول کامل هم صورت گرفته ولی بکارتش زایل نشده است،آیا برای ازدواج‌ بعدی اذن پدرش را لازم دارد؟

 

نام مرجع تقلید

شرح فتوا

امام خمینی (ره)

1.        ازدواج دختر باکره بدون اذن پدرش صحیح نیست و باید برای ازدواج اجازه بگیرد.

2.       دختر مطلقه باکره برای ازدواج بعدی اذن پدرش را لازم دارد.

3.       دختری که بکارتش از طریق استمناء، بر اثر حادثه یا ورزش، بیماری یا  از طریق عمل جراحی و ... از بین رفته باشد برای ازدواج‌ بعدی اذن پدرش را لازم دارد.

4.       اگر بعد از ازدواج توسط همسر دخول به طور کامل صورت گرفته ولی دختر کماکان باکره باشد دیگر باکره محسوب نشده و برای ازدواج بعدی به اذن پدرش احتیاج ندارد.

آیه الله العظمی سید علی خامنه ای

(مقام معظم رهبری)

1.        ازدواج دختر باکره بدون اذن پدرش صحیح نیست و باید برای ازدواج اجازه بگیرد.

2.       دختر مطلقه باکره برای ازدواج بعدی اذن پدرش را لازم دارد.

3.       دختری که بکارتش از طریق استمناء، بر اثر حادثه یا ورزش، بیماری یا  از طریق عمل جراحی و ... از بین رفته باشد برای ازدواج‌ بعدی اذن پدرش را لازم دارد.

4.       اگر بعد از ازدواج توسط همسر دخول به طور کامل صورت گرفته ولی دختر کماکان باکره باشد دیگر باکره محسوب نشده و برای ازدواج بعدی به اذن پدرش احتیاج ندارد.

آیه الله العظمی ناصر مکارم شیرازی

1.        ازدواج دختر باکره بدون اذن پدرش صحیح نیست و باید برای ازدواج اجازه بگیرد.

2.       دختر مطلقه باکره برای ازدواج بعدی اذن پدرش را لازم ندارد.

3.       دختری که بکارتش از طریق استمناء، بر اثر حادثه یا ورزش، بیماری یا  از طریق عمل جراحی و ... از بین رفته باشد برای ازدواج‌ بعدی اذن پدرش را لازم دارد.

4.       اگر بعد از ازدواج توسط همسر دخول به طور کامل صورت گرفته ولی دختر کماکان باکره باشد دیگر باکره محسوب نشده و برای ازدواج بعدی به اذن پدرش احتیاج ندارد.

آیه الله العظمی عبدالله جوادی آملی

1.        ازدواج دختر باکره بدون اذن پدرش حرام است. مگر آن که دختر به حد بلوغ جسمی و عقلی رسیده و به اصطلاح رشیده باشد. یعنی مصلحت خود را به خوبی تشخیص دهد و بتواند زندگی خود را به صورت مستقل اداره کند. هم‌چنین باید قدرت تشخیص و تصمیم‌گیری صحیح داشته و بیم فریب خوردن او نرود و دختر و پسر از هر جهت کفو و تراز باشند. (به توضیحات شماره 1 و 2 مراجعه شود)

2.       بنابر احتیاط واجب دختر مطلقه باکره برای ازدواج بعدی اذن پدرش را لازم دارد.

3.       بنابر احتیاط واجب دختری که بکارتش از طریق استمناء، بر اثر حادثه یا ورزش، بیماری یا  از طریق عمل جراحی و ... از بین رفته باشد برای ازدواج‌ بعدی اذن پدرش را لازم دارد.

4.       اگر بعد از ازدواج توسط همسر دخول به طور کامل صورت گرفته ولی دختر کماکان باکره باشد باکره محسوب شده و بنابر احتیاط واجب برای ازدواج بعدی به اذن پدرش احتیاج دارد.

آیه الله العظمی جعفر سبحانی

1.        ازدواج دختر باکره بدون اذن پدرش صحیح نیست و باید برای ازدواج اجازه بگیرد.

2.       دختر مطلقه باکره برای ازدواج بعدی اذن پدرش را لازم دارد.

3.       دختری که بکارتش از طریق استمناء، بر اثر حادثه یا ورزش، بیماری یا  از طریق عمل جراحی و ... از بین رفته باشد برای ازدواج‌ بعدی اذن پدرش را لازم دارد.

4.       برای این مسئله موفق به دریافت فتوا نشدیم.

آیه الله العظمی حسین نوری همدانی

1.        ازدواج دختر باکره بدون اذن پدرش صحیح نیست و باید برای ازدواج اجازه بگیرد.

2.       دختر مطلقه باکره برای ازدواج بعدی اذن پدرش را لازم ندارد.

3.       دختری که بکارتش از طریق استمناء، بر اثر حادثه یا ورزش، بیماری یا  از طریق عمل جراحی و ... از بین رفته باشد برای ازدواج‌ بعدی اذن پدرش را لازم دارد.

4.       اگر بعد از ازدواج توسط همسر دخول به طور کامل صورت گرفته ولی دختر کماکان باکره باشد دیگر باکره محسوب نشده و برای ازدواج بعدی به اذن پدرش احتیاج ندارد.

آیه الله العظمی سید علی سیستانی

1.        ازدواج دختر باکره بدون اذن پدرش صحیح نیست و باید برای ازدواج اجازه بگیرد.

2.       دختر مطلقه باکره برای ازدواج بعدی اذن پدرش را لازم دارد.

3.       دختری که بکارتش از طریق استمناء، بر اثر حادثه یا ورزش، بیماری یا  از طریق عمل جراحی و ... از بین رفته باشد برای ازدواج‌ بعدی اذن پدرش را لازم دارد.

4.       اگر بعد از ازدواج توسط همسر دخول به طور کامل صورت گرفته ولی دختر کماکان باکره باشد دیگر باکره محسوب نشده و برای ازدواج بعدی به اذن پدرش احتیاج ندارد.

آیه الله العظمی سید موسی شبیری زنجانی

1.        ازدواج دختر باکره بدون اذن پدرش صحیح نیست و باید برای ازدواج اجازه بگیرد.

2.       دختر مطلقه باکره برای ازدواج بعدی اذن پدرش را لازم دارد.

3.       دختری که بکارتش از طریق استمناء، بر اثر حادثه یا ورزش، بیماری یا  از طریق عمل جراحی و ... از بین رفته باشد برای ازدواج‌ بعدی اذن پدرش را لازم دارد.

4.       اگر بعد از ازدواج توسط همسر دخول به طور کامل صورت گرفته ولی دختر کماکان باکره باشد دیگر باکره محسوب نشده و برای ازدواج بعدی به اذن پدرش احتیاج ندارد.

آیه الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی

1.        ازدواج دختر باکره بدون اذن پدرش صحیح نیست و باید برای ازدواج اجازه بگیرد.

2.       دختر مطلقه باکره برای ازدواج بعدی اذن پدرش را لازم دارد.

3.       دختری که بکارتش از طریق استمناء، بر اثر حادثه یا ورزش، بیماری یا  از طریق عمل جراحی و ... از بین رفته باشد برای ازدواج‌ بعدی اذن پدرش را لازم دارد.

4.       اگر بعد از ازدواج توسط همسر دخول به طور کامل صورت گرفته ولی دختر کماکان باکره باشد، دختر باکره محسوب شده و بنابر احتیاط واجب برای ازدواج بعدی به اذن پدرش احتیاج دارد.

آیه الله العظمی یوسف صانعی

1.        ازدواج دختر باکره بدون اذن پدرش صحیح نیست و باید برای ازدواج اجازه بگیرد.

2.       دختر مطلقه باکره برای ازدواج بعدی اذن پدرش را لازم دارد.

3.       دختری که بکارتش از طریق استمناء، بر اثر حادثه یا ورزش، بیماری یا  از طریق عمل جراحی و ... از بین رفته باشد برای ازدواج‌ بعدی اذن پدرش را لازم دارد.

4.       اگر بعد از ازدواج توسط همسر دخول به طور کامل صورت گرفته ولی دختر کماکان باکره باشد، دختر باکره محسوب شده و برای ازدواج بعدی به اذن پدرش احتیاج دارد.

آیه الله العظمی سید محمدعلی علوی گرگا نی

1.        ازدواج دختر باکره بدون اذن پدرش صحیح نیست و باید برای ازدواج اجازه بگیرد.

2.       دختر مطلقه باکره برای ازدواج بعدی اذن پدرش را لازم دارد.

3.       دختری که بکارتش از طریق استمناء، بر اثر حادثه یا ورزش، بیماری یا  از طریق عمل جراحی و ... از بین رفته باشد برای ازدواج‌ بعدی اذن پدرش را لازم دارد.

4.       اگر بعد از ازدواج توسط همسر دخول به طور کامل صورت گرفته ولی دختر کماکان باکره باشد دیگر باکره محسوب نشده و برای ازدواج بعدی به اذن پدرش احتیاج ندارد.

آیه الله العظمی محمدعلی گرامی

1.        ازدواج دختر باکره بدون اذن پدرش صحیح نیست و باید برای ازدواج اجازه بگیرد.

2.       دختر مطلقه باکره برای ازدواج بعدی اذن پدرش را لازم دارد.

3.       برای این مسئله موفق به دریافت فتوا نشدیم.

4.       برای این مسئله موفق به دریافت فتوا نشدیم.

آیه الله العظمی سید عبدالکریم موسوی اردبیلی

 بنابر احتیاط واجب ازدواج دختر (چه باکره باشد و چه نباشد) بدون اذن پدرش صحیح نیست و باید برای ازدواج اجازه بگیرد. مگر آن که دختر به حد بلوغ جسمی و عقلی رسیده و به اصطلاح رشیده باشد. یعنی مصلحت خود را به خوبی تشخیص دهد و بتواند زندگی خود را به صورت مستقل اداره کند. هم‌چنین باید قدرت تشخیص و تصمیم‌گیری صحیح داشته و بیم فریب خوردن او نرود. بنابراین ملاک برای ازدواج دختر باکره بودن و یا نبودن او نیست و ملاک همان شروط و قابلیت‌هایی است که ذکر شد. با این توصیف جواب سوالات بعدی هم روشن است.(به توضیحات شماره 1 و 2 مراجعه شود)

موارد مـهم و ضــروری

برای اطلاق رشیده بودن و سایر شرایطی که اذن پدر یا جد پدری را برای ازدواج دختر باکره (یا غیر باکره به فتوای آیه الله العظمی اردبیلی) ساقط می‌کند تشخیص فرد ملاک نیست. بلکه باید حاکم شرع در این مورد به نتیجه رسیده و حکم بدهد و یا اکثریت افرادی که با او در ارتباطند او را به این صفات بشناسند و این صفات را در او تأیید کنند. بنابراین نظر فرد یا جند نفر محدود باعث ساقط شدن اذن پدر یا جد پدری نمی‌شود.

در صورت رشیده بودن دختر باکره و تصمیم برای ازدواج بدون اذن پدر، اگر پدر دختر همسری بهتر و یا در ردیف آنچه که دختر انتخاب کرده است را پیشنهاد بدهد، احتیاط در آنست که دختر برای ازدواج با مورد انتخابی خود اذن پدر را بگیرد  

در تمامی احکام گفته شده فرقی بین ازدواج دائم و موقت نیست و حکم هر دو یکسان است.

منظور از احتیاط واجب این است که مقلد در این مسئله به خصوص (که مرجع تقلید اصلی حکم به احتیاط واجب داده است) می‌تواند به فتوای مرجع تقلید زنده دیگری که پس از مرجع تقلید اصلی از دیگر مراجع تقلید اعلم و جامع الشرایط است مراجعه کرده و به حکم او عمل نماید و نمی‌تواند بدون تحقیق و دلخواه به مرجع تقلیدی که در بین مراجع تقلید حکم آسان‌تری دارد رجوع کرده و به نظر او عمل کند.

در صورت فوت، در دسترس نبودن، غیبت طولانی مدت، دیوانگی و جنون، فراموشکاری و... پدر دختر باکره، اذن جد پدری برای ازدواج او کافیست. اذن مادر و برادرشرط نبوده و لازم نیست.

جواب مسائل مستقیماً از دفاتر مراجع عظام فوق اخذ شده است.

 

با تشکر از آقای مهدی حجازی ( مسئول واحد پاسخگویی به سوالات شرعی پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده )

به سوالات از طریق بخش نظرات ترتیب اثر داده نمیشود

تنبلی جنسی و یا بی میلی جنسی مرد به همسرخود


تنبلی جنسی و یا بی میلی جنسی مرد به همسرخود

به گزارش ایسنا و به نقل از سایت الف ، مهدی آریافر مشاور خانواده و متخصص ترمیم روابط ناشی از خیانت همسران در سایت اختصاصی اش در اینباره می گوید:

در سالهای اخیر طی تجربیات فراوان دریافته ام که زنان بیش از مردان طالب روابط جنسی بوده و تنها تفاوت آنها با مردان در این است که آنان به زودی تحریک نمی شوند و یا با شنیدن یا مشاهده اتفاقات جنسی به مانند مردان، آمادگی جنسی نمی یابند ولی میل و رغبت در آنان بیش از مردان است. گرچه این ادعا سالیان سال وجود داشته و برخی قبول داشتند و بعضی نیز آنرا رد می کردند ولی من خود شخصاً به چنین واقعیتی در طول مشاوره های خود دست یافته ام.

باید توجه داشت که همین میل و رغبت زیاد، مشکلات فراوانی را نیز به همراه داشته است. زیرا در طول سالیان اخیر بسیاری از مراجعینم به ویژه زنانی که به همسر خود بی وفایی یا خیانت کرده بودند، اظهار می داشتند که : ” آقای مهدی آریافر ! علت خیانت ما به شوهرانمان این بوده است که آنها قدرت پاسخگویی به نیازهای جنسی ما را نداشتند و یا در رابطه جنسی تنبل شده اند. “

خب این موضوع نشان می داد که میل و رغبت در زنان بیشتر بوده و مردان که در عنفوان جوانی و دوران سی تا چهل سالگی در مسائل جنسی بسیار موفق بودند، بعد از آن با تنبلی جنسی مواجه می گردند که این برای زنان امری غیرقابل قبول به نظر می رسد.

این مشاور سرشناس معتقد است : بطور معمول مردان میانسال نسبت به مردان جوان، دیرتر به مرحله اورگاسم می رسند و این اندازه گیری نه بر اساس هفته ها و روزه ، بلکه بر مبنای قدرت مردان از حیث دقیقه و ساعت قابل قیاس است. این نکته را باید بدانیم که هیچ مردی نمی تواند موضوع عدم تمایل جنسی خویش را در ورای سنین میانسالی مخفی نماید و ادعا کند که چون سن و سالی از وی گذشته است، قادر به رساندن زنش به مرحله اورگاسم واقعی نیست.

متأسفانه برخی از مردان در ایجاد رابطه جنسی با همسرانشان دچار خطاها و اشتباهاتی می شوند که بسیار خطرناک است. شاید زن در شبی از شوهرش تمنای جنسی داشته باشد و در این شرایط اگر مرد بگوید که : ” نه عزیزم امشب خیلی خسته ام.” تبر کوبنده و کشنده را بر فرق تنومند زندگی زناشویی خود کوبیده است. “

آنچه که در این قضیه، مهم جلوه می کند این است که مرد با همه قدرت و توانی که دارد با به زبان آوردن چنین جملاتی اقتدار خویش را از دست می دهد و در برابر زنش مجسمه ای توخالی جلوه می کند. این دسته از مردان غالباً در محل کار، پارک، سینما، خیابان، اتوبوس و … با دیدن زنان دیگر، چنان اشتهای جنسی سرسام آوری دارند که آدمی باورش نمی شود ولی با رسیدن به خانه، ادعایی عجیب و ناهمگون دارند.

براستی دلیل این تنبلی جنسی مرد چه می تواند باشد؟

اگر واقعیت را پذیرا باشیم این مشکل پیش از آنکه دلیل فیزیکی داشته باشد، دلیل روانی دارد. زیرا مرد یا آن تصورانی را که از همسر خود دارد، نمی تواند کسب نماید و یا اینکه شرایط برای رابطه جنسی جذابیت و گیرایی لازم را ندارد و باعث تحریک جنسی شوهر نمی شود.

در طول تاریخ همیشه مرد به دنبال زن بوده و با اشتهای زیادی او را طلبیده است. احساس تمایل و نیاز جنسی در مرد تا حدودی شخصیت و توانایی او را نشان می دهد. پس چگونه است که مرد با درک این حقیقت به صراحت در برابر زنش اعتراف می کند که تمایل به رابطه جنسی ندارد؟ آیا به نظر شما این به نوعی از دست دادن قدرت و اقتدار مرد نیست؟ اگر هست چرا مرد از نظر روحی خود را تا بدین حد ضعیف می شمارد؟

گسترش ارتباطات اجتماعی میان زنان و مردان، تداخل جنسیت زن و مرد در محیط کاری و بیرون باعث گردیده است که زوایه دید زنان نسبت به مسائل جنسی بیشتر شود. کسب آگاهی از مجلات، فیلم ها و شیوه های نوین ارتباط جنسی باعث گردیده که زنان امروزی نسبت به زنان دیروز ، واقع گرایانه تر و فانتزی تر عمل کنند تا سنت گرا و مغلوب.

از اینرو اگر بگوییم امروزه توازن عملیات جنسی در میان مردان و زنان نیز دچار گوناگونی و تحول شده است، چیزی به اغراق نگفته ایم. دیگر زن امروزی، همان زن چندین دهه قبل نیست که تابع خواسته و تمنای جنسی مرد باشد، بلکه او اکنون خود طراح و ترسیم کننده حالات روابط جنسی است. بنابراین زن امروزی از نظر جنسی زنی سیری ناپذیر به شمار می رود.

با توجه به چنین حقیقتی زنان استادانه عمل می کنند و وضعیت مردان در چنین شرایطی بسی حساس تر و بحرانی تر است. اگر زن از حیث مسائل جنسی محجوب و وفادار به شوهرش نباشد، هیچگاه سیری نیافته و آشکارا از ارضای تمایلات جنسی خویش بحث خواهد کرد. به همین خاطر زنان امروزی را می بایست، شاهزادگان بسیار جدی نامید.

باید اعتراف کرد که مردان نیز از چنین زنانی واهمه دارند. زیرا هرگاه مردی احساس نماید که انگیزه و میل جنسی همسرش از او بیشتر است، به قدر یقین خویشتن را فاقد قدرت و مردانگی دانسته و همیشه پایه های زندگی اش را متزلزل احساس می کند. چنین ترسی باعث می گردد که مرد در تدارک فانتزی هایی باشد که رابطه جنسی را برای زنش جداتر سازد و به همین علت است که او با دیدن زنان دیگر، یک مقایسه جنسی میان آنها و همسر خود صورت می دهد و میل جنسی اش به شدت بالا می رود اما وقتی وارد خانه می شود، دیگر میل چندانی به برقراری رابطه جنسی با همسر خود ندارد.

خطری که روابط زناشویی را تهدید می کند این است که هر اندازه که روابط جنسی میان زن و شوهر بیشتر می شود، انجام آن نیز یکنواخت تر به نظر می رسد. در چنین شرایطی زنان درصدد کسب لذات بیشتری می شوند و اگر محجوب و وفادار به شوهرشان نباشند، به سوی مرد دیگری متمایل می شوند تا رابطه جنسی جدیدی را تجربه کنند و اینگونه هست که خیانت زن به شوهر شکل می گیرد.

بدیهی است اگر مرد برای همیشه دارای سلاحی مجهز جهت دفاع از خودش نبوده و نتواند فانتزی جدیدی را در ذهن خود نسبت به همسرش ارائه دهد، مسلماً رابطه جنسی یکنواخت تر جلوه خواهد کرد. اگر زن نیز در برابری و هماهنگی جنسی مرد دچار یکنواختی شود، مرد در طلب چیزهای فانتزی جدیدی خواهد بود و به همسر خود خیانت خواهد کرد.

با این تفاسیر برای جلوگیری از هم پاشیدگی بنیان خانواده، مردان در هر شرایط سنی که باشند ، وظیفه دارند که نیاز جنسی زن را برآورده سازند. مرد اگر تصور می کند که توانایی و انرژی جنسی لازم را ندارد، باید با همراهی یک مشاور خانواده مشکل ذهنی خود را حل کند وگرنه او با ناتوانی جنسی اش زمینه بروز خیانت زن و یا شکل گیری سایر مشکلات زناشویی را فراهم نموده است.

مردان باید بدانند که زنان بسیار وفادار ،زنان بی وفا و حتی زنان خیابانی طالب مردی هستند که همیشه قدرتمند بوده و حاکمیت خویش را اثبات نماید. در واقع تخت روان جنسی زندگی در روی شاسی قوی و نیرومند مرد استوار شده است و اگر این شاسی مقاوم، محکم و مطمئن باشد، مسلماً حرکت تخت روان نیز راحت تر خواهد بود.

همچنین زنان لازم است بدانند که در برابر تنبلی جنسی مردان وظیفه و مسئولیت خطیری دارند. اگر مردی به دلایل روحی و جسمانی و حتی علمی قادر به رسیدن به مرحله اورگاسم واحد با زن خود نشد، زن نبایستی بطور آشکارا عدم توانایی مرد را به روی او بیاورد، زیرا تأثیرات سوء ابراز عدم توانایی مرد بسیار شکننده و خردکننده است و او را از همسرش دور می سازد.

زنان نیز برای حفظ زندگی مشترک خود و جلوگیری از خیانت احتمالی شوهرشان، بهتر است به کمک یک مشاور خانواده تکنیک های افزایش میل جنسی مرد را آموخته و بکاربگیرند. بدیهی است اگر زنی قادر نباشد میل جنسی شوهری که دچار تنبلی جنسی شده است را رفع نماید، قطعاً زمینه بروز اختلافات زناشویی و یا خیانت همسر خود را فراهم خواهد ساخت.

منبع : سایت الف  / بازنشر از پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده

 

 

 

امکانات فوق شامل خریدارای سی دی مقالات سایت و مجموعه آموزشی زوج خوشبخت نیز می شود