ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج
ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج

ما باید مسایل جنسی را از چه کسانی یاد بگیریم

ما باید مسایل جنسی را از چه کسانی یاد بگیریم


کنفرانس "سکس نرمال"-بیمارستان میلاد
سخنران : دکتر مجد، روان‌پزشک-عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران
یک سوال مهم:‌ ما باید مسایل جنسی را از چه کسانی یاد بگیریم؟

از پدر و مادرمان؟ دوستانمان؟‌ مگر آنها چقدر در این زمینه تخصص دارند؟ مگر آنها اطلاعاتشان را در این زمینه از چه کسانی گرفته‌اند؟ آیا از کسانی به جز پدر و مادرشان و یا دوستانشان؟نه! من واقعا تاسف می‌خورم که ما متخصصان داریم در این مملکت زندگی‌ می‌کنیم،‌ آن‌وقت بسیاری از هموطنانمان نمی‌دانند که این خصوصی‌ترین و مهم‌ترین اطلاعات زندگی مادیشان را باید از کجا و چطور به دست بیاورند؟ تاسف می‌خورم که بسیاری از هموطنانمان نمی‌دانند رفتار جنسی بهنجار یعنی چه؟ و افتخار می‌کنم که آموزگار مسایل جنسی ام.‌
یادم هست که سال 1362 به پیشنهاد امام جماعت یکی از مساجد یافت آباد در خصوص آموزش‌های اولیه مسایل جنسی در مسجد سخنرانی کردم. آن روز، بعضی‌ها در اوایل صحبتم خیلی خشمگین به من نگاه می‌کردند، اما در اواخر جلسه احساس کردم که همه نگاه‌ها صمیمی‌تر و همراه‌تر شده و حتی در انتهای جلسه از من تشکر کردند و تشویقم کردند که این کار را ادامه بدهم. حقیقت این است که حتی از نظر مذهبی هم ما مکلفیم که تمام تعالیم جنسی را قبل از ازدواج یاد بگیریم. این حرف من نیست، حدیثی است از امام صادق (ع.) تعالیم جنسی این امام بزرگوار در احادیث پراکنده، آن‌قدر جامع و مدرن است که می‌شود یک مکتب آموزش مسایل جنسی را از آنها استخراج کرد.

گرمیجات؟!‌
خیالتان را راحت کنم: گردو، پسته، بادام و سایر گرمیجات هیچ ارتباطی با غریزه جنسی ندارند. اگر قرار بود تمام مسایل و مشکلات جنسی با پسته و گردو حل بشود،‌ بنده و امثال بنده به جای این که 27 سال مداوم درس بخوانیم و امتحان بدهیم و زحمت بکشیم،‌ می‌رفتیم مغازه گردوفروشی باز می‌کردیم!‌خیالتان را از مسئله مهم‌تری هم راحت کنم:‌ مسئله ارتباط زناشویی، ربط چندانی به دستگاه تناسلی هم ندارد. نظام جنسی ما توسط مرکزی در مغزمان کنترل می‌شود و همین مرکز است که تمام سیستم‌های تناسلی را به حرکت درمی‌آورد. محل این مرکز در مغز میانی و در سیستم لیمبیک است. لابد تجربه کرده‌اید که همه‌مان وقتی که افسرده‌ایم یا وقتی اضطراب داریم و یا وقتی که عصبانی هستیم، دیگر میل جنسی نداریم. چرا؟ چون فرمانِ میل و ارتباط جنسی باید از بالا صادر شود، از مغز. و طبیعتا این فرمان در حالت افسردگی، اضطراب و عصبانیت صادر نمی‌شود. ‌
بعد از مغز، همه چیز در کنترل هورمون‌ها و غدد مترشحه داخلی است: هیپوفیز، هیپوتالاموس، تیرویید، آدرنال، بیضه و تخمدان. هر کدام از اینها که نام بردم، اگر مشکلی پیدا کنند، ما در مسایل جنسی‌مان به مشکل خواهیم خورد. بعد از هورمون‌ها، نوبت به ژنتیک می‌رسد. یعنی اشکالات ژنتیکی هم می‌تواند منجر به اشکالات جنسی شود. آنچه بعد از ژنتیک اهمیت دارد، سیستم خونی بدن است. اگر کم‌خونی داشته باشیم یا اگر دچار تالاسمی باشیم، در روابط جنسی‌مان مشکل خواهیم داشت. بیماری‌های عفونی مثل سل و بیماریهایی نظیر دیابت هم می‌توانند ارتباط جنسی‌مان را دچار اختلال کنند. اگر دقت کرده باشید، می‌بینید که تا این جای کار، هیچ اسمی از دستگاه تناسلی به میان نیاورده‌ام چون اهمیت آنها در روابط زناشویی خیلی کمتر از آن چیزی است که عموم مردم تصور می‌کنند. حقیقت این است که آلت جنسی برای برقراری یک ارتباط جنسی سالم در ردیف ششم اهمیت قرار دارد.

احساسات مثبت
برای یک ارتباط زناشویی سالم و بهنجار، آموزش مسایل جنسی قدم اول است اما قدم دوم، داشتن احساسات و عواطف مثبت نسبت به همسر است. باید همسرتان را صمیمانه دوست داشته باشید. معالجه احساسات منفی البته کار آسانی نیست. من سال‌هاست که مشاور ازدواجم و گه‌گاه با خودم فکر می‌کنم که ای‌کاش ما زوج‌های ایرانی 15 یا 20 سال با هم نامزد بمانیم و فقط یک سال ازدواج کنیم! چراکه به وفور دیده‌ام که بلافاصله پس از آن امضای کذایی، خیلی چیزها به هم می‌ریزد. به هر حال، اگر زن و شوهر نسبت به هم احساس مثبتی نداشته باشند در روابط زناشوییشان مشکل خواهند داشت. ‌بیشتر مردان، طالب زنانی هستند که قابلیت‌هایشان را تایید کنند و قبولشان داشته باشند. توصیه من به تمام خانم‌ها این است که از تایید همسرتان غافل نشوید و به قول معروف، تحویلش بگیرید. این کار برای همسرتان هم تاثیرات مثبت جسمی در پی دارد، هم تاثیرات مثبت روحی. ‌

اتاق خواب
اتاق خوابی که قرار است ارتباط جنسی در آن صورت بگیرد، نقش مهمی در سلامت این ارتباط ایفا می‌کند. در اتاق خوابی که آدم به اضطراب می‌افتد، نمی‌شود یک ارتباط جنسی سالم و آرامش بخش داشت. محیط مورد نظر باید از هر حیث کاملا امن باشد. اضطراب شایع‌ترین عاملی است که در سیستم‌های گیرنده مغزی اختلال ایجاد می‌کند. ‌نکات دیگری را هم باید در ساخت و تزیین اتاق خواب مد نظر قرار داد. از جمله این‌که: رنگ اتاق خواب باید حتما روشن باشد، نور اتاق باید کافی باشد، آینه باید حتما وجود داشته باشد و بهتر است که یک موزیک ملایم و بدون کلام هم گوش‌تان را نوازش بدهد چرا که در این شرایط، مغزتان برای یک ارتباط جنسی سالم، آماده‌تر می‌شود.

بدآموزی‌های جنسی
آموخته‌های غلط و غیرعلمی را باید از ذهنمان بیرون بریزیم. خیلی از دختران ما این حرف غلط را از بزرگترهایشان شنیده‌اند که مردها پس از رابطه زناشویی نسبت به همسرشان سرد می‌شوند یا از آنها دوری می‌کنند و امثال این حرف‌ها. این مسئله، بسیار شایع و مهم است. من دختران زیادی را ویزیت کرده‌ام که به خاطر همین آموزش نادرست، هنگام اولین آمیزش جنسی با همسرشان، آنقدر خودشان را منقبض کرده‌اند و به خودشان فشار آورده‌اند که دچار <واژینیسموس> شده‌اند.‌تصورات نادرست مردان هم در خصوص مسایل جنسی، خیلی رایج و البته تاثیرگذار است. بسیاری از مردان انتظار دارند که در اولین ارتباط جنسی با همسر‌شان، پرده ضخیمی را به عنوان پرده بکارت به چشم خودشان ببینند! و یا انتظار دارند که در اولین ارتباط جنسی‌ با همسرشان، خونریزی شدیدی را شاهد باشند. اما حقیقت این است که پرده بکارت درست مثل مخاط لب، نازک و ظریف است و آن خون هم که شنیده‌اید- اگر وجود داشته باشد - چند قطره بیشتر نیست. خلاصه این که تصورات نادرست و آموزش‌های غلط در این خصوص فراوانند و تاثیرات ذهنی نامطلوبی به بار می‌آورند. ‌

بهداشت جنسی‌
زن و شوهر قبل از تماس جنسی باید یک دوش کامل بگیرند و خودشان را خوشبو کنند. استفاده از صابون خوشبو کننده به همین دلیل اهمیت دارد. موهای زاید تناسلی باید حتما تراشیده شود و سیستم‌های تناسلی را هم باید حتما شستشو داد، ترجیحا با 200 سی سی آب ولرم و یک قاشق ساولن مایع.پس از رعایت بهداشت، نوبت به آرایش می‌رسد، آن هم یک آرایش کامل. این فرهنگ، حتی از نظر علمی هم، صحیح نیست است که خانم‌ها بیرون از منزل آرایش داشته باشند اما درون منزل و در مقابل همسرشان تصور کنند که از این کار بی‌نیازند. توصیه می‌کنم که زن و شوهر، عطر و اودکلنشان را هم زود به زود عوض کنند. اصلا خوب نیست که آدم برای یک مدت طولانی، مثلا سی سال، فقط از یک نوع خوشبوکننده استفاده کند. شاید همسرتان با عطر و اودکلن تازه‌تان ارتباط بهتری برقرار کند. بعد از رعایت تمام این مراحل، مغازله و معاشقه آغاز می‌شود. ‌

مراحل اولیه
مغازله با بوسیدن شروع می‌شود، بنابراین تمیز بودن لب و دهان و دندان مهم است. قبل از معاشقه، از چیزهایی مثل سیگار که نفستان را بدبو می‌کند، حتما پرهیز کنید. ترجیحا چیزهایی بخورید که نفستان را خوشبو کند. بوسه معولا با لمس همراه است و منظور از لمس، تماس نرم پوست با پوست است، همان طور که یک مادر کودکش را نوازش می‌کند. لمس باید روی صورت، گردن، موها، تنه و . . . و به ملایمت انجام بگیرد. این لمس را خانم‌ها خیلی دوست دارند و بسیاری از خانم‌ها هم طی همین مرحله، ‌ارضا می‌شوند. متخصصان توصیه می‌کنند که شوهر از همسرش سوال کند که مایل است کدام قسمت از بدنش مورد لمس قرار بگیرد. در حدیثی از امام صادق (ع) هم نقل شده است که زنان در روزهای مختلف ماه، دوست دارند که قسمت‌های مختلفی از بدن‌شان مورد لمس قرار بگیرد. این حرف با توجه به تغییرات هورمونی خانم‌ها در طی ماه کاملا قابل توجیه و تفسیر علمی است. ‌

مراحل آخر
بعد از این مقدمات، زن برای مقاربت آمادگی کامل پیدا می‌کند. سیستم کلی مقاربت به شکل قطع و وصل است که منجر می‌شود انبساط عضلانی مناسبی در مجاری تناسلی خانم‌ها به وجود بیاید. حرکات جنسی باید به شکل توامان توسط مرد و زن صورت بگیرد و هیچکدام از طرفین هم نباید منفعلانه عمل کنند. مردان از نظر فیزیولوژیک خیلی زودتر از زنان ارضا می‌شوند. ‌خروج ترشحات از سیستم تناسلی مرد به معنای ارضای جنسی است اما در زنان معمولا سیستم تناسلی در طی یک تماس جنسی کاملا مرطوب است چون غدد ویژه‌ای، نرم و مرطوب کردن مجرا را به عهده دارند. در طی مقاربت، از رد و بدل کردن کلمات عاشقانه و محبت‌آمیز هم غفلت نکنید و بعد از آن نیز از ابراز محبت به همسرتان غافل نشوید. مبادا یکی از طرفین دچار این توهم شود که همسرش او را فقط برای رابطه زناشویی می‌خواهد و بس. این تصور، تصور زجرآور و آزاردهنده‌ای است.

مقاله برگرفته از سخنان دکتر مجد، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران      تاریخ قرارگیری مطلب بعدی : 26/2/86
 

چرا دختران جوان دوست دارند آرایش کنند؟

چرا دختران جوان دوست دارند آرایش کنند؟

دکتر هانیه زائر رضایی
رنگ‌ها زیبا هستند و زیبایی می‌آورند؛ وقتی که رنگ‌ها روی صورت می‌‌نشینند، جذابیتشان صورتکی می‌سازد که زیبا و کاملاً متفاوت با نمونه اصلی است ! بله این واقعیت دنیای امروز است: هر چه خیابان‌ها خاکستریتر می‌شوند، تعداد آدم‌های رنگی بیشتر می‌شود. نگاهی به گذشته نشان می‌دهد که <آراستن> جزو جداییناپذیر فطرت انسانهاست. حتی اقوام بدوی و آدمهای دور از تمدن آمریکای جنوبی هم خود را با استخوان شکار تزئین میکردند. بشر در مراحل ابتدایی، از صمغ‌ها و خاک‌های رنگین برای آرایش خود استفاده می‌کرده است.
تاریخ کشور ما هم از این قاعده مستثنی نیست؛ آرایش کردن از خیلی وقت پیش بین زنان ایرانی مرسوم بوده. دکتر ویلز که در زمان ناصرالدین شاه قاجار به ایران سفر کرده در سفرنامه‌خود می‌نویسد: <زنان اعیان و طبقه بالا، اغلب چهره خود را به کمک وسایل آرایش محلی آرایش می‌کنند و یک خال درشت مشکی هم وسط ابروان خود می‌کشند که در طبقه کم بضاعت گاه این خال تبدیل به پولک رنگی می شود.

زنان ایرانی، از سالیان قبل گونه ها را با سرخاب سرخ می‌کردند و صورت و گردن خود را به کمک پودر سفیداب، سفید. مژه و چشم ها هم به وسیله سرمه به کلی سیاه می‌شد. آنها حتی عقیده داشتند که استعمال سرمه چشم را تقویت می‌کند و موجب افزایش بینایی می شود! برای تیره تر شدن ابروها هم از وسمه ای که از ساعت ها قبل آن را جوشانده بودند، دم کرده و آماده ساخته بودند، استفاده می‌کردند.


آرایش کردن یا نکردن؟!
آرایش کردن یا نکردن؟! نه، مسئله این نیست. مشکل امروز، تنها در از بین رفتن مرزهای آرایشی و پائین آمدن سن آرایش است. اگر در گذشته، آرایش از سن وسال خاصی وبه صورت <کم، متوسط و تند> در موقعیت‌های مختلف کاربرد داشت، امروز دیگر مرزی برای آن باقی نمانده. در طول یک قرن گذشته و سرخاب و سفیداب جای خود را به انواع و اقسام لوازم آرایشی داده اند.


لوازمی که در ابتدای پیدایش خود، جزو اشیای لوکس محسوب نمی‌شدند و فقط نیازی مبرم برای زنان مسن‌تر و یا افرادی که فیزیک ظاهری زیبایی نداشتند بود، در دنیای امروز به نیازی ضروری در بین اغلب زنان و دختران جوان تبدیل شده است. امروز دیگر استفاده از لوازم آرایشی نه برآورد یک خواسته، بلکه یک احتیاج اجتماعی است که گاهی نیاز به زیبایی از آنجا ریشه می‌گیرد! اگرچه همیشه واقعیت گفتنی نیست اما در سربستهترین حالت ‌تنها می‌‌توان نوشت: این روزها اگر خانمی برای کار به شرکت، موِسسه و... درخواست بدهد و ظاهر و قیافه خود را فراموش کند، در شرایط برابر به لحاظ تخصصی با دیگران، در اکثر مواقع او در آزمون استخدام آخرین نفر خواهد بود؛ مگر اینکه مهارت یا زمینه استثنایی داشته باشد. البته این تنها یکی از انگیزه های قابل نوشتن است!

دکتر حمید نوروزی روان‌شناس معتقد است که با از بین رفتن مرزهای آرایشی، سن آرایش هم به عنوان یک متغیر وابسته پایین‌تر آمده و دختران جوان، در سنین پایین، دست به آزمودن رژلب، پودر و رژگونه می‌زنند. او می‌گوید:<در بسیاری از موارد، این پدیده از تیره شدن رابطه با پدر‌و‌مادر‌ریشه می‌گیرد. گروهی از دختران می‌خواهند از گروه سنی خود پیشی بگیرند. از رهگذر جادوی لوازم آرایش، آنها به آرزوی دیرینه خود برای کوتاه کردن دوره کودکی و نوجوانی و به دست‌آوردن دلخواه‌ترین خواسته خود‌،‌ <بزرگسالی واستقلال> دست می‌یابند . وقتی دختری در سن جلوه زیبایی‌هاست و نمی تواند از رنگ شادی در لباس خود استفاده کند، وقتی پدرو مادر، به صورت کنترل شده لباس مورد علاقه را در دسترسش قرار نمی‌دهند، او نیز برای پیدا کردن کسانی که مثلاً مانتوی مورد نظرش را تائید کنند، به پارک کشیده می‌شود و چه بسا ناگهان میان کسانی چشم‌باز می‌کند که دیگر برای او زیبایی باقی نمی ‌گذارند.>
شاید شما نیز با دختران جوان و نوجوانی که با آرایش زاویه دار تند کنار خیابان ایستاده‌، لباس‌های کثیفی پوشیده و آرایش شب را برای روز به کار برده‌اند برخورد کرده باشید. در مورد او چه فکری کرده‌اید؟

روانشناسان می‌گویند‌هر چه آرایش تندتر باشد، اعتماد به نفس پایین‌تر است و افراد خجول از آرایشی استفاده می‌کنند که تصور می‌کنند برایشان شخصیت بیشتری می‌آورد. اغلب آرایش خشن و چشم هایی با زاویه های تند مختص آدم‌های بی اعتماد به نفسی است که می خواهند دیگران باورشان کنند و مورد پذیرش جامعه قرار گیرند. بیشتر آنها فکر می‌کنند که در صورت خود نقص عمده ای دارند، این نقص گاهی آنقدر بزرگ جلوه می کند که برای رفع آن دست به هر کاری می زنند. آرایش در اینجا به کاهش اضطراب و افسردگی ناشی از تصور داشتن نقص کمک می‌کند. این افراد آرایش غلیظ را نه به خاطر مردان بلکه در واکنش به فروپاشی درون خود انجام می‌دهند، یعنی تلاش می‌کنند دیگران چهره غمگین‌، ژولیده و پریشان آنان را نبینند.

زیبایی در بحران ، بحران در زیبایی
دوران نوجوانی دوران کسب هویت مستقل فردی است. یعنی به دلیل تغییر وتحولات ایجاد شده در نوجوانان برای ایجاد ارتباط با جنس مقابل و دریافت توجه از وی، زیبا بودن و جذاب بودن نه به دلیل ایجاد برانگیختگی جنسی در طرف مقابل، بلکه به دلیل تا‡یید هویت خویش و یافتن جایگاهی در دنیای بیرون است. بنابراین تغییر رفتار دختران نوجوان در این سن، طبیعی است. آنها سعی می کنند از نظر نوع لباس و آرایش با افرادی که حتی یک سال از آنها کوچکترند، متفاوت باشند. هدف این تفاوت ایجاد فاصله است. آنها دوست دارند که بزرگ شدن خود را به رخ بکشند. در این‌ سن آنها به‌دنبال‌ ‌یافتن‌ چراهایشان‌‌ ‌هستند و با یافتن جواب آنها به تصویری ذهنی از خود می رسند. یعنی سعی می‌کنند که برای خود هویت شخصی قائل شوند ودر این راستا سوالات بسیاری را در مورد دین، مذهب‌، اجتماع و باورها می‌پرسند.

چگونگی پاسخ‌های والدین به این سوالات ، همانقدر که می تواند‌ ‌‌‌به شکل گیری هویت او کمک‌کند، می‌تواند مخرب نیز باشد. به این صورت که در این دوران دختران نوجوان معمولاً از مادرانشان وپسران نوجوان معمولاً از پدرانشان الگوبرداری می‌کنند و این الگو به تدریج در آنها درونی می‌شود.
با ورود نوجوان به دنیای بزرگتر و جدیدتر، او با ارزش‌های تازه تری از طریق همسالانش آشنا می‌شود وبا هنجارهای جامعه مواجه می‌گردد. حال او باید این دو شیوه ارزشگذاری را بر هم منطبق کند. هر قدر ارزشگذاری خانواده با ارزشگذاری اجتماع و گروه همسالان هماهنگ‌تر باشد، هویت یابی آسان‌تر خواهد بود. در صورتی که ارزش‌ها متضاد باشند نوجوان به تعارض بر خورده ودچار سردرگمی در نقش می شود.
معمولاً در چنین زمانی نوجوان مجبور می شود که در خانواده و در میان گروه همسالان نقش‌های متفاوتی را پیش بگیرد ومثال بارز آن دختران راهنمائی و دبیرستانی هستند که با آرایش‌ غلیظ و تند در جامعه ظاهر شده و تمایل شدیدی به استفاده از لوازم آرایش دارند. گاه رفتارشان آنقدر زنانه می شود که مشکل می‌توانید آنها را از خانم‌های متا‡هل افتراق دهید. بنابراین‌‌ ‌پدیده آرایش در سنین پایین بستگی زیادی هم به گروه همسالان فرد دارد.

رسانه ها، متهم ردیف اول
در این میان انگشت اتهام، به سوی <وسایل ارتباط جمعی> است، و <ماهواره و سینما> احتمالاً متهم‌های ردیف اول! آنها دنیای مد هستند: مد لباس، مو و آرایش! کارشناسان علوم اجتماعی معتقدند با ایجاد و گسترش ارتباطات بین طبقات مختلف یک جامعه و در نگاهی وسیع‌تر، بین جوامع مختلف، مخصوصاً از طریق رسانه های دیداری، افراد به عنوان مخاطب با نمونه هایی آشنا می شوند که خارج از فرهنگ و آداب و رسوم و ارزش های جامعه خودشان است، نمونه‌هایی که به دلیل متنوع بودن در اکثر مواقع به الگو تبدیل می شوند. ولی آیا شما هم موافقید که همه تقصیرها را نباید تنها به گردن ماهواره و فرهنگ غرب بیندازیم؟ بهتر نیست به جای این کار، به نقشی که خودمان درایجاد این مشکلات ایفا کرده‌ایم توجه کنیم؟

از نو تازه شویم
الگوهای امروزی همراه با آرایش و آراستگی هستند و دختران نوجوان هم در شکل‌گیری هویت خویش به این الگوهای متعارف جامعه نزدیک می شوند.
اما نحوه آرایش به ویژگی های شخصیتی افراد مربوط است. اگر شرایط فرهنگی خانواده، طرز آرایش نوجوان را طبیعی بدانند، مسلماً خود وی نیز این اعمال و آرایش را طبیعی قلمداد می‌کند، چون در واقع ما ملاک خاصی برای ارزیابی آرایش افراد نداریم و از آنجا که آرایش، ارتباط تنگاتنگی با ارزیابی خود از میزان جذابیت جسمانی دارد، پس کمیت و کیفیت آرایش به میزان رضایت روانی و درونی افراد بستگی دارد.
نکته این است که محدودسازی بیش از حد نوجوانان باعث می‌شود آنان خواسته های والدین را منطبق با نیازهای روانشناختی و شرایط اجتماعی امروزی ندانند، در این ‌صورت آنها در غیاب والدین و در خارج از خانه از لوازم آرایش استفاده می‌کنند. در کنار همه این‌ها بایدتوجه داشته باشید که مخالفت و ستیزه‌جویی نه تنها تغییری در رفتار نوجوانان ایجاد نمی‌کند بلکه او را شعله ورتر و گستاخ‌تر می‌کند. نوجوان شما باید بتواند تشخیص دهد که منظور از زیبا شدن، زدن ماسک دروغین بر چهره و سعی در برتری جویی و جلب توجه دیگران نیست . سعی کنید به جای ایجاد خفقان و محدودیت ، مرزها را به فرزندانتان بیاموزید

مقاله از : دکتر هانیه زائر رضایی    تاریخ قرارگیری مطلب بعدی : 23/2/1386