شرایط دشوار ازدواج پسرها - دخترها ، پدر ها ، مادرها بخونید

شرایط دشوار ازدواج پسرها  - دخترها ، پدر ها ، مادرها بخونید

مقاله از علی سلطانی مجد

قبل از اینکه مطلب رو مطالعه بفرمائید لازم  است به استحضاربرسد متن ذیل با توجه به آنکه عموم را مخاطب قرار داده به صورت عامیانه نگارش شده که این اقدام در جهت هرچه محسوس تر شدت محتوای مقاله است ، از آنجا که جنسیت من مشخص است  ممکن است با خواندن چند خط اول مطلب ، اینگونه برداشت شود که مطلب یکطرفه است ،  اما کمی بیشتر وقت صرف کنید و مطلب را تا پایان بخوانید تا بهتر بتوانید قضاوت کنید و متوجه منظور این حقیر شوید .

شرایط ازدواج پسران

 شرایط ازدواج روز به روز دشوار تر می شود به هر سختی شرایط خود را برای ازدواج آماده می کند ، باید از هفت خوانی که پدر دختر برای ازدواج دختر خود قرار داده بگذرد ، حتی اگر یک خوان جا بماند آن شش خوان دیگر در نظر گرفته نمی شود ، انگار نه انگار که پدر دختر خانم شب خواستگاری خودش فقط خودش بوده و لباس تنش  پسر باید تحصیل کرده باشد و مدرک دانشگاهی داشته باشد اون پسر باید خدمت سربازی رفته باشد اون پسر نباید رفیق باز باشد اون پسر باید یک شغل مناسب و ثابت داشته باشد ترجیحا استخدام دولتی یا نیمه دولتی آن هم زمانی که استخدام رسمی فقط مشمول افرادی می شود که پارتی داشته باشند . اون پسر باید درامد مناسبی داشته باشد نا گفته نماند اون پسر باید خوشگل و خوشتیپ هم باشد و البته اون پسر باید یک اتومبیل هم داشته باشد و وضعیت مسکن مشخصی داشته باشد ، اون پسر باید استقلال مالی داشته باشد اون پسر باید مسئولیت پذیر باشد ، اون پسر باید به خاطر داشته باشد که نباید به دختری که در مقابل اوست بگوید بالای چشمانش ، آن دوخط کمانی  سیاه یا تتو شده  ابرو است چون شاید آن دختر ناراحت شود و مدتی فهر کند و یاشاید انگیزه ای برای خیانت شود آن پسر باید نیازهای احساسی آن دختر را تامین کند آن پسر باید نیازهای مادی اون دختر را نیز تامین کند آن پسر باید بداند که نیاز جنسی دختران دیر تر تامین می شود ، آن پسر باید بداند دوران تاهل با دوران تجرد فرق دارد پس از مناسبتهای مجردی دست بکشد آن پسر باید بداند اگر پدر مایه داری ندارد باید کشوی میز خود را برای انباشته شدن دفترچه های اقساط خالی نگه دارد ، آن پسر باید به فکر یک اتوبوس ضامن برای دریافت وام های  کمتر از 5 میلیون تومان باشد چرا که پسر خاله وی مدیر جای دولتی نیست که بدون ضامن بتواند بدون نوبت وام چند ده میلیونی بگیرد یک پسر باید بداند اجاره ها گران شده و یکی دو تا شغل نمیتواند پاسخگوی نیازهای مالی باشد یک پسر باید بداند مدرک دانشگاهی صرفا برای قرار دادن آن در کوزه و خوردن آب میباشد  آن پسر باید یک دایره المعارف در ذهن خود ذخیره کرده باشد ، آن پسر پس از ازدواج چه موقعیتی بدست می آورد که این بایدها و نبایدها را میباید رعایت کند ؟

و اما دختران

 تو اگر منو می خواهی باید به خواسته های پدرم اهمیت بدی  باید دوست داشتنتو به بابام ثابت کنی ، تو اگه منو میخوای باید برای من ارزش قائل بشی و مهریه من باید بالای هزارتا سکه باشه ، مگه منو نمیخوای ؟ کی داده کی گرفته .  مگه آدم چند بار تو زندگیش ازدواج میکنه من دوست دارم  حتما مراسم عروسی داشته باشیم .  دوست دارم لباس عروسم مال خودم باشه لباس کرایه نمی خوام  . فرقی نمی کند خودشان  شاغل باشند یا نباشد به هر حال آنها انتظار دارند شوهرشان حداقل یک میلیون تومان درامد داشته باشد ، مسافرت و تفریح برای آنها اهمیت دارد و باید این مسئله برای همسرشان نیز مهم باشد ، آنها ازادی میخواهند و خیلی از مسائلشان به شوهرشان مربوط نیست ، آنها حوصله آشپزی ندارند آخه 4 سال در دادنشگاه درس نخوانده اند که وقت خود را صرف آشپزی کنند ، آنها اعتقاد دارند نظاف و مرتب کردن منزل از وظایف آنها نیست به همان دلیل قبلی ، آنها رابطه شان را با دوستانشان قطع نمی کنند حتی با بعضی از انها کم هم نمی کنند ، لباس پوشیدن آنها ربطی به شوهرشان ندارد ، شوهر آنها باید خوش تیپ و دارای وجه اجتماعی مناسبی باشد چون اگر اینطور نباشد نمیتوانند جلوی دوستان خودی نشان دهند ، گاهی وقتها نباید به آنها حتی دست زد چون ورود ممنوع شده اند و در دوران ورود ممنوع فقط باید ناز کشید ، مهم نیست خانواده آن دختر به شوهرش چه می گویند و چه حرفهایی میزنند و چه انتظاراتی دارند بلکه مهم اینست که شوهرشان خانواده انها را دوست داشته باشد و انتظاری هم نداشته باشد ، شوهر حق اعتراض کردن ندارد چون اگر اعتراض کند چهار حالت وجود دارد حالت اول این جمله را می شنوند تو که نداشتی واسه چی زن گرفتی تو که نمیتونی ساده ترین نیازهای منو تامین کنی چرا اصلا اومدی خواستگاری من ؟ حالت دوم قهر است و منت کشی آقای شوهر و حالت سوم خیانت سرکار خانم به خاطر عدم تامین نیاز های وی ، آقای شوهر یادت باشه شما یک چک سفید امضا نزد خانمت داری و حالت چهارم اجرای مهریه میباشد  البته برخی از خانمها این چهار حالت رو از مرحله چهاربه یک  آغاز می کنند

حالا سوال اینجاست ، ریسک ازدواج برای پسران بیشتر است یا برای دختران ؟ پسر چه چیزی بدست می آورد و چه چیزهایی را باید برای بدست آوردن آن فدا کند ؟ بازم میگید چرا آمار ازدواج روز به روز کم میشه ؟ پس یه دور دیگه از اول مطالب بالا رو بخونید

من پسرم هر عیبی داشته باشم اشکال نداره

پسران به برخی از روابط خود افتخار میکنند و آنچنان در جمع دوستان از بیان این حرفها به خود میبالند که تا چند روز در جو آن حرف ماندگار می شوند ، چون پسره هر کاری کرده اشکال نداره  . اما باید همسری داشته باشه که افتاب ، مهتاب بش نتابیده باشه ، دست هیچ پسری بهش نخورده باشه . بعدم میگن دختر خوب کم پیدا میشه !  خب اگر هر پسری با 10 تا دخترم که بوده باشه و فقط با 4 تای اونا رابطه ... داشته باشه  ، خب خودتون قضاوت کنید اگر قرار بشه همین پسر ازدواج بکنه و دنبال دختری باشه که دوست پسرم نداشته باشه  خب چقدر باید بگرده  .  قوانین طبیعت به گونه ایست که حالت چرخشی داره  یعنی هر اقدامی انجام بدی به خودت بر میگرده  اگر با زنی در ارتباط باشی که شوهر داره یک روز همسرت با پسری در رابطه قرار میگیرد ، می گی عمرا ؟  شوهر اون خانمی هم که  شما باهاش در ارتباطی همینو میگه .  اگر با دختری رابطه داشتی و باعث شدی آیندش بره زیر سوال انتظار نداشته باش یک قدیس همسرت بشه و اگر همسرت قدیس شد انتظار نداشته باش دخترت قدیس بشه به هر حال یه جایی باید صورت حسابتو صاف کنی  .  اگه الان که نامزد داری و با یه دختر دیگه هم دوستی بدون یه جایی پس میدی البته شاید نفهمی . مگه نامزدت فهمید ؟ .  دنبال دختر خوشگل و خوش اندم هستی ؟ خب این حقه شماست اما قبلش یه سری جلوی آینه بزن ، ماشالله اعتماد به نفس .  در اخر دوست هم جنس من کسی رو انتخاب کن که یکی دو قدم ازش جلوتر باشی نه برای اینکه تو سرش بزنیها  ، برای اینکه تو سری نخوری .

خارج از افراط گرائی

هیچکس کامل نیست . اگر به امید آن هستید که فردی را بیابید که صد در صد معیارهای شما را داشته باشد بدانید که تا آخر عمر باید به همین امید بگذرانید. عاقل باشید و رویا را با واقعیت در نظر نگیرید .لذت زندگی در تکامل است و این تکامل یکجا نیست اگر احیانا فردی را پیدا کردید که همه شرایط ایده ال شما را داشت چه از نظر شرایط اجتماعی ، چه از نظر شخصیت و در کل از نظر مادیات ومعنویات صد در صد کعیارهای شما را داشت بدانید لذت زندگی شما شاید در نهایت یک سال بیشتر به طول نینجامد چرا ؟ چون وقتی که هرچه خواسته اید به دست آوردید و این خواسته ها آنقدر بزرگ باشند که بالاتر از آنها را در نظر نداشته باشید ذات انسان اینگونه است که زود از داشته ها خسته می شود و دل زده و به دنبال بالاتر میرود ، حال اگر بالاتری نباشد زندگی جذابیت خود را برای شما از دست میدهد . مهم آن است که در حد متوسط باشید و خود و شریکتان برای بالا رفتن از پله ها تلاش کنید در اینصورت هر پله که بالاتر روید یک لذت نصیبتان می شود و رسیدن به پله بعدی انگیزه شما برای ادامه زندگی و تجربه لذتهای بعدی است . قرار است زندگی کنید سطح توقعاتتان را قبل از ازدواج کمتر کنید ، هیچ انسانی کامل نیست هر کسی در برابر نداشته ها داشته هایی دارد و این قانون زندگی است که باید قید خیلی از خواسته ها رو بزنید و آنها ار فدا کنید تا خواسته بهتری را بدست آورید تا ارزش آنچه بدست آورید برایتان حفظ شود . توصیه میکنم به خانم ها و خانواده هایشان شرایط به اندازه کافی برای آقایان دشوار است شما عرصه را تنگتر نکنید ، برخی از رسم و رسومات در شرایط فعلی جایگاهی ندارند و به هر دو طرف فشار وارد میکنند ،   آقایان و خانواده هایشان ،  درست است که رسم براین است دختران جهیزیه بیاورند اما خیلی از وسایل هستند که استفاده نمی شوند یا چه خوب است که بخشی از لوازم را خودتان تهیه کنید و این نشانه مسئولیت پذیری   شماست .  از جوانان انتظار نمیرود که بزرگتر ها را درک کنند چون آنها در شرایط بزرگترها قرار نداشته اند اما از بزرگترها این انتظار میرود چون خود این دوران را تجربه کرده اند پس  جوانان را درک کنند .

در آخر با پدر ها و مادر

در آخر چی ؟ داستان تکراری باید ها و نبایدها من بگم ، تو بگی ، همه همینا رو میگن کی گوش میده ؟ تازگیها یه سر به دادگاه خانواده زدی ؟ چرا خانواده ها اینقدر ازدواج رو سخت میگیرند ؟ برای اینکه نشون بدن به دخترشون تو خونه بابا خوش میگذره ؟  نه ، اینطور نیست  پدر هم میترسه تا آنچه را که سالهای براش زحمت کشیده دست هر کسی نده  ، اما نمی دونه که پسری که تو این دوره زمونه برای ازدواج پیش قدم شده دل شیر داشته ، قصدش هوس نبوده چرا که اگر هوس باشه شرایط اجتماع ما متاسفانه به گونه ایست که خیلی راحت میتونه کیس مناسبی رو بدون مسئولیت برای تامین هوسش پیدا کنه .   فکر اینو بکنید که دختر شما وقتی در سن 30 تا 35 سالگیه در اوج نیاز به سر میبره و دیگه موقعیتهای قبلی رو نداره  ، اون به شما احترام گذاشته و چیزی نمیگه  اما با نیازش چه کنه ؟ پدر بودن به معنای اسیر بودن فرزندان نیست به معنای حامی و تکیه گاهی برای فرزندانه به انتخاب فرزندان خود احترام بگذارید . الان دوره عوض شده ، زمان شماها نه کامپیوتر بود نه اینترنت ، نه موبایل بود نه مسنجر ، نه ماهواره بود نه خیلی از ابزارهای ارتباطی . یه نامه یواشکی با هزارتا مکافات از پشت دیوار رد و بدل می شد . الان با وجود ابزارهای ارتباطی روابط نزدیکتر شده ،  نزدیک تر شدن روابط عطش رو بیشتر میکنه عطش بیشتر بشه نیاز بالاتر میره  . درک کنید شرایط رو و سخت نگیرید . پدر بودن ، مادر بودن یعنی حامی بودن  ، نه مانع بودن .

با تشکر از وقتی که برای خواندن مقاله این حقیر اختصاص دادید

هدف جرقه ای بود در ذهن برخی از افراد برای بیدار شدن ، البته به شرطی که خودشونو به خواب نزده باشند .

موفق باشید

علی سلطانی مجد