انتخاب فرد مناسب برای شروع زندگی که درآن با مشکلات اندکی مواجه شوی، از دغدغه های تمام افرادی است که در سن ازدواج به سر می برند. این مسئله در میان دختران که به نوعی در گردونه انتخاب قرار می گیرند و حق انتخاب در میان آنهاوجود ندارد، بیشتر دیده می شود.
در میان خواستگاران یک دختر مخصوصا کسانی که به نوعی وارد سن تاخیر ازدواج و یا نزدیک به تجرد قطعی هستند، حضور مردانی که طلاق گرفته اند و یا همسر خود را از دست داده اند، بیشتر به چشم می خورد.
البته تنها این دختران با این مسئله مواجه نیستند، دخترانی که در شرایط زندگی نامناسب به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به سر می برند و یا در میان خانواده های بزهکار هستند، نیز با این نوع افراد مواجه هستند.
در هر صورت این مسئله ای نیست که تنها عده ای معین را در بر بگیرد. اما این دختران و زنان در انتخاب خود و یا حتی بعد از شروع زندگی خود با دغدغه ها و مشکلاتی روبرو می شوند که بد نیست از دریچه نگاه آنها به این مسائل توجه کنیم.
سمیه . ف کارشناس روابط عمومی که در یکی از مراکز مخابرات مشغول به کار است، می گوید به تازگی مردی به خواستگاری اش آمده که قبلا ازدواج کرده است. سمیه هیچ مشکلی با این مسئله ندارد تنها نگرانی اش، آگاهی دیگران نسبت به طلاق همسر آینده اش است و ترس از این که مبادا دیگران او را مورد تمسخر قرار دهند که او با یک مرد طلاق گرفته ازدواج کرده است.
مریم ش. دانشجوی ارشد دانشگاه تربیت معلم تهران، به تازگی وارد سن ۳۲ سالگی شده است. او که از شهرستان کرمانشاه به تهران آمده، می گوید: تازگی یکی از پسران همشهری شان به خواستگاری اش آمده که حدود چهار ماه پیش همسرش را طلاق داده است. وقتی از شرایط این فرد از مریم سوال می کنم، می گوید: تحصیلاتش لیسانس و کارمند است، من خودم مانده ام که آیا او را انتخاب کنم یا نه؟ می ترسم به او بگویم نه و بعد از این خواستگاری نداشته باشم. اما اگر هم بخواهم با او ازدواج کنم نگرانم که مبادا با من هم مشکل داشته باشد و من مانند زن سابق او بعد از زندگی کوتاهی به خانه پدری باز گردم.
منیر السادات . س، ۲۸ ساله، کارمند بیمه است و به تازگی با مردی ازدواج کرده است که یک بار در زندگی اش شکست خورده، از او سوال می کنم که چطور همسرت را انتخاب کردی؟ او در جواب می گوید: بعد از اینکه به خواستگاری ام آمد با صداقت، در همان برخورد اول ماجرای زندگی اش را برایم تعریف کرد و من هم بدون چون و چرا با او ازدواج کردم.
از او درمورد وضعیت کنونی زندگی اش پرس و جو کردم، در جواب گفت: من و حمید تقریبا با هم هیچ مشکل خاصی نداریم فقط در یک مورد که آن هم به دید خود من به شرایط بعد از ازدواج باز می گردد، این که فکر می کنم آیا او مرا با همسر سابقش مقایسه می کند، حتی وقتی آرایش می کنم، با خود می گویم نکند او مرا با همسرش مقایسه کند و بگوید او زیباتر بوده است. این دغدغه من و حتی نگرانی من است.
معصومه .ع زن جوانی که در جهاد دانشگاهی مشغول به کار است، در شرف آغاز زندگی با مرد جوانی استکه دو بار در زندگی شکست خورده است. او می گوید: نمی دانم در زندگی ام چقدر موفق خواهم بود اما بعد از خواستگاری پژمان و فهمیدن این که دو بار طلاق گرفته است حسابی شوکه شدم. من به او جواب رد دادم بعد از سماجت ها و پیگیری های پژمان، برای آن که بتوانم انتخاب درستی انجام بدهم با هم به مشاوره رفتیم، راهنمایی های مشاورین در نحوه انتخاب و پی بردن به این که آیا او در زندگی اش مقصر بوده یا خیر برای من بسیار مفید بود. اکنون با اطمینان نسبت به پژمان نخستین گام های زندگی ام را بر می دارم.
سمیرا .ح دختر ۳۴ ساله ای است که با نیما، ۳۸ ساله که حدود یک سال پیش همسر خود را طلاق داده، به تازگی نامزد کرده است. سمیرا می گوید: من با نیما مشکلی ندارم اما مادرم هر موقع می بیند میان من و نیما اختلافی می افتد، می گوید او مشکل دارد که همسرش را طلاق داده و اصلا او بیمار روانی است و تو را هم به زودی طلاق می دهد، حتی این مسئله به گونه ای است که در خوشی هایمان نیز مادرم با تردید به نیما نگاه می کند و مرا به شک وا می دارد.
این ها شاید سخنان همه زنان و دخترانی که با این شرایط مواجه می شوند، نیست ولیکن
می تواند نمای کلی برخورد این گروه در انتخاب مردان مطلقه را نشان دهد. در جهت
ارائه راهکار با خانم زینب اسدی کارشناس ارشد مشاوره و از فعالین در مرکز مشاوره
سرای محله منطقه ۲۱، دادگاه خانواده، گفتگو کردیم.
وی با توجه به شرایط افراد از نظر رفتاری؛ شخصیتی و نوع زندگی، ازدواج با فرد مطلقه را نامناسب ندانست و گفت برای انتخاب درست باید هر دو طرف مورد مشاوره قرار گیرند.
اسدی درباره پرسش از علت طلاق فرد، بیان کرد: شناخت علل اینکه فرد طلاق داده و چرا قبلا طلاق گرفته بسیار مفید است، چرا که ممکن است این دلیل برای من امکان وقوع نداشته باشد، گاهی طلاق به دلیل مشکلات فرهنگی، بد حجابی، مادی و غیره بوده است یعنی دلایلی که اصلا برای من که به عنوان فرد انتخابی بعدی هستم، صدق نمی کند. در نتیجه می توان با دانستن این مسائل انتخاب درستی انجام داد.
وی با توجه به آن که اکثر اختلافات بین زوجین طلاق گرفته، حالت دعوا دارد و در دعوا
منصفانه نظر دادن بسیار سخت صورت می گیرد، صحبت با زن سابق مرد را راه حل مناسبی
ندانست و برای ایجاد شرایط یک انتخاب صحیح ادامه داد: به دختران توصیه می شود که به
مشاور مراجعه کنند تا بر اساس شرایطی که فرد داشته دست به انتخاب صحیح بزنند. اما
در مواردی که شرایط تشخیص بسیار سخت می شود به آنها توصیه می شود که که ظرایط حال
را نگاه کنند و بر اساس آن آینده خود را انتخاب کنند. یعنی با توجه به شرایطی که
فرد مورد نظر دارد دست به انتخاب بزنند و نگاه نکنند در آینده چه خواهد شد ببینند
آیا می توانند با این شرایطی که وجود دارد زندگی کنند.
همچنین این کارشناس ارشد مشاوره، درباره دغدغه زنان ناشی از مقایسه شدنشان با همسر سابق مرد، گفت: در حقیقت اینها ناشی از خطاهای شناختی است. البته زنان باید بدانند که حتما در مواردی مورد مقایسه قرار خواهند گرفت. بهتر است قبل از هر گونه انتخابی در مراحل اولیه هر دو نفر باهم به مشاوره بروند تا بتوانند بحران هایی را که در این مسئله ممکن است پیش بیاید را به آنها بشناسانند تا بهتر مسیر را طی کنند.
مقاله از : خانم زهرا فیضی
از قدیم
مرسوم بوده که آقا پسرها به خواستگاری دختر خانمها بروند و این رسم نسل به نسل
ادامه داشته و به ما رسیده است، پسرها عادت کردهاند که گل و شیرینی بخرند و با
خانواده و اقوام نزدیک به منزل دختر مورد نظر خود بروند و در این راه ممکن است به
هدف خود برسند و با شخص مورد علاقه خود ازدواج کنند یا حتی ممکن است درخواستشان
مورد قبول نباشد و دختر خانمها هم طبق این رسم در خانه مینشینند و منتظر میمانند
تا انتخاب شوند و کسی از آنها خواستگاری کنند و از بین خواستگارانی که دارند فرد
مورد نظر و ایده آل خود رابرای ازدواج انتخاب کنند که معمولا این ازدواجها با
انواع شروط و مهریه همراه خواهد بود، حالا اگر این روند برعکس شود چه اتفاقی خواهد
افتاد ؟ اگر دختر خانمها به خواستگاری پسرها بروند آیا این شروط همچنان باقی خواهد
ماند ؟ برای دختری که از پسری جواب نه بشنود چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ بد نیست
بدانیم چند تن از کارشناسان در مورد خواستگاری دختر خانمها موافقت خود را اعلام
کردهاند و برای جا افتادن و فرهنگ شدن این رسم تلاش میکنند. یکی از این افراد
دکتر ابهری (متخصص در روانشناسی و رفتارشناسی) است. ایشان یکی از سر سختترین
موافقان این طرح است. او چندوقت پیش در گفت و گو با یکی از خبرگزاریها گفته بود:
«در حال حاضر فاصله سن بلوغ تا ازدواج ۱۵ الی ۱۷ سال شده است و با توجه به تغییرات
جامعه و حرکت به سوی مدرنیته برای کم کردن این فاصله سنی، دختران نیز در صورت لزوم
باید بتوانند از پسران خواستگاری کنند و این مسئله باید در جامعه فرهنگسازی
شود.»به بهانه همین موضوع با دکتر ابهری گفت وگوی مفصلی داشتیم که به جزئیات این
طرح و نتایج کاربردی برای خواستگاری دختران از پسران برسیم. خواستگاری دختران از پسران
چرا باید ازدواج کنیم؟
ازدواج پیوند دو انسان با یکدیگر است و با ازدواج است که از نظر روحی و عاطفی یک
فرد کامل میشود و نیمه دیگر خودش را پیدا میکند. وقتی کسی ازدواج نمیکند در روند
تکاملی زندگی اجتماعی قرار نمیگیردو همواره خلأیی در زندگی خود احساس میکند و
همین خلأ شخص را به انواع آسیبهای اجتماعی و رفتاری سوق میدهد. ازدواج در طول
تاریخ مراحل و بحرانهای زیادی را پشت سر گذاشته است؛ در قدیم ممکن بود یک مرد در
آن واحد با چند زن ازدواج کند یا مثلا در هندوستان ازدواج یک زن با چند مرد- که
هنوز هم این رسم در آنجا وجود دارد- مرسوم بود اما با گذشت زمان انسان به این نتیجه
رسید که بهترین و منطقیترین نوع ازدواج، همان ازدواج یک مرد با یک زن است که تمام
ادیان آسمانی آن را تایید میکند.
رسوم دست و پا گیر
برای تحقق یک ازدواج مقدماتی لازم است و متاسفانه در دو دهه اخیر در کشور ما این
مقدمات متن اصلی ازدواج را تحت تاثیر قرار دادهاند. به عنوان مثال مراسم خواستگاری
تبدیل شده به مجلس زورآزمایی و قدرت و ثروت نمایی و اصل قضیه که همان دیدن دختر و
پسر و به تفاهم رسیدن است، در این بین گم شده است. بعد از مراسم خواستگاری
صحبتهایی پیش میآید که همین مسائل باعث کم شدن آمار ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج
شده است، مسائلی مانند شیربها، جهیزیههای آنچنانی و مهریههای غیر منطقی. اگر ما
در شهر زندگی میکنیم باید بدانیم این رسوم فقط در اقوام دورافتاده از زندگی مدرن
هنوز پابرجاست و اگر میخواهیم با این رسوم زندگی کنیم باید شهر را رها کنیم و در
روستاها ساکن شویم زیرا این رسوم در هیچ کجای دنیا در زندگیهای شهری اتفاق
نمیافتد. من فکر میکنم خواستگاری دختران از پسران، بتواند تا حدود زیادی این رسم
و رسوم مشکلساز را از بین ببرد و در آسان سازی ازدواج موثر باشد.
چرا میگویم دختران به خواستگاری پسران بروند؟
شاید از این حرف هم شگفت زده شوید اما خواستگاری دختر از پسر اتفاق جدیدی در ایران
نیست و به نوعی از گذشتهها مرسوم بوده! در قدیم پدر و مادرها با هم مینشستند و
برای پسر و دخترهای خود مورد ازدواج انتخاب میکردند. آشنایان دختر و پسرهایی را
که میشناختند به هم معرفی میکردند و معمولا ازدواجهای با دوام تری نسبت به حالا
داشتند که دوام ازدواجها خیلی کمتر از قبل است، به همین دلیل من طرح خواستگاری
دختران از پسران را مطرح کردم زیرا این موضوع قبلا هم در فرهنگ ما ایرانیها بوده
است و من حرف تازهای نزدهام. اغلب علمای بزرگ خودشان دخترشان را به عقد بهترین
شاگردشان در آوردهاند و پیشنهاد دهنده خودشان بودهاند. مثل میرداماد، شیخ بهایی.
همینطور تجار بزرگ که وقتی میدیدند شاگردشان دست پاک و چشم پاک است به پیشنهاد
خودشان شاگرد را به دامادی میگرفتند.چه
کنیم که از پسر موردنظر پاسخ منفی نشنویم؟
اگر دخترها از این مسئله ناراحتند که ممکن است از طرف آن پسر جواب منفی بشنوند،
باید کمی صبور باشند تا این فرهنگ جا بیفتد. همانطور که این مسئله الان برای پسرها
جا افتاده است و شنیدن جواب منفی شاید خیلی هم برایشان سخت نباشد، این فرهنگ هم
میتواند برای دختر خانمها جا بیفتد. باید از خودمان شروع کنیم نباید منتظر باشیم
تا دیگری این کار را انجام دهد و اگر خوب بود ما انجام دهیم، باید هر کدام برای
ساخته شدن این فرهنگ تلاش کنیم. این مسئله کاملا جدی است؛ منظور ما این نیست که
برای دوستیهای کوتاه مدت و مسائل غیر جدی دختر پیشنهاد دهنده باشد، منظور ما بر سر
اصل زندگی است. شاید در دید اول این ماجرا خیلی قشنگ نباشد و این توهم به وجود
بیاید که حتما این دختر روی دست پدر و مادرش مانده است اما اگر این فرهنگ به طور
درست و دقیق جا بیفتد، به مرور پسرها هم متوجه میشوند آن دختر خانم واقعا قصد
زندگی دارد و طبق معیارها و ایدهآلهایش آن شخص را انتخاب کرده است.
چگونه مرد مناسب را تشخیص بدهیم؟
دختر خانمها نباید این مسئله و بحث را به شوخی بگیرند و اگر از ظاهر هر پسری
خوششان آمد به او پیشنهاد ازدواج بدهند، زیرا آمار نشان داده است 79 درصد
ازدواجهایی که بر اساس معیارهای ظاهری بوده در کمتر از 3 سال به طلاق انجامیده
است . اما اگر بر اساس معیارهای درست و منطقی انتخاب صورت گیرد بهتر است مدتی او
را زیر نظر گرفت تا بیشتر با او آشنا شد. خانمها استاد تشخیص مرد خوب و بد هستند.
اینطور هم نیست که هر کسی را در خیابان دیدند بدون شناخت از او خواستگاری کنند،
باید یک شناخت اولیه وجود داشته باشد مثل شخصی که در محل کار میشناسیم یا در
مهمانیهای خانوادگی یا در دانشگاه. به هر حال باید 2 نفر یک جایی همدیگر را
ببینند. پس در ابتدا دیدن، بعد ارزیابی و مشورت با بزرگترها و بعد اقدام کردن.
اگر پسری مناسب است، از او خواستگاری کنید
این روزها سبک زندگی به کلی تغییر کرده است اما میتوان به راحتی این رسم را جا
انداخت. وقتی خانواده دختری پسری را میبیند که متدین و سلامت است و معتاد نیست و
خودشان دختری دارند که وقت ازدواجش است چرا نباید پیشنهاد دهنده باشند؟ چه اشکالی
دارد اگر پسر خوبی را میشناسیم و میدانیم که استانداردهای یک همسر خوب را
میتواند برای خود ما یا فرزندمان داشته باشد، خودمان به او پیشنهاد ازدواج بدهیم.
بحث خواستگاری دخترها از....