ازدواج اشتباه
دکتر باهر با بیان اینکه عدهای ازدواج میکنند تا از این طریق مشکلاتشان را برطرف کنند، میگوید: این افراد بدون فکر ازدواج کرده و تلاشی برای شناخت طرف مقابلشان نمیکنند، بنابراین اندکی پس از ازدواج متوجه انتخاب ناآگاهانه خود میشوند و نمیتوانند با او ادامه دهند. امروزه جوانان، خواستههای دل را مطرح میکنند درحالیکه هیچگاه در ازدواج تنها نباید به اینکه دلم این فرد را میخواهد، اکتفا کرد و هیچ مکتبی این مسأله را بهتنهایی مطرح و تأیید نمیکند. عدهای از جوانان ازدواج میکنند، چون میخواهند به نوعی از مشکلات خانه پدری خود فرار کنند.
امروزه نگاه اکثر افراد به ازدواج از مسیر اصلی آن دور شده و شاهد این مدعا نیز بالا رفتن آمار طلاق در جامعه است، هدف بنیادی ازدواج، رسیدن به آرامش و کمال ذکر شده و نگاه ابزاری به این امر باعث بهوجود آمدن مشکلات زیادی شده است. کارشناسان برای ازدواجهای غلط تنوع گستردهای را تدارک دیدهاند. معروفترین روشهای ازدواجی که را غلط میپندارند را میتوانید در میان نمونههای ذیل بیابید. شاید اگر جستوجو کنید، نمونههای یشتری را بتوانید به لیست زیر اضافه کنید:
١- شورش علیه والدین: خیلیها به خاطر این ازدواج میکنند که به خانوادهایشان دهنکجی کرده باشند. در این ازدواجها فکر و ذکر فقط لجکردن با خانواده است و نه پیداکردن یک شریک خوب برای زندگی.
٢- جستوجوی استقلال: معمولا آدمها اول باید مستقل شوند تا بعد بتوانند ازدواج کنند اما گاهی قضیه برعکس میشود. بعضیها میخواهند بهوسیله ازدواج که یک دلیل بیرونی است، مستقل شوند یعنی خودشان را با ازدواج مجبور به استقلال کنند.
٣- ازدواج ابزاری: گاهی انگیزه اصلی در تشکیل زندگی مشترک، عشق به فرد مقابل و نیاز روانشناختی به زیستن با فرد مقابل نیست؛ بلکه او وسیلهای برای رسیدن به هدفهای دیگر میشود. در چنین فضایی، امکان سازگاری با مشکلهای زندگی، ضعیف بوده و درنهایت، ضریب ریسک این ازدواجها، بالا است.
٤- ازدواج بهخاطر آرزوهای پدر و مادر: احترامگذاشتن به خواستههای پدر و مادر واجب است اما نه اینکه اگر والدینتان اصرار کردند که با کسی ازدواج کنید برای به دست آوردن دل آنها چشم روی خواسته خود ببندید و برای همیشه خود را اسیر رویاهای آنها کنید.
٥- التیام یک رابطه شکست خورده: این هم از آن دلایل پیچیده است که خیلیها بیتوجه به آن تن درمیدهند. اینکه در یک رابطه به هر دلیلی شکست خوردهاید و پاسخ نه شنیدهاید و حالا میخواهید از راه ازدواج با یک آدم جدید به خودتان ثابت کنید که میتوانید عزتنفستان را بازگردانید. این هم اشتباه است چون انگیزه ازدواج یک رابطه دیگر است و نه رابطه با آدم جدید.
٦- فشار خانواده و اجتماع: نوع بینش اطرافیان و برنامهریزی آنان برای آدمی و آیندهاش و وانهادگی درمورد خواست و برنامه آنان، میتواند به ازدواجی اشتباه بینجامد. نباید برای خلاصی از آنان بهجای تعامل، ازدواج یک راه گریز باشد.
١١- احساس ترحم: اگر دل آدم برای یک نفر بسوزد و به همین خاطر با او ازدواج کند، معلوم است که رابطه آنها نمیتواند مثل زن و شوهرهای معمولی عادلانه و برابر باشد. اینطوری حتما کسی که دلسوزی کرده، بعدها احساس قربانیبودن پیدا میکند.
١٢- احساس کمبود یا تهیبودن: بعضی از احساس کمبودها و احساس تهیبودنها هیچ ربطی به ازدواجکردن یا نکردن ندارد و از جاهای دیگری نشأت گرفته است. بعضی افراد فقط بهخاطر این احساسکمبود ازدواج میکنند و این هم اشتباه است. این افراد میخواهند طرفمقابلشان نواقص کودکیشان را برطرف کند. آنها با این عملشان مسئولیتپذیری را از خود منع میکنند و از طرفمقابل توقع دارند تا نقش پدر یا مادر را برای آنها بازی کند که ممکن است بهزودی موجب خستهشدن طرفمقابل شود. ضمن اینکه هر رابطه صحیح الزاما به خودیخود التیامبخش هم خواهد بود اما با توقعات نابجا عاشقشدن عواقب خوبی ندارد.
١٣- احساس گناه: زمانی که ادامه یک ارتباط باعث بهوجود آمدن این احساس میشود که اگر ازدواج نکنم به طرف مقابل ضربه خواهد خورد، ازدواج شما نه بهخاطر مصلحت بلکه بهخاطر فرار از احساس گناه بوده و در آن حال یکطرف نقش ناجی را بازی خواهد کرد که با مصلحت ازدواج منافات دارد. با یک جمعبندی از دستهبندیهای صورتگرفته، تازه بهیاد میآوریم که گاه ما نیز در زندگی شخصی خود یا اطرافیانمان با اشتباهاتی از این دست مواجه بودهایم. اما چه شده که این وجوه در جامعه غالب شدهاند؟
طبیعتا نقش کنترل اجتماعی خانواده هم کاهش پیدا میکند. باید دنبال برنامههایی باشیم که پیوند مجدد بین خانواده و جامعه ایجاد کند. نهاد خانواده باید مجددا اجتماعی شود و این کار از طریق دادن رنگ فرهنگی به مدیریت، برنامهریزی و سیاستگذاری مربوط به خانواده صورت میگیرد.
مقاله از دکتر باهر / پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده
رابطه زناشویی نه تنها حس خوبی به زوج می دهد بلکه برای سلامتشان هم مفید است. در
ادامه متوجه خواهید شد که یک رابطه زناشویی سالم چه کارهایی برایتان خواهدکرد.
متخصصان سلامت جنسی معتقدند افرادی که از لحاظ جنسی فعال ترند، کمتر بیمار می شوند.
بدن زوج هایی که رابطه زناشویی دارند، در مقابل ویروس ها، میکروب ها و سایر عوامل
بیماری زا مقاوم تر است. پژوهشگران متوجه شده اند سطح یک آنتی بادی خاص در بدن زوج
هایی که 1 یا 2 بار در هفته رابطه زناشویی دارند، بیشتر از زوج هایی است که رابطه
جنسی شان کمتر است.
محققان معتقدند رابطه ای مستقیم بین برقراری رابطه زناشویی و کاهش فشار خون وجود
دارد. پژوهش های زیادی در این زمینه انجام و مشخص شده رابطه زناشویی به طور خاص (و
نه خودارضایی) باعث کاهش فشار خون انقباضی می شود.
دوست دارید زندگی جنسی بانشاطی داشته باشید؟ تجربه هر بار رابطه زناشویی باعث بهبود
آن می شود و تمایلتان هم به این ارتباط بیشتر می شود. رابطه زناشویی در خانم ها
کاهش خشکی، افزایش گردش خون و خاصیت ارتجاعی واژن را در پی دارد که همه این موارد
باعث لذت بخش تر شدن رابطه زناشویی می شود.
رابطه زناشویی خوب، درست مثل تمرینی برای تقویت عضلان کف لگنی است. وقتی خانمی
ارگاسم را تجربه می کند، این عضلات منقبض می شود و قدرتشان بیشتر خواهدشد.
متخصصان معتقدند رابطه زناشویی می تواند ورزش بسیار خوبی باشد؛ البته جای دویدن روی
تردمیل را نمی گیرد اما تا حدی با این ورزش قابل مقایسه است. زوج در یک دقیقه رابطه
زناشویی 50 کیلو کالری انرژی می سوزانند که بیشتر از مقدار کالری ای است که حین
تماشای تلویزیون صرف می شود. در این رابطه، ضربان قلب فرد بالا می رود و عضلات
بسیاری فعالیت دارند. پس خوب است کمتر این رابطه را پشت گوش بیندازید و با کمک
همسرتان حتی برنامه منظمی برایش ترتیب دهید. تداوم رابطه زناشویی درست مثل ورزش
کردن، باعث افزایش فوایدش می شود.
معمولا زوج ها بعد از رابطه زناشویی و تجربه اوج لذت از این رابطه، آرام می گیرند و
خیلی سریع به خواب می روند که این موضوع یک دلیل کاملا علمی دارد؛ بعد از تجربه
ارگاسم، هورمون پرولاکتین در بدن ترشح می شود و این هورمون مسئول بروز احساس آرامش
و خواب آلودگی بعد از رابطه زناشویی است.
یک زندگی سالم جنسی برای قلب هم خوب است. رابطه زناشویی علاوه بر اینکه باعث افزایش
ضربان قلب می شود، به سطح تعادل هورمون های استروژن (زنانه) و تستوسترون (مردانه)
در بدنتان کمک می کند. حتی وقتی سطح یکی از این دو هورمون پایین باشد، سلامتتان با
مشکلات زیادی مواجه می شود؛ از پوکی استخوان گرفته تا حتی بیماری های قلبی. اگر سعی
کنید رابطه زناشویی تان مرتب تر باشد، حالتان بهتر خواهدشد. نتایج پژوهش های محققان
مشخص کرده احتمال مرگ بر اثر سکته قلبی در مردانی که حداقل 2 بار در هفته با
همسرشان رابطه زناشویی دارند، بسیار کمتر از مردانی است که به ندرت رابطه زناشویی
را تجربه می کنند.
قبل از اینکه یک آسپرین بخورید، سعی کنید به ارگاسم برسید! متخصصان حوزه روابط جنسی
معتقدند ارگاسم می تواند درد را از بین ببرد زیرا همزمان با رسیدن به اوج لذت در
رابطه زناشویی، هورمونی ترشح می شود که آستانه تحمل درد را افزایش می دهد. البته
تحریک بدون تجربه ارگاسم هم می تواند همین کلک را به دردهایتان بزند. محققان متوجه
شده اند تحریک واژینال می تواند درد مزمن پشت، پا، دردهای آرتروزی و حتی برخی
سردردها را از بین ببرد.
دنبال احساستان بروید تا بتوانید سرطان پروستات را از خودتان دور کنید! احتمال بروز
سرطان پروستات در مردانی که مرتب با همسرشان رابطه زناشویی دارند و حداقل 21 بار در
ماه انزال را تجربه می کنند، بسیار کمتر است. البته مشخص نیست در این پژوهش، رابطه
زناشویی تنها مورد موثر در بروز سرطان پروستات باشد و مسلما عوامل زیادی خطر بروز
سرطان را افزایش می دهد اما رابطه زناشویی منظم ضرری نخواهدداشت.
نزدیک بودن به همسرتان می تواند استرس و تشویش شما را آرام کند. لمس کردن و در آغوش
گرفتن باعث ترشح طبیعی «هورمون های احساس خوب» می شود. برانگیختگی جنسی با آزاد
کردن مواد شیمیایی در مغز، باعث افزایش لذت مغز و سیستم پاداش بدن می شود. یادتان
باشد نزدیکی و صمیمیت زوج می تواند اعتماد به نفس و حس شادمانی را هم تقویت کند.
منبع : هفته نامه زندگی مثبت
گرداوری شده توسط : پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده