ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج
ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج

آموزش مسائل جنسی به کودکان

آموزش مسائل جنسی به کودکان

منبع : پایگاه پیشگو درمانگر بیماریهای روح و جسم  لینک : http://pishgo.wordpress.com/

غرایز بشر برای تداوم حیات ، خدا انسان را برای زندگی در زمین خلق کرده است. بشر باید در اینجا به زندگی ادامه دهد.و پیشرفت و تکامل داشته باشد.از این رو برای ادامه حیات به رفتارهای صحیح نباز مند است.این رفتارها بخشی از غرایز او را تامین میکند. از جمله می توان به غریزه جنسی اشاره کرد.غریزه جنسی از مسایلی است که هرچند باید بعد از سن بلوغ به آن توجه کرد,ولی به عقیده برخی روانشناسنان چنین نبوده و باید از سنین قبل از بلوغ آن را مورد توجه و بحث قرار داد.زیرا این غریزه را در انسان نیرومند می یابند. وبا استناد به نظر فرویدمدعی هستند که لمس کردن و یا نوازش پشت یا آلت جنسی کودکان هم برای آنان خوشایند است. وآنان در واقع لذت جنسی می برند .در حالی که کودک تا قبل از سن بلوغ درکی از مسله جنسی ندارد . و اگر به دید عده ای برخی از بازیها را انجام می دهد که نشانه ای از توجه به مسایل جنسی است بیشتر برای کنجکاوی است. چون از سوی پدر و مادر همواره با نوعی تحریم و ممنوعیت و این که باید حتما آن قسمت را ندید و نشان نداد و پوشاند و مخفی کرد و… روبرو شده و می شود ,لذا کودک بیشتر کنجکاو می شود و می کوشد از این موضوع سر در آورد. و این مطلب اورا به سوی رفتارها و بازیهایی سوق می دهد که از این مطلب سر درآورد. یا استدلال شده است که اطفال از مالش و نوازش آن دو محل لذت می برند و این به معنای درک از لذت جنسی است. در حالی که در همه دوره ها انسان از نوازش لذت می برد.اما اگر پدر یا مادری مثلا گوشهای فرزند خود را به شکل مداوم لمس ,و نوازش بیشتر کنند ,حتی در سنین بالاتر هم این فرد به گوش خود حساس و تحریک پذیری بیشتر می یابد.و اگر از دست زدن به اندامهای جنسی لذت می برد برای درک کلی او از مفهوم نوازش و محبت است. نه بحث ویژه جنسی که هنوز شکل نگرفته است. http://asheghi4u.blogsky.com

 

در دختران تا حدود دوازده سالگی و در پسران تا حدود پانزده سالگی میل جنسی وجود ندارد ,البته محیط تربیتی و ژن افراد هم متفاوت است و می تواند این زمان را کمی جا به جا کند.لذا می توان متوسط این سن را پانزده سال گرفت.محیط تربیتی هم بسته به اطلاعات داده شده به کودک میتواند بر کنجکاوی او افزوده یا آن را بکاهد.البته جوامع تفاوت رفتاری دارند. در جامعه غربی معمولا بوسیدن افراد در ملا عام چیزی عادی است. اما در جامعه ما زن و شوهرها در مقابل فرزندان یکدیگر را نمی بوسند و آن را زشت و ممنوع می دانند.و به طریق اولی سخن گفتن از آن هم سخت و دشوار می شود http://asheghi4u.blogsky.com
البته چگونگی آموزش جنسی به کودکان خود از لحاظ روانشناختی نیاز به آموزش و رعایت برخی نکات دارد. یکی از موارد بارز در این زمینه، مساله خود ارضایی کودکان است، به هر حال آنچه حائز اهمیت است، آگاهی به رفتار جنسی کودکان و ترغیب آنها به انجام درست آن می باشد؛ تا مبادا در این زمینه احساس گناه، عذاب وجدان و حقارت نمایند. بگذارید تا با کنجکاوی بدن خود را بشناسد و از انجام این کار احساس خوبی داشته باشد؛ وگرنه در آینده در ابراز علایق، احساسات و خواستهای جنسی اش دچار مشکل خواهد شد. فراموش نکنید تنبیه در این گونه موارد عقده می سازد.
http://asheghi4u.blogsky.com

بدین ترتیب شما به او می آموزید که اجازه لمس و لذت بردن از بدنش تنها در اختیار “اوست”، و در صورت عدم تمایلش هیچ کس اجازه تعدی و تجاوز به آن را ندارد. مشکل اصلی والدین این است که با فرزندان خود دوست صمیمی نیستند، این لازمه را حتی صحبت کردن پیرامون موارد جنسی است. و تنها زمانی کودک اتفاقات را برای شما تعریف خواهد کرد که این اطمینان و اعتماد و نزدیکی را به شما داشته باشد. چه بسی کودکانی که حتی در محیط خانواده قربانی سوء استفاده های جنسی افراد فامیل می شوند ولیکن جرات صحبت کردن راجع به آن را ندارند.http://asheghi4u.blogsky.com

این حق بچه هاست که در مورد این امور اطلاعات صحیح از موضوع را داشته باشند و چه کسی بهتر از والدین است؟ پس چه بهتر که این آگاهی توسط خانواده به آنها برسد، تا اینکه توسط دوستان و یا فیلم های سوپر؛ منابعی غیر قابل اعتماد که ممکن است بینش او را نسبت به امور جنسی منفی نمایند. با ابراز عشق در حضور کودکان به آنها بفهمانید که بوسیدن و محبت و نوازش امری عاطفی و مطلوب است. از بوسیدن و ناز دادن آنها در مقابل دیگران خجالت نکشید، بگذارید مهر ورزیدن، برایشان امری طبیعی شود،

یکی دیگر از معضلات والدین برخورد صحیح و پاسخ “مناسب” به سوالات بی پایان کودکان در زمینه مسائل جنسی و تولید مثل است. کودکان تا سن هفت سالگی علاقه زیادی به پرسش در مورد چگونگی تولید مثل و اندام تناسلی دارند سعی کنید در پاسخ به سوالات کودکان داستان بافی نکنید و حقیقت امر را به نحوی نه اغراق آمیز و نه بیش از حد خلاصه شرح دهید.می توان از موجودات دیگر مثل گیاهان و با جانوران شروع کرد و سپس به انسان رسید. حال از چه واژه هایی استفاده باید نمود؟ برخی از روانشناسان معتقدند بکارگیری واژه های صحیح علمی مانند : واژن، رحم، چُل، خایه، باسن، پستان، ، جنین، زاییدن و … بهتر از بکارگیری واژه های عامیانه است. برخی نیز واژه های عامیانه را کم دردسرتر می دانند.به هر حال باید گزینش کرد,یا بچه از مجاری غیر رسمی اطلاعات یابد.یا پدر و مادر اورا آگاه کنند. دومی خیلی بهتر است.

از هفت تا چهارده سالگی، دوره ای است که کودک بتدریج پا به دوران بلوغ گذاشته و کنجکاوی و ماجراجویی خاصی در مورد چگونگی انجام امور جنسی دارد. حال محتوای سوالات عبارتند از احساسات، تکنیک ها، عکس العمل ها، لذات و خطرات. اطلاعات در مورد پریود، آمیزش و راههای جلوگیری از بارداری می بایست در برنامه آموزشی این دوره قرار گیرد. البته با مرور زمان تجربیات شخصی خود آنها از این عمل بهترین نوع خود آموزی خواهد بود، اما کاری که از عهده والدین برمی آید همانا مجهز کردن آنها به اطلاعات کافی در مورد امور جنسی و پیشگیری از ابتلاشان به بیماریهای جنسی است.

کودکان در اخذ و ضبط عکس العملها بسیار حساس و ماهرند. کوچک ترین رفتار والدین، حتی یک نگاه خاص می تواند حامل و حاوی پیامی باشد که اثر آن در ذهن کودک حتی برای مدتی طولانی باقی می ماند. در این زمینه روش پاداش و تنبیه, مبتنی بر خوب یا بد بودن اعمال مفیدتر است.

بینش والدین نسبت به اهمیت آموزش جنسیhttp://asheghi4u.blogsky.com

نیاز به آموزش فعال کودکان در دوره طفولیت امری ضروری است، زیرا اگر شروع آن به سنین بلوغ واگذار شود، ایفای آن بمراتب مشکل تر خواهد بود. بسیاری از والدین در مورد مسائل جنسی بی توجه هستند و یا در صورت اهمیت، مردد از اینکه چه رفتاری صحیح و مناسب در اینگونه مواقع است. کودکان را به سرنوشت خود رها نکنید زیرا طفره رفتن و دودلی شما آنها را نسبت به جنسیت، تمایلات و رفتارهای جنسی شان بیشتر نامطمئن و شرمگین خواهد نمود آنهم بدلیل ناسازگاری و کشمکشی که میان «عملکرد طبیعی بدن» و در مقابل «رفتار و قضاوت والدین» در ذهنشان بوجود می آید. همانند احساس شرم و عذاب وجدانی که بسیاری پس از انجام خودارضایی دارند. شانه خالی کردن و یا بینش منفی والدین در دستاویز شدن با مسائل جنسی کودکان ریشه در نگرانی و واهمه آنان از «غیر عادی» شدن و کودکان دارد. بسیاری معتقدند خودارضایی باعث می شود فرد در آینده از لحاظ جسمی و روحی چار ضعفی شده یا در رفتار کاملا نامتعادل و یا افراطی شوند و حتی دست به خشونت و تجاوز بزنند. برخی روانشناسان وجود رابطه مستقیمی بین سرکوب نیازهای جنسی در دوران کودکی و خشونت را تایید کرده اند. مثلا فرد به هنگام تجاوز برای رهایی یافتن از عقده های جنسی اش آنها را با اعمال خشونت بر سر دیگری خالی می کند. مکانیزم رفتارهای جنسی مانند پرخاشگری است. فردی که احساسات خود را به درستی می شناسد و آنها را به راحتی نشان می دهد، به هنگام خشم ,عصبانیت خود را تحت کنترل دارد و به دیگران آسیبی نمی رساند. اما فردی که همیشه تظاهر می کند که فردی آرام و خونسرد است ,ولی در عمل خشم را در خود فرو می ریزد، ممکن است در شایط خاص تعادل خود را کاملا از دست داده و به دیگران تعرض وتعدی نماید. بنابراین بعید است فردی که با نیازهای واقعی بدن خود آشنا است و به آنها پاسخ منطقی می دهد،رفتار ناپسندی از خود نشان دهد.
پاسخ به سوالات کودکان
http://asheghi4u.blogsky.com

می توان پاسخگوی سوالات او باشید. نمونه سوالاتی که معمولا برای کودکان مطرح است:

چرا من آلت جنسی دارم؟ اسم آن چیست؟http://asheghi4u.blogsky.com

چرا اندام تناسلی من چنین عملکردی از خود نشان می دهد؟ اسم عملکرد چیست؟

من چگونه بدنیا آمده ام؟و از این قبیل سئوالات.http://asheghi4u.blogsky.com

پاسخها باید ساده و از لحاظ علمی درست باشند. دروغ نگویید. اگر فکر می کنید کودک از لحاظ سنی معنی واژه های علمی را نمی فهمد از اصطلاحات عامیانه تر استفاده کنید. اگر کنجکاوی در این مورد نمی بینید خود به اندام جنسی کودک اشاره کرده و نام آن را به ایشان بیاموزید.

بازیهای جنسیhttp://asheghi4u.blogsky.com

بازیهای جنسی کودکان با یکدیگر نه تنها زیان آور نیست، بلکه برای رشد هویت جنسی آنها لازمه ای است. شاید تا بحال کودکان را حین این گونه بازیها از قبیل «دکتر بازی» و یا تقلید از نقش پدر و مادر دیده اید، که چگونه با استفاده از اشیاء مختلف به “معاینه” بدن یکدیگر می پردازند . نکته ای که شاید بیشتر از خود این بازیها ذهن والدین را نگران می کند این است که شریک بازی بچه ها معمولا هم جنسشان می باشد. اما این بازیها هم چون رفتارها ,تنها از روی کنجکاوی آنهاست و هیچ ارتباطی به هویت جنسی آینده شان ندارد. بازی از آنجا مثبت است که به کودک می آموزد:http://asheghi4u.blogsky.com

در مورد تمایلات، احساسات و کنجکاویهای جنسی شان تنها نیستند.

این تمایلات و احساسات از جانب دیگری مورد تایید قرار می گیرند.

به عقیده زیگموند فروید سن شش تا نه سالگی زمانی است که کودک از لحاظ جنسی غیر فعال است و در صورت درگیری با مسائل جنسی شدیدا تحت تاثیر عواقب منفی آن قرار خواهد گرفت. البته صحت این تئوری تایید نشده است. دراین دوره ای است که سوالات و کنجکاویهای کودکان در مورد ازدواج، سکس و حاملگی نمایان می شود.

در نهایت با نزدیک شدن سن بلوغ، تاثیر هورمونها و رشد سریع کودکان، رفتارها و تمایلات جنسی شان نیز شدت می یابد. تعداد استشهادها بیشتر شده و بسیاری از کودکان از مجلات و یا فیلم های پورنوگرافی برای تحریک خود استفاده می کنند. گفتنی است که پانورامای رفتارهای جنسی کودکان عمدتا به فرهنگ خانواده و جامعه ای که در آن پرورده می شوند و همین طور میزان مشاهده و کسب اطلاعات آنها از محیط پیرامونشان وابسته است.http://asheghi4u.blogsky.com

خودارضایی کودکان

بنابر آمار روانشناسان حدود هشتاد درصد پسران و پنجاه درصد دختران پانزده ساله ، اگر نه بیشتر به خود ارضایی می پردازند

http://asheghi4u.blogsky.com
پایگاه اینترنتی تنظیم خانواده www.tanzimekhanevadeh.ir

منبع : پایگاه پیشگو درمانگر بیماریهای روح و جسم  لینک : http://pishgo.wordpress.com/

 

زنان قربانیان خشونت ( حادثه ای تلخ و تکان دهنده)

زنان قربانیان خشونت ( حادثه ای تلخ و تکان دهنده)

اخطار: قبل از خواندن این متن از شما تقاضا می شود چنانچه دچار اختلالات یا ضعف عصبی ، روحی ، روانی و یا نارحتی قلبی دارید از خواندن این مطلب خودداری نمائید.

چندی پیش ماموران ستاد حفاظت و پیگیری اجتماعی شادگان در یک گزارش محرمانه پی به نا پدید شدن مشکوک زن جوانی بدند که از روز 13 فروردین ماه دیده نشده بود. ماموران پس از تحقیقات نا محسوس به بازجوئی از اعضای خانواده این زن جوان پرداختند تا اینکه پدر خانواده با اعترافی هولناک پرده از سرنوشت تلخی که برای دختر جوانش رقم زده بود برداشت و گفت : دو سال قبل بود که پس از طلاق دخترم ( نجات)  متوجه شدیم او باردار شده است به خاطر این مساله آبروی ما نزد همه رفته بود با شکایتی که کردیم دخترم در دادگاه ادعا کرد با فردی رابطه پنهانی داشته و از او باردار شده است.

وی افزود با توجه به انکارهای  آن مرد قرار شد تا هنگام تولد نوزاد و آزمایشهای لازم دخترم در زندان بماند . پس از تولد نوزاد بود که یک روز از سوی دادگاه احضار شد . در آنجا بود که متوجه شدم آزمایشات ادعای دخترم را ثابت نکرده است.

این مرد با ناراحتی ادامه داد : با توجه به وضعیت جسمانی دخترم قاضی او و دخترش را به من سپرد. از همان زمان زخم زبانهای اطرافیان به سوی من شروع به باریدن کرد همه می گفتند چرا لکه ننگ را در دامن خودت پرورش می دهی. وی افزود به ناچار خانه ام را ترک  کرده و به شهر دیگری رفتیم دخترم در این مدت سر به راه شده بود و بچه اش را بزرگ می کرد ولی باز هم در محل جدید زندگیمان این حرف ها را می شنیدم حتی وقتی همسایگان متوجه سرنوشت دخترم و نوه ام می شدند مرا سرزنش می کردند و می خواتسم دخترم را از پای دراورم. این مرد اضافه کرد پس از مدت دو سال  ناچار شدم دوباره محل زندگیم را تغییر بدهم. از حرفهای مردم خسته شده بودم به همین خاطر فکر کردم اگر به یک روستا مهاجرت کنم مشکلاتم حل می شود ولی بعد از چند هفته زندگی در روستا متوجه شدم اشتباه کرده ام چون در آنجا هم دوباره عده ای مرا به خاطر اینکه دختر نا فرمانم را از پای درنیاورده بودم سرزنش می کردند. از حرف مردم خسته شده بودم دیگر راهی برایم وجود نداشت می دانستم حتی اگر به دورترین نقاط نیز بروم شخصی پیدا خواهد شد که مرا به خاطر این مسئله سرزنش کند.

اخطار مجددا تاکید می شود چنانچه ناراحتی خاصی دارید از خواند ادامه مطلب خودداری کنید.

وی ادامه داد: بالاخره شب 12 فروردین ماه بود که تصمیم خودم را گرفتم ساعت یک و نیم شب بود باید هرطور بود دخترم را از پای در می آوردمنمی دانستم چطور باید اینکار را انجام بدهم. کمی فکر کردم تا اینکه به ذهنم رسید اورا زنده به گور کنم. این مرد افزود: دخترم نجات در خواب بود . بالای سرش رفتم و او را از خواب بیدار کردم به او گفتم می خواهم تو را بکشم. از جا بلند شد از دخترم خواستم چای درست کند تا با هم بخوریم. چای درست کرد و کنارم نشست.با هم چایی خوردیم. این مرد 60 ساله اظهار کرد: خودش هم از حرف مردم خسته شده بود پذیرفت نا همرام بیاید تا او را به قتل برسانم. یک بیل برداشتم و با نجات همان نیمه شب از خانه بیرون زدیممی دانستم که چند صد متر بالاتر از خانه مان یک منطقه بیابانی است به طرف آنجا راه افتادم دخترم هم از پشت دنبالم می آمد.300 متر جلو رفتم و بالاخره جایی که دو درخت نخل است ایستادم وی گفت می خواستم: گور دخترم را بین دخرت نخل قرار بدهم. بین دو درخت نخل ایستادم وشروع به کندن زمین کردم کمی خسته شدم که متوجه شدم نجات برای کمک به من روی زمین نشسته و با دستانش خاک ها رو بیرون میریزد گودال که حفر شد دخترم کناری ایستاد. این مرد گفت : بعد از آن از نجات خواستم که درون چاله عمیق دراز بکشد بی آنکه حرفی بزند یا اعتراضی بکند پای به گودال گذاشت و درون آن دراز کشید حالم بد شده بود ولی فکر می کردم کار درستی انجام می دهم. وی اضافه کرد بیل را برداشتم و با آن آرام آرام خاک روی پاهای نجات ریختم. او هیچ حرفی نمیزد و اعتراضی نمیکرد. به آسمان نگاه میکرد و دستش را روی قرآن کوچکی که در گردنبندش آویزان کرده بود گذاشته بود. با بیل خاک را روی سینه و شکمش ریختم ولی باز هم حرفی نزد دلم می خواست بگوید پدر اینکار را نکن ولی او هیچ حرفی نزد. سکوت کرده بود و به آسمان خیره شده بود. قبل از اینکه خاک را روی صورتش بریزم نگاهش کردم.صدایم کرد و گفت: بابا از دخترم مراقبت کن. با هم خداحافظی کردیم و من صورتش را با خاک پوشاندم. زانوهایم می لرزید همانجا کنار قبر دخترم که در حال جان دادن بود زانو زدم و به فکر فرو رفتم عرق سردی سراپایم را خیس کرده بود.کمی گذشت تا توانستم از جا بلند شوم و به خانه بروم. وقتی به خانه رفتم مسرم و بچه ها خواب بودند. به آنها حرفی نزذم روزه بعد بود که همسرم - نامادری نجات - سراغ او را از من گرفت بریا او همه چیز را تعریف کردم ولی به او گفتم اگر در این مورد با کسی حرفی بزند او را هم خواهم کشت.

با اعترافات هولناک این پدر بازپرس چعباوی دستور داد تا بلافاصله محلی که نجات در آنجا زنده به گور شده بود شکافته شود با توجه به حفر کانال در محلی در جوار دو درخت نخل پس از ساعتها خاکبرداری جسد نجات در سطح خاک نمایان شد جسد این زن 22 ساله نگون بخت در حالی به پزشکی قانونی انتقال یافت که او لباس راحتی خانه و با دمپایی پای به قربانگاه خود گذاشته بود و کیف چرمی دعا نیز بر گردنش قرار داشت پدر نجات پس از بازسازی صحنه جنایت در میان دو نخل زانو زدو گریان گفت : نادانی کردم و پشیمان هستم او آبروی مرا برده بود و من از سوی مردم تحت فشار بودم.

حالا آیا همان مردم نمی گویند چه پدر بی رحمی ؟

مقاله بالا از طرف سیما ی به دست ما رسید که برگرفته از یکی از نشریات معتبر هفتگی در ایران است