ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج
ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج

چرا مردان متاهل ، مردان مجرد را از ازدواج نهی می کنند؟

 

چرا مردان متاهل ، مردان مجرد را از ازدواج نهی می کنند؟

مقاله از علی سلطانی مجد

بارها شنیدیم از اطرافیان خود هنگامی که در یک جمع نشستیم در آن جمع اگر پسری در مورد ازدواج کردن صحبتی به میان بیاورد اکثر مردان متاهل در آن جمع می گویند یه موقع  خیلی عذر می خوام خر نشی بری زن بگیری یا اینکه بارها به این و آن میگویند عجب اشتباهی کردم زن گرفتم امروز تصمیم دارم در این مقاله به دلایل این مسئله بپردازم .

خب همه ما می دانیم  معنی ازدواج برای پسرها یا دخترها در برخی زمینه ها مشترک و در برخی زمینه ها متفاوته اولین مسئله ای که برای پسرها در امر ازدواج مهم تلقی میشود حفظ مسئولیت میباشد و در مورد دختران اولین مسئله معمولا آزادی میباشد این نقطه اختلاف و اما نقطه اشتراک اینه که خواه یا نا خواه هر دوی آنها قبل از ازدواج اکثر مواقع مسائل جنسی هم مدنظرشون قرار میگیره پس اینجا شد نقطه اشتراک در اینجا دو طرف به جای آنکه به نقاط مشترک فکر کنند باید به نقاط اختلاف فکر کنند و آنها ار به حداقل کاهش دهند . حالا آقا پسرا زمانی که تشکیل خانواده میدهند به لحاظ مسئولیت پذیری بیشتر یکسری محدودیتها نسبت به دوران مجردی براشون شکل میگیره که این طبیعیه و بایدم همینطور باشه مسلم بدونید درامد مالی مردها در دوران متاهلی چند برابر درامد آنها در دوران مجردی میباشد و اگر یک همسر خوب اختیار کرده باشند به خیلی چیزا میرسند که در دوران مجردی آن چیزها را نداشتند بعد از یک مدتی که از زندگی گذشت مردها به این فکر میرسند که خوب منی که مثلا الان فلان میزان درامد دارم و فلان ماشین و فلان جا هم خونه دارم چه کاری بود زن بگیرم اگه مجرد بودم که بیشتر لذتش رو میبردم تا الان که صبح تا شب باید کار کنم اما جالب اینجاست که همین آقا به این فکر نمیکنه چرا زمانی که مجرد بود این تشکیلات رو نداشت پس اگر مسئولیت زندگی مشترک به دوش او نبود مسلما فقط به اندازه تامین نیازهای خودش تلاش میکرد نه بیشتر پس به این درامد و این امکانات نمیرسید البته این درمورد افرادیست که دستشون تو جیب خودشونه نه جیب پدرشون.

به هر حال نگاه کردن به ازدواج از دید هوس اشتباهه چون هوس مقطعی میباشد و زود گذر ، کسی شما آقایون را مجبور به ازدواج نکرده  ، کرده ؟ پس به خاطر داشته باشید شما خودتان خواسته اید اما اینم در نظر داشته باشید ازدواج یک ریسک بزرگیست در زندگی اگر همسری انتخاب کنید که از هر نظر ایده ال باشد شما را به عرش میبرد مردان بزرگ همیشه زنان بزرگی داشتند و بالعکس اگر یک انتخاب نا صحیح انجام دهید از عرش به فرش سقوط می کنید به جای آنکه در انتخابهاتون اولین معیار شما از انتخاب همسر رابطه جنسی باشد و ظاهرو ... اولین معیار را بر پایه صداقت ، صبر ، تقوا و سایر خصوصیات باطنی بگذارید بعدا برید سراغ ظاهر . هیچوقت همسری انتخاب نکنید که از شما بزرگتر باشد ، از شما زیبا تر باشد یا از نظر مادی و سطح تحصیلات از شما برتر باشد همسری انتخاب کنید که در سطح شما باشد حتی المقدور کمی پایین تر تا بتواند به شما تکیه کند و شما را در تمامی مراحل زندگی قبول داشته باشد . 

قبل از ازدواج سعی کنید اول خودتون را بشناسید و سپس سعی کنید با توجه به شناختی که از خود پیدا کردید همسری را انتخاب کنید و او را بشناسید عجله نکنید اکثر این احساساتی که فکر میکنید دوست داشتن و علاقه است و یا شاید عشق احساساتی مجازی بیش نیستند که بعد از 6 ماه زندگی از بین رفته و جای خود را کم کم به احساست حقیقی می دهند اگر همسر خود را نشناخته باشید تازه اونروزی که احساسات حقیقی  شما شکل گرفت میبنیید که معیار انتخاب شما اشتباه بود و دیگر یک عمر سوختن و ساختن بهمراه دارد . مسلم و پر واضح است که یکسری از شناختها در طول زندگی بدست می اید و قبل از ازدواج مشخص نمیشود حتی این درمورد شناخت فردی هم صادقه یعنی شما برخی رفتارهاتون رو زماینی میشناسید که وارد زندگی مشترک شده اید این درمورد خودتون بود در مورد شناخت دیگری که جای خود دارد. 

زیاد میبینم و میشنوم که سایرین در مورد فلان شخصی که مشکل داره می گویند زن که بگیره خوب میشه تازه اگر ازدواج کرد و خوب نشد میگن بچه دار که بشه خوب میشه و درآخرم باز میگن طلاق که بیگره خوب میشه جالبه ، خواهشن اگر میخواهید انسان موفقی باشید به اینگونه حرفها توجه نکنید اگر احساس میکنید ضعفی دارید باید قبل از ازدواج اون ضعف رو برطرف کنید حتی مسائل کوچک به عنوان مثال خیلی از پسرها بد غذا هستند و همه جور غذایی نمیخورند ( از جمله خوده من ) خوب اطرافیان میگویند زن که بیگره دست پخت زنشو مجبور بخوره  ای بابا این مسئله چه ربطی  به ازدواج داره اگرم اونروزی که ازدواج کرد و اون غذا رو خورد به خاطر این نیست که چون همسرش این غذارو جلوی اون گذاشته  ، این کارو انجام میده به خاطر اینه که چون در ابتدای زندگی دو نفر بیشتر نیستند حالا اگر قرار باشه یکی از آنها هم سر سفره نیاید که دیگه نشد زندگی . و البته دلیل کم رنگ دیگری هم دارد و اون مخارج زندگی که باعث میشه هر انچه که هست رو با جان و دل نوش جان کند .

سخن آخر :

باز هم یاداور میشوم ازدواج بزرگترین ریسک در طول زندگی انسان است در انتخاب همسر دقت کنید اگر ازدواج کردید و زندگی بدی دارید دلیل نمیشه دیگران را از ازدواج منع کنید . در مورد امر ازدواج آینده نگر باشید اما گام به گام پیشروی کنید و عجله نکنید اکثر مواقع  زندگی بعد از ازدواج اون چیزی نیست که قبل از ازدواج بهش فکر میکردیم بلکه دقیقا چیزایی هستش که ما بهشون فکر نمیکردیم پس دقت کنید . در انتخاب همسر هم باید منطق به خرج داد  و هم احساس اما کفه  منطق در ترازو  باید سنگین تر باشد . خودشناسی یک هنر محسوب میشه انسانی موفقه که بتونه خودش رو بشناسه پس امیدوارم هنرمندان قابلی باشید . زیاد سخت نگیرید همه اینها زودتر از انچه فکر کنید میگذرد . موفق باشید

با تشکر از شما علی سلطانی مجد

مقاله از علی سلطانی مجد   تاریخ قرار گیری مطلب بعدی : 22/4/86

نظرات 18 + ارسال نظر
Moein سه‌شنبه 19 تیر 1386 ساعت 00:50 http://data-source.coo.ir

من که فکر میکنم ادم ازدواج نکنه خیالش از همه جهت بهتره.
در از مطالب مفیدتون هم کمال تشکر رو میکنم که اینگونه مردم رو در مورد این مسایل به صراحت روشن میکنید.

خوب اینجوری صورت مسئله پاک شده درسته ؟ ممنونم از نظر شما

ساناز سه‌شنبه 19 تیر 1386 ساعت 11:20

سلام.من به خود شناسی قبل از ازدواج کاملاْ موافقم و در این امر سعی میکنم. میشه در این مورد یه کتاب یا مرجع معرفی کنید؟ اینکه چه جوری بفهمیم که خودمون رو میشناسیم یا هنوز در این راه خیلی باید پیش بریم؟

سلام
در وب سایتهای asheghi4u.ent و tanzimekhanevadeh.ir یک بخش تحت عنوان آزمون معیار شناسی و خود شناسی قرار دادیم که انسالله بعد از راه اندازی سایت ) همین چند روزه ( بریا کاربران عضو فعال می شود .

زهره سه‌شنبه 19 تیر 1386 ساعت 12:13

سلام علی آقا خسته نباشید
آخر نظر سنی چه قدر شد از ۶۸٪که حتما گذشته وانشاا..
ادامه میدین نه؟
در تمام ثانیه های زندگیموفق وکامروا باشید

سلام ممنونم از شما اما من منتظرم تا اجازه فعال شدن سایت رو صادر کنند تا این وبلاگ رو حذف کنم هنوز وب سایت های asheghi4u.net و tanzimekhanevadeh.ir اجازه فعالیت نگرفته طراحهاش آمدست فقط منتظریم تا مقالات را تایید کنند اگر تایید کنند بلافاصله ظرف مدت ۵ دقیقه هر دوشون فعال میشه شما دعا کنید تاییدمون کنند . موفق باشید.

رضا ب سه‌شنبه 19 تیر 1386 ساعت 13:20 http://www.raheravan.blogfa.com

سلام آقای مجد
گفته شما کاملا درست . اما باید گفت که برخی مشکلات کوچک رو که قبل از انتخاب نمبتوان پیش بینی کرد رو میتوان در زندگی با گذشت حل کرد.وسواس زیار هم آدم رو میترسونه

سلام
بله با نظر شما موافقم . موفق باشید

روح باران سه‌شنبه 19 تیر 1386 ساعت 21:49 http://www.roohebaran.blogfa.com/

سلام آقای مجد
ممنونم که به من سر زدید ...
میدونین به نظر من آدمی که انقدر تحت تاثیر گفته های دیگران قرار بگیره هرچی سرش بیادحقشه ... !
و تا وقتی میشه با درایت کامل ( و نه وسواس !‌) و پس از اون توکل بر خدای مهربان تصمیم معقولانه ای گرفت جای هیچ گونه نگرانی نیست ...
مشکل آدمای امروزی اینه که خودشون رو خوب نمی شناسن ...
تا وقتی آدم خودشو نشناسه چطور میتونه خود واقعی اش رو به فرد دیگه ای بشناسونه ؟!
در مورد سن ...
متاسفانه بعضی آقایون خیلی بی منطق هستن !
چون ترجیح میدن با دختری ازدواج کنن که خیلی ازشون کوچک تر باشه تا موانعی در حکم فرمانی شون وجود نداشته باشه ! و به اصطلاح بعضی ها بتونن زن رو انطور که میخوان تربیت کنن ...!یعنی همون بردگی با طمع گس زندگی ...
من خودم شاهد بودم که آقای ۳۵ ساله ای به خواستگاری دختر ۲۲ ساله ای رفته بود ...
خب همین آقایون میدونین چه مشکلا تی رو تو امر ازدواج ایجاد میکنن ؟!
وقتی همه شون این روند رو طی کنن خیلی از دخترهایی که از لحاظ سنی و بلوغ اجتماعی هم شان با این آقا هستن کم کم فرصت ازدواج رو از دست میدن ...
از اون طرف هم فاصله های وحشتناک سنی زندگی مشترک رو تبدیل میکنه به جهنم ! بعد همین آقایون میشینن بالای منبر و مجرد ها رو نصیحت می کنن که ازدواج نکن که بدبخت میشی ...باید هرچی داری خرج زنت ( در واقع بچه تربیت شده !!‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ) بکنی و هر روز نازشو بکشی و ...
همین ها باعث میشن دیگه که آمار طلاق و سن ازدواج میره بالا ...


ـ ببخشید آقای مجد ! خیلی دلم پر بود !

- از این که اینجا میام بینهایت خوشحالم !امیدوارم دوستان بیشتر هم یبه اینجا بیان ...

- شاد باشید !

سلام واقعا طولانی ترین نظری بود که یک کاربر داده بوده در اینجا ممنون و سپاسگذارم از وقتی که اختصاص دادید اما به نظر من شما دلتون پر نیست گفتن حقیقت نشانه پر بودن دل نیست . هر کسی نظری داره و نظرش هم قابل احترامه
ممنونم .موفق باشید.

محب سه‌شنبه 19 تیر 1386 ساعت 22:41 http://tamrineakhlagh.blogfa.com

سلام.
بسیار جالب بود.
راست میگید باورهای ما بسیار غلط شده و چیزهایی جای اون رو گرفته که نتنها از نظر شرع بلکه از نظر عقل بسیار مطرود هست.
نوشته شما یادآوری بود بر این مطلب که نباید پا روی عقل و منطق گذاشت.
همانطور که در احادیث و روایات خواندم هر انسانی نیاز به نصیحت و آموزش و یادآوری داره و چه بسا در زمینه مسائل زناشوئی از انتخاب همسر تا تربیت فرزندان سایت شما قدم مثبت و قابل توجهی برداشته است.
از خداوند متعال توفیق روزافزون شما را در امر آموزش و هدایت جوانان این جامعه به آینده ای روشن تر را خواستارم .
سبز و بارانی باشید

بی نام سه‌شنبه 19 تیر 1386 ساعت 23:27

سلام اقای مجد.خوبین شما؟ به مسئله خوبی اشاره فرمودین ولی به نظر بنده البته خیلی ازافرادمتاهلی که دوستان مجردشون رو ازازدواج منع میکنند افرادی هستند که مسئولیت پذیر نیستند ودوست دارند مثل گذشته درجمع دوستان باشند وازدواج به دلیل محدودیت هایی که داره مانع از این کارها میشه ولی در برخی موارد هم خوب دقت کمتر ویا به هردلیلی داشتن مشکلات درزندگی زناشویی باعث میشه که بعضیها به جای سعی درحل مشکلات دلیل همه مشکلات رو ازدواج بدونند که درواقع این فرار کردن از مشکلات هستش.
بازهم ممنونم ازشما مطلب مفید وبجایی بود انشالله موفق وپیروز باشید. یاعلی!!! کیمیا

سلام ممنونم از اینکه وقت گذاشتید جهت درج نظر . بله اینم دلیل خوبی میتونه باشه حق باشماست .
موفق باشید.

ف سه‌شنبه 19 تیر 1386 ساعت 23:56

سلام

مطالب جالبی بودند.

منتظر مطالب جدید شما هستم.

موفق باشید.

سلام . ممنونم.

امیر چهارشنبه 20 تیر 1386 ساعت 05:40

باسلام خسته نباشید خدمت شما وهمکارانتان
من هم یک دایی دارم که جزو همین قماشی است که همه را از ازدواج منع می کند .البته این بنده خدا خود از زندگی آن طور که باید وشاید از زندگی راضی نیست .ولی من معتقدم که هرکسی زندگی خودرا خود باید بنا کندو هرکس مسئول زندگی خود است.و باید قبل از ازدواج ببیند از زندگی چه می خواهد به طرف مقابل خواسته های خود را بگوید ببیند آیا طرف مقابل توانایی برآورده کردت آن نیاز را دارد (همان طور که می گویند زن ومرد مکمل یکدیگرند در زندگی).البته منظور من از نیاز فقط نیاز های جسمانی نیست بلکه تمامی نیاز ها وهمفکری ها . اگر بتوان در همان ابتدا هدف از از زندگی را برای خود حل کنیم تقریبا نیمی مشکلات حل است.
با تشکر از لطف شما در پناه حق باشید.

سلام دوست عزیز ممنونم از وقتی که به درج نظر اختصاص دادی زیبا بود . مسلم بدونید طبعیست اونفردی که در زندگی دچار مشکل است دیگران را از ازدواج منع می کند و بالعکس فردی که موفق بوده دیگران را تشویق می کند . واین درست است که همه ما زندگی خودمون را داریم ازدواج نباید به تشویق دیگران انجام شود و یا با نهی دیگران انجام نشود این کاملا بسته به دیده خود فرد داره . موفق باشید

سارا چهارشنبه 20 تیر 1386 ساعت 09:14

سلام و ممنون از تلاشتون .

شاید اینی که می خوام بگم به مذاق خانم ها خوش نیاد ، اما من خودم هم یک خانم هستم و خوب مسلمه که جنس خودمون را خوب می شناسم ........
ازدواج خوبه که با چشم باز باشه ، در کل کسی نمی گه چیز بدیه یا اصلا نباید طرفش رفت .......... فقط مسئله این جا است که بعضی از ما خانم ها چنان زندگی را به کام شوهر بخت برگشته و خودمون تلخ می کنیم که از شدت این تلخی و بد مزه شدن بعد از چند وقت خودمون هم نمی تونیم طرفش بریم
آقایون محترم ! نیایید بگید ؛ این طوری و اون طوری و خودشون هم می دونن ها !!!!!!!! من گفتم < بعضی > در عین حالی که همه ما خوب می دونیم که آقایونی که با زندگی به درستی کنار نمی یان هم تعدادشون کم نیست .

باز هم ممنون از محبت شما آقای مجد .

سلام خانم سارا ممنونم از درج نظر تون چه خوبه که بریا اولین بار میبینم که یک خانم میاد و این حرفها رو میزنه .
موفق باشید

احمد چهارشنبه 20 تیر 1386 ساعت 09:24

سلام علی آقا،
مثل همیشه مفید و تاثیرگذار نوشتید. انشاءا... خدا کمک کنه تا بتونیم به این توصیه ها عمل کنیم.
پویا باشید!

سلام دوست عزیز ممنونم اظ نظر لطف شما . انشاالله

غزال چهارشنبه 20 تیر 1386 ساعت 10:23

سلام اقای مجد شما همیشه از خودشناسی صحبت می کنید میشه این موضوع رو توضیح بدین یا بگین چجوری می شه؟

سلام بله حتما مقاله ای براتون میگذارم البته هیچوقت انسان نمی تواند کاملا خودش را بشناسد و این طبیعی است .

..... چهارشنبه 20 تیر 1386 ساعت 17:25 http://....@.....com

حرفای جالبی این دفعه زدی :
{ اولین معیار را بر پایه صداقت ، صبر ، تقوا و سایر خصوصیات باطنی بگذارید }
این حرفا رو از کجا یاد گرفتی ؟!!
ها ؟

سلام . از هر جا یاد گرفتم مطمئن باش به درد شما نیم خوره به دو دلیل :
اول اینکه شک نکن از آدمی به اصطلاح مودب مثل شما یاد نگرفتم
پانیا واسه این به دردت نمیخوره که این چیزا رو گویا شما متوجه نمی شی و خارج از درکتونه پس بیخیالش بشید و بهش فکر نکنید.

era چهارشنبه 20 تیر 1386 ساعت 17:40 http://www.mmnejad.blogsky.com

باسلام
ضمن تشکر از این مطلب جالب ، ولی من تا الآن که حدود یک دهه از ازدواج میکذرع نا بحال به همه جوانا حداقل اطراف خودم پیشنهاد ازدواج با چشمان باز را داده ام .

با سلام

دورود برشما ما هم در مورد اکثر مردا نوشتیم نه همه اونا همیشه استثنا هم وجود داره شما یک نمونش . موفق باشید

زهره جمعه 5 مرداد 1386 ساعت 19:42

سلام
ممنوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون

سلام خواهش می کنم

آزی سه‌شنبه 4 دی 1386 ساعت 14:08

مزخرف بود .
مردها ....
آخرم میشینن می گن این زنان که حرف مفت زیاد می زنن غافل از اینکه خودشون .
با شعور و بی شعورم نداره ، همه شون همین جورن .

فعلا که از شیوه نظر دادن شما مشخص است که کی شعور داره کی نداره حداقل در مورد شخص شما

سید مهدی شنبه 12 بهمن 1387 ساعت 11:40

سلام
ازدواج مثل یه شهر ممنوعه می مونه بدین صورت اونا که داخلشن می خوان بیاین بیرون و اونا که بیرونشن می خوان بیاین تو .(البته خدا وکیلی خیلی از اونا که ازدواج کردن نمی تونن یه روز بدون همون زن غرغروشون سر کنن. از قدیم گفتن از نخورده بگیر به خورده که تحملش کمتره)
موفق باشید

یاسر یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 13:58

سلام
چند نکته در متن بود که از به نظر من می شود موارد نقض برای آن یافت؛ از جمله گفتید مردان بزرگ همیشه زنان بزرگ؟ داشته اند ولی واقعا اینطوریه؟ مثلا جناب سقراط یک زن غرغرو و بی شعور نصیبش شده بوده که داستانش رو میدونید. یا در اسطئره های دینی لوط و نوح نبی زنان آنچنانی داشتند؛ و اصولا برخی از مردان بزرگ هم همواره در تجرد زیستند و مردند.
نکته دیگه اینکه گفتید بعد از ازدواج درآمد مرد چندبرابر میشه، ولی به واقع تصور نمیکنم اینطوری باشه. مردا اول مجبورن کاری با درآمد بالا داشته تا بتونن تشکیل زندگی بدن. مثلا یه کارمند اول به کارمندی و درآمد بالا میرسه و بعد ازدواج میکنه و درآمدش هم کمافی السابق خواهد بود. البته ممکنه ازدواج بعضی مردها رو به فعالیت بیشتر مجاب کنه، ولی صحیح تر این بود که میگفتید بعد از ازدواج مخــــــارج هست که چندین برابر میشه. مرد مجرد با درآمد دویست هزارتومانی در ماه میتونه به در کمال آسایش زندگی کنه و قسمتی از درآمدش رو هم پس انداز کنه، ولی اگه بخواد ازدواج کنه ماهی 800تومن هم کفاف زندگی نرمال رو نمیده.
نکته دیگه این که چه مشکلی در نهی از ازدواج وجود داره؟ من بالشخصه از برخی از مردان معرفی شده در متن شما دلایل حرفهاشون رو جویل شدم چون اطرافم از این مردها زیاده. واقعا باید حق رو در بسیاری موارد به اونا داد. من که با همین راهنمایی ها تصمیم گرفتم دست به ازدواج نبرم.
یک سوال از شما دارم، آیا واقعا همه باید ازدواج کنن؟ آیا ظرفیت ازدواج کردن، مسئولیت پذیری، تربیت فرزند و... در همه انسان ها وجود داره؟ ما انسانیم و متفاوت از حیوان. هدف انسان نباید فقط تولید مثل و بقای نسل باشه. تا همین الانشم انسان ها بسیار بیشتر از کوپن خودشون زاد و ولد کردن. به نظر من کسی که ممئن نیست میتونه یک انسان بزرگوار به جامعه تحویل بده اصلا نباید ازدواج کنه و بچه دار بشه. اما در جامعه ما ازدواج تبدیل شده به اجبار.
علی رغم اینکه شما گفتید: «کسی شما آقایون رو مجبور به ازدواج نکرده» ولی باید گفت در کشور ما نوعی جبر قوی اجتماعی و خانوادگی برای ازدواج وجود داره. همه دیدیم که تا پسر خانواده یه شغلی دست و پا میکنه والدین و خصوصاً مادرهای ایرانی در صدد برمیان تا به هر نحوی شده پسر رو مجاب به ازدواج کنن. جبر که فقط در دگنک و چماق نیست.
شخصاً معتقدم باید شرایطی به وجود بیاد که جوونها مجبور نباشن برای اطفای غرایز طبیعی تن به ازدواج بدن.
اصلاً کسانی وجود دارند که برای زندگی مشترک ساخته نشدند.
پس اونها رو مجبور به ازدواج نکنید.
با تشکر از شما دوست عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد