ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج
ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج

صحت بکار بردن واژه ی دوست دارم ؟

صحت بکار بردن واژه ی دوست دارم   ؟

مقاله از علی سلطانی مجد

این پست بواسطه درخواست آقای فرزاد م میباشد که خواستند دیگران از تجربه تلخ ایشان استفاده کنند .

سلام عزیزم  خوبی خوشگلم  چرا دیروز از حرفم ناراحت شدی باور کن به جان خودت که مهمترین فرد توی زندگیم هستی و می دونی که تا حالا کسی و به اندازه تو دوست نداشتم و نخواهم داشت هر چی گفتم به خاطر خودت بود ... ما قراره زندگیمونو با هم قسمت کنیم پس نباید از دست هم برنجیم ...

جمله بالا خط اول از  نا مه یک دختر خانم 23 ساله به نامزدشه که در اواسط دوران نامزدی که بیشتر از 7 ماه طول نکشیده و از طریق ایمیل برای آقا فرستاده

 حالا بخشهایی از  آخرین نامه ای که این خانم به همون آقا داده بعد از 7 ماه

میدونم که حالت خوب نیست اما نمی خوام کسی از دستم ناراحت باشه نمیدونم چی بگم فقط خودتو بزار جای من تو هم جای من بودی اینکارو میکردی مطمئن باش ما هردومون حق انتخاب داریم .... ببین تو خودت در نظر بگیر من و تو از نظر خیلی چیزا با هم فرق داریم من نمیگم ظاهرت بده نه اما من کمی سختگیرم ... من الان احساس قبلی رو بهت ندارم ... اره تو راست میگی یکی دیگه تو زنددگی منه که خیلی دوسش دارم فکر میکنم تازه معنی دوست داشتن رو فهمیدم... در آخر واست آرزوی خوشبختی میکنم .. اگه ادعا میکنی که دوسم داری دیگه به خونمون زنگ نزن به گوشیمم زنگ نزن فراموشم کن منم فراموشت میکنم ...

دوست دارم یعنی چه ؟

ما آدما تو زندگیمون این واژه رو خیلی جاها بکار میگیریم به عنوان مثال : من تو حیونا سگ و از همه بیشتر دوست دارم چون با وفا تره - من ماشینه بنز و بیشتر دوست دارم چون با کلاستره - من فلان غذارو بیشتر دوست دارم چون خوشمزه تره - من تو دوستام فلانی رو بیشتر دوست دارم چون خیلی با معرفته - من فلانجا دوست دارم خونه بخرم چون محیطش بهتره - من بابام و بیشتر از مامانم دوست دارم چون بیشتر درکم میکنه و ...  وجه مشترک همه این دوست داشتن ها  دارا بودن دلیلیست که باعث جدا شدن بخش دوست داشتنی از سایر بخشهای هم گروه خود می شود. همین وجه تمایزه که به انتخابهای ما شکل میده  پس هر دوست داشتنی باید دلیلی داشته باشه  حالا اگر کسی به شما گفت که دوستون داره شما بیشتر از اینکه به واژه دوست داشتن فکر کنید به دلیل بکار برده شدن آن واژه در مورد خودتون باید باندیشید  که چه چیزی باعث شده که این خانم یا آقا  به شما بگوید که دوستتون داره مطمئن باشید خیلی وقتها اگر جویای دلیل شوید یا به پاسخی نمیرسید یا اینکه حرفهای خنده دار وجالبی  می شنوید 

چطور میشه وقتی یک نفر شما رو کامل نشناخته از شرایطی که دارید مطلع نیست حتی بعضی وقتها خودتم ندیده میادو به شما میگه خیلی دوست دارم . واقعا این دوست داشتن ماندگاره ؟ شاید هم ما خیلی ها رو دوست داشته باشیم که خودشون از این موضوع بی اطلاعند و هم اینکه خیلی ها هستند که ما رو دوست دارند و ما از این موضوع بی اطلاعیم اما اون کسی که ما رو کامل میشناسه و همه چیزو در مورد ما میدونه طبعیتا اگر روزی به ما بگه که دوست دارم اون دوست داشتن واقعیه . نه اینکه هر کی از راه میرسه بهش بیگیم دوست دارم بعده چند وقت مثل همین دوست عزیزی که واقعا احساساتش بازیچه همین یه واژه قرار گرفته همه چیزو فراموش کنیم و به یکی دیگه بریم بگیم دوست دارم.

مگه دوست داشتن حرف کمیه ؟ زمانی که یک نفر به دیگری می گوید که دوست دارم مسئولیتی زیادی در رابطه آنها گذاشته می شود و این واژه خیلی با ارزش تر از اونچیزیست که ما ها فکر میکنیم چرا ندیده و نشناخته اونم به تعداد دفعات زیاد این واژه را بکار میگیرید . اما تو زندگی مشترک هر دو طرف تشنه شنیدن همین واژه هستند .

حرفی با دختر خانمهایی که ...

من که با توجه به ایمیلهای که دریافت میکنم میبینم رفتارهای برخی دختر خانمها واقعا شرم آوره ، حرفهای تکراری این خانمها واژه دوست داشتن رو یا معنیشو نمیدونند و فکر میکنند باید به جای واژه سلام از آن استفاده کنند یا اینکه خودشونو نشناختند . اینگونه افراد بهتره دوست  داشتنشونو بذارن در کوزه و آبشو بخورند اگر در صحبتهام از خانمها دارم گله میکنم دلیلش ایمیلهای دریافتی از پسرانی با سنین 18 تا 25 ساله و از جمله تجربه تلخ شخصی خوده بندست  که دل به همین حرفهای پوچ دختری خوش کردند و عاقبتشون مثل همین دوست عزیزی شده که الان دچار افسردگی شده . تا کجا میخواهید ادامه بدید من میدونم بعضی خانمها اگر فلان پسرو سر کار بزارند احساس غرور می کنند . واقعا چنین عمل شرم آوری جای غرور داره ؟

حرفی با آقا پسرها

ساده نباشید به اولین حرف یه دختر توجه نکنید تا یکی اومد بهتون گفت دوست دارم دروازه های دلتون ور باز نکنید محکم باشید سعی کنید طرفتون رو بشناسید دلیلی دوست داشتنشو بپرسید قبل از ملاقات حضوری با هم تلفنی صحبت نکنید . توی چت کردن عاشق نشید شما از کجا میدنید اون کسی که اونطرف با شما چت میکنه همزمان با یکی دو نفر دیگه هم چت نمیکنه از کجا میدونید کیه زود اعتماد نکنید  نذارید که ندیده و نشناخته وابسته بشید

شرایط اجتماعی

با این اوضاع و احوالی که در زمینه روابط دختر و پسر در جامعه میبینیم و می شنویم و متاسفانه بعضیها تجربه می کنند مهمترین فاکتور قبل از دوست داشتن و وابستگی و عاشق شدن پیدا کردن روشی برای شناخت یکدیگره آقا پسر دختر خانم اگر نیت شما ازدواجه باید خانواده ها تونو در جریان بگذراید همه روابط دوستی اولش قشنگه اولش خوبه پر از حرفهای زیبا و خلاصه رویائیست. اما دلیل بر این نیست که آخرشم به همین خوبی باشه که معمولا اکثر مواقع یک نفر بازنده می شود . هر رابطه باید حد و مرزی  داشته باشه  اگر واقعا دو نفر همدیگرو دوست داشته باشند به معنای واقعی هیچ جای نگرانی نیست اگرم یکی از دو طرف کمی تردید و نگرانی داشته باشه بهتره تا مطمئن نشده بیش از حد پیشروی نکنه و طرفشم از این موضوع مطلع کنه مطمئن باشید هر رفتاری که در قبال شخصی دیگر انجام بدهید چه خوب چه بد روزی با سودش باید پس بدید پس فکر اونروزم بکنید .

 همیشه در دوستیهایتون یه جایی برای جدائی بزارید و در دعواهاتون  هم یه جایی برای بازگشت .

سعی کردم خودمونی براتون بنویسم تا بهتر با نوشته هام ارتباط برقرار کنید .

موفق باشید.

با تشکر از شما علی سلطانی مجد

مقاله از علی سلطانی مجد

 

 

 

نقش عوامل جسمانی و ژنتیکی در ازدواج

نقش عوامل جسمانی و ژنتیکی در ازدواج 

 

یکی از عواملی که در ازدواج نقش مهمی دارد ، قیافه ظاهری و وضع جسمانی همسر می باشد. بعضی از قد بلند و اندام باریک خوششان می آید، عده ای چاق می پسندند و بالاخره بعضی از ابروی پیوسته و بینی کشیده و برخی از موی مجعد و چشم آبی و صورت گرد و تعدادی چانه باریک و اندام موزون می پسندند. با این که زیبایی ظاهری ممکن است دوام نداشته باشد و به زودی جای خود را به قیافه و وضع جدیدی بدهد ؛ معذالک فردی که می خواهد با کسی یک عمر زندگی کند ، باید از قیافه او خوشش بیاید. علاوه بر این، مسئله ژنتیک از نظر داشتن فرزندان سالم و باهوش از اهمیت زیادی برخوردار است. بعضی از مردان کوتاه قد زن بلند قد می گیرند که بچه های آنان قد کوتاه نشوند و عکس این حالت نیز ممکن است پیش بیاید. از طرفی ازدواج های فامیلی که احتمال تولد بچه های معلول و ناسالم و یا کودن و عقب مانده ذهنی در آنها زیادتر است ، مسئله ای است که باید مورد توجه قرار گیرد.

 

ازدواج و رابطه آن با قیافه ظاهری

یکی از عواملی که پسر و دختر بدان توجه خاص دارند، قیافه ظاهری است. بعضی از پسران که خود قیافه نازیبایی دارند توجه خاص به دختران زیبا دارند؛ عکس این حالت نیز ممکن است اتفاق بیفتد. البته زیبایی و زشتی قراردادی است و از دیدگاه های مختلف فرق می کند؛ ولی آنچه مطلوب جامعه است معمولاً به صورت مُد مطرح می شود؛ مثلاً ممکن است زمانی اندام  بلند و باریک برای دختران و قد بلند و چهارشانه برای مردان مُد روز شود و زمانی دیگر قد متوسط و اندام چاق برای دختران و قد بلند و اندام باریک برای پسران. بنابراین زیبایی پیرو مـُد می گردد و در صورت تطابق با مُد طالب بیشتری پیدا می کند. مسئله زیبایی ، خود بحث مفصلی دارد که در این مقوله نمی گنجد. به هر حال در ازدواج دیدگاه طرفین در پذیرش و اقناع یکدیگر از لحاظ وضعیت جسمانی مهم است.

بحث مهم دیگر سلامت جسم ( از نظر بیماری و معلولیت)  است. ممکن است مرد یا زنی معلول (مثلاً لـَنگ ، کر، کور ،  بی دست) باشد یا به بیماری های قلبی ، کمردرد و غیره مبتلا باشد. در این موارد ممکن است ازدواج با معلول دیگر با وضع مشابه مشکلی ایجاد نکند؛ ولی چنانچه فرد سالمی بخواهد با فرد معلول یا بیمار ازدواج کند باید وضعیت بیمار با تمام خصوصیات برای طرف مقابل بازگو شود ، تا قبول ازدواج با آگاهی و بصیرت کامل انجام گیرد. در غیر این صورت پس از مدتی احتمال سرد شدن روابط و بالاخره از هم گسیختن خانواده می رود.

 

نمونه هایی از ازدواج های ناموفق در این زمینه ذکر می شود:

- بعضی از دختران و پسران شیفته وضعیت ظاهر طرف مقابل می شوند و سایر عوامل را نادیده می گیرند. این حالت نیز پس از مدتی که عوامل دیگر اهمیت خود را نشان می دهند و عامل زیبایی در مرحله بعد قرار می گیرد، خوشی و نشاط را از خانواده می گیرد و چه بسا که زندگی گرم و پرشور اولیه به سردی گراید. خطر دیگری که در مورد تکیه بر زیبایی وجود دارد آن است که زیبایی جنبه ثابت و دایمی ندارد؛ و می تواند در اثر یک حادثه و یا در طول زمان یا بر اثر وجود یک بیماری از بین برود و به زندگی شاد زناشویی آسیب برساند.

مشکل دیگری که در زیبا رویان وجود دارد آن است که آنان ممکن است به اتکاء جمال خود ، از خود راضی و خودپسند بار آیند و چه بسا فرصت های مناسبی را که در ازدواج برای آنان پیش آید، از دست بدهند و یا در زندگی زناشویی زیبایی خود را به رخ همسر خویش بکشند و احیاناً او را تحقیر کنند و خود را در مرتبه بالاتری قرار دهند. این حالت ممکن است برای شوهر زجرآور باشد و زندگی را به سردی و ناشادی سوق دهد.

 

مشاوره ازدواج در رابطه با عوامل جسمانی و ژنتیکی

مراجعانی که در زمینه عوامل جسمانی و ژنتیکی به مشاور مراجعه می کنند، نمونه هایی از مسائل زیر را مطرح می کنند:

- مردی با قیافه معمولی دختری بسیار زیبا را برای ازدواج در نظر می گیرد ، و دختر نیز با این وصلت موافق است. آیا این ازدواج پایا و عاقبت بخیر خواهد بود؟

- مردی قد بلند، زنی کوتاه قد انتخاب می کند؛ به این امید که بچه هایش متوسط القامه شوند. آیا این انتخاب با این هدف مناسب است؟

- دختری قد بلند، پسری کوتاه قد را برای ازدواج انتخاب می کند؛ تا او در برابرش احساس حقارت کند و دختر در خانه، تعیین کننده باشد.

- پسری چاق در جستجوی ازدواج با دختری باریک اندام است؛ تا به آرزوی خود ( لاغری) در همسرش نایل گردد.

- پسرعمو با دخترعمو و دخترخاله با پسرخاله به این اعتقاد که عقد فامیل های نزدیک در عرش بسته می شود، قصد ازدواج دارند. از نظر ژنتیک چه مشکلی وجود دارد؟

- دختر یا پسری که از نظر ارثی مرض قند دارد، قصد ازدواج دارند. آیا چنین انتخابی مناسب است؟

 

مشاور در مقابل موارد فوق چه باید بکند؟

هر یک از این موارد نیاز به بررسی دارد؛ بررسی از نظر شرایط و متقضیات و از نظر خصوصیات فردی. از این رو نمی توان برای همه آنها حکم واحدی صادر کرد. حکم عمومی درباره مشکلات انسانی نظیر پزشکی است که بیماران زیادی داشت ؛ آنها را دسته بندی کرد؛ به همه تب دارها، یک نسخه و به شکم دردها نسخه دیگری داد و خلاصه آن که همه بیماران را با پنج نسخه ویزیت کرد!

در برابر هر یک از موارد مطروحه بالا باید به طور ویژه عمل نمود:

- مردی که در قبال زیبایی بی حد  زن آینده اش حساسیت دارد و چنین فکر می کند که این ازدواج به علت امتیاز زیبایی همسرش پایا و عاقبت به خیر خواهد بود : باید موضوع از جهات مختلف بررسی و با موارد موفق مشابه مقایسه شود تا در مراجع این حساسیت از بین برود و بتواند عاقلانه تصمیم بگیرد.

- راجع به مردی قد بلند که زن کوتاه قد انتخاب کرده تا بچه هایشان متوسط القامه باشند : باید از او سؤال کرد  که علم و اطلاع در زمینه این موضوع را از چه منبعی دریافت نموده است. وانگهی آیا هدفِ ازدواج ، داشتن بچه متوسط القامه است؟

- دختر قد بلندی که قصد دارد با پسر کوتاه قد به خاطر تسلط بر او ازدواج کند. آیا هدفش حاصل خواهد شد و اصولاً غرض از ازدواج "تسلط بر شوهر" است؟

مشاور باید این موارد را با مشارکت مراجعان از جهات مختلف بررسی کند تا آنها بتوانند با آگاهی ، تصمیم بگیرند.

- در برابر پسر چاقی که می خواهد با دختری باریک اندام به خاطر ارضای آرزوهای خود ازدواج کند: مشاور باید با مراجع موضوع را ارزیابی کند و بگوید ارضای این آرزو چه نفعی برای او دارد. وانگهی این عمل چنانچه با رعایت جوانب دیگر انجام نشود، ممکن است زندگی وی را به تباهی بکشاند.

- ازدواج پسرعمو با دخترعمو و دخترخاله با پسرخاله به علل ژنتیکی بهتر است انجام نگیرد ولی چنانچه عشق و عاشقی انجام امر را ضروری سازد ، باید قبل از ازدواج با مراجعه به یک متخصص، مشاوره ژنتیکی صورت گیرد و سپس مراجع تصمیم خود را بگیرد.

- در مورد دختر یا پسری که مریض است، یا بیماری ارثی دارد: اولاً مشاور باید ببیند آیا بیماری او خطرناک است؟ ثانیاً این بیماری به بچه ها نیز منتقل می شود یا خیر؟ به هر حال بهتر است در مورد ازدواج چنین دختر و پسری بررسی پزشکی و تحقیقات لازم انجام گیرد. چنانچه بیماری برای خود فرد خطری نداشته و قابل انتقال به بچه ها نباشد؛ از نظر ازدواج مشکلی وجود نخواهد داشت.

- نظر به این که قیافه ظاهری عاملی عینی است و زیبایی جاذبه بسیاری برای  ازدواج دارد، بنابراین احتمال دارد که پسر یا دختر با عشق و علاقه افراطی، دیگر عوامل مؤثر در ازدواج را کنار بگذارند و تنها با توجه به زیبایی به سوی زناشویی کشیده شوند. در این موارد وظیفه مشاور آن است که با تشکیل جلسات مشاوره و بررسی های همه جانبه و مواجه کردن مراجع با ازدواج های مشابه ناموفق، عشق غیر واقعی وی را تعدیل نماید. چشم واقع بین را برای دیدن عوامل مختلف مؤثر در زناشویی، فعال نماید تا تصمیم گیری در انتخاب همسر، عاقلانه و با توجه به جهات مختلف انجام گیرد.

ماحصل کلام آن که مشاور باید هر مورد را با مشارکت مراجع از جمیع جهات بررسی کند، با موارد دیگر مقایسه کند و نتایج کار را در هر اقدام پیش بینی نماید. تا بالاخره مراجع با کسب اطلاع و تفکر و بصیرت به تصمیم گیری مناسب نائل گردد.