ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج
ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی

آموزش رابطه جنسی و بررسی مسائل زناشوئی و ازدواج

درد در نخستین رابطه زناشویی در شب زفاف

درد در نخستین رابطه زناشویی در شب زفاف

اولین رابطه جنسی در شب زفاف همیشه دردناک نیست اما برای برخی از زنان(و یا حتی مردان) امکان دارد که این ارتباط در شب زفاف نامطلوب و دردناک شود. معمولا اولین رابطه در شب زفاف ، دردی در حد معمول(متوسط) دارد که می تواند در برخی از موارد به علت شرایط پزشکی مانند مشکلات مجاری ادرار و یا کیستهای تخمدان شدید شود. این گونه دردها در اولین رابطه جنسی در شب زفاف می تواند منشا هیجانی از قبیل احساس گناه، استرس، اضطراب و .... داشته باشد.

علل دردهای واژینالی در نخستین رابطه جنسی در شب زفاف

زمانی که یک زن برای نخستین بار رابطه جنسی را با همسر خود تجربه می کند به احتمال قریب به یقین به علت از بین رفتن پرده بکارت در شب زفاف درد متوسط یا شدیدی را احساس خواهد کرد به خصوص اگر به علت استرس و یا عدم آمادگی کافی مجرای واژینال وی به اندازه کافی ترشح مخاطی نداشته و به حالت خشک باقی مانده باشد.

 البته قبل از پرداختن به ادامه این مطلب، ذکر این مساله الزامی است که:

پرده بکارت عضوی ماهیچه ای است که در ابتدای واژن قرار دارد و عمدتا در اولین یا دومین رابطه جنسی از بین می رود. در برخی از زنان این پرده شکل حلقوی داشته و ممکن است در اثر رابطه جنسی اصلا آسیبی نبیند و خونریزی رخ ندهد. در زنانی که دارای این نوع پرده بکارت هستند گاه مشاهده می شود که به خاطر بافت ماهیچه ای ضخیم ان ، تا مدتها بعد از نخستین رابطه جنسی همواره درد مقاربت مشاهده می شود.

یکی از علل رایج دردهای واژینال خشکی واژن است. به طور معمول در آستانه رابطه جنسی و تحریک شدن زن، مجرای واژن ترشحات مخاطی را ایجاد کرده تا برقراری رابطه جنسی تسهیل شود اما در اثر استرس و حالات عصبی ممکن است ایجاد این ترشحات، با خلل مواجه گردد.

علل دردهای شکمی در هنگام برقراری رابطه جنسی در شب زفاف

اگر برخی از زنان در هنگام رابطه جنسی احساس دردهای عمیق شکمی کنند، این مساله می تواند ناشی از علل پزشکی مانند مشکلات رحمی و .. باشد. مطابق با نظر متخصصان زنان و زایمان این دردها می تواند ناشی از کیستهای تخمدان، مشکلات مجاری ادراری، بیماریهای عفونی لگنی، آندیومتریوزیس و ... باشد.

علل ایجاد درد در آلت مردانه

هر چند که این مشکل چندان رایج نیست اما مردانی هستند که در نخستین رابطه جنسی خود در شب زفاف احساس درد شدید می کنند. یکی از علل رایج این مساله بیماری های دستگاه تناسلی مردانه و یا آسیب و اختلال در بافتی است که روی آلت مردانه را می پوشاند. همچنین در مردانی که ختنه نشده اند(البته در بین ما مسلمانان تقریبا دیده نمی شود) اگر پوست ختنه گاه خیلی سفت و محکم باشد می تواند در هنگام مقاربت مشکل ایجاد کند. سایر علل درد در مردان در حین رابطه جنسی می تواند ناشی از آسیب آلت خارجی مردانه، درماتیتهای پوستی و یا پسوریازیس(دا الصدف) باشد.

مطابق با نظر متخصصان زنان و زایمان دردهای شکمی ناشی از رابطه جنسی می تواند ناشی از کیستهای تخمدان،مشکلات مجاری ادراری، بیماریهای عفونی لگنی، آندیومتریوزیس و ... باشد.

علل دردهای هیجانی در نخستین رابطه جنسی در شب زفاف

وجود درد شدید در نخستین رابطه جنسی می تواند ناشی از علل هیجانی از قبیل احساس ترس و گناه و ... باشد که مانع از حفظ آرامش آنها در حین رابطه جنسی می گردد. اگر به علت این احساسات عدم آرامش برای زنان غیر قابل کنترل شود دچار خشکی واژن شده و رابطه جنسی مطلوب برقرار نمی گردد.

درمان دردهای مقاربتی

زنانی که در هنگام رابطه جنسی دچار درد و مشکل می شوند لازم است که از مواد و محلولهای لیز کننده مجرای واژن (که البته توسط متخصص تجویز می شود) استفاده کنند. همچنین زنانی که احساس دردهای شدید شکمی و یا لگنی می کنند باید توسط متخصص زنان و زایمان مورد ارزیابی و بررسی و آزمایش قرار گیرند و در نهایت زنان و مردانی که بنابر علل هیجانی و یا عاطفی دچار دردهای مقاربتی می گردند لازمست که نزد مشاور، روان شناس یا سکس تراپیست مراجعه داشته باشند.

همچنین مردانی که در حین رابطه جنسی احساس درد دارند باید نزد متخصصینی مانند اورولوژیست و ... مراجعه داشته باشند.

منبع:سایت تبیان

گرداوری شده توسط پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده

 

تکنیک والدین برای پاسخ به سوالات جنسی فرزندان

تکنیک والدین برای پاسخ به سوالات جنسی فرزندان

ببینید منابع آموزشى چون آمادگى، پیش دبستانى و مدارس مى توانند در صورت درست عمل کردن در این زمینه بسیار مفید باشند. بچه ها در مرحله آمادگى پیش دبستانى، یعنى زیر ۶ سال، فقط باید کنجاوی هایشان برطرف شود و اگر درست رفع نشود، این کنجکاوى اذیتشان مى کند.

میگنا - حساس بودن والدین نسبت به ویژگی هاى رفتار جنسى کودکان خود و اینکه چگونه و از چه سنى باید کودک خود را در این زمینه آگاه کنند تا در کسب هویت جنسى خویش موفق باشند. دکتر قاسم زاده در این بخش از گفتگو به موقعیتهایى اشاره مى کند که در مواجهه والدین با کودکان و در خصوص رفتارهاى جنسى باید مورد تأمل و دقت قرار گیرد.

چنانچه پدر و مادرى پاسخ سؤالى را ندانند، باید چه برخوردى داشته باشند؟

نه تنها در مورد مسائل جنسیتى، ممکن است در زمینه دیگرى هم سؤال کنند که پدر و مادر جوابش را ندانند. آنها مى توانند به صراحت و سادگى ابراز کنند که نمى دانند و بگویید که بیا با هم به سراغ کتابى برویم و جواب سؤالاتمان را بگیریم و یا با همراهى، او را به سمت مشاور یا معلمى راهنمایى کنند که در این صورت، نوعى انعطاف پذیرى هم به بچه ها یاد مى دهیم که اگر آنها هم چیزى نمى دانند، به دنبال اطلاعات غلط و منابع نادرست نروند. یکى از تکنیکهاى دیگر در موقعیتهایى که والدین جواب سؤال را نمى دانند یا غافلگیر مى شوند، حفظ خونسردى است و سپس با تسلط به نفس خود، برگشت سؤال به طرف مقابل است که مثلاً گفته شود که خودت در این مورد چى فکر مى کنى؟ که هم از این طریق میزان اطلاعات او را مى فهمیم و اینکه اطلاعاتش را از کجا به دست آورده و هم در آن زمان مى توانیم جوابى که درخور نیاز و متناسب با سن او باشد، هرچند ساده بیان کنیم. آنچه توصیه مى شود، این است که در این موقعیتها هیچگاه نباید دروغ گفت و یا سؤالى را سرکوب کرد. والدین مى توانند تا حدى که مى دانند، پاسخگو باشند و بقیه اطلاعات را به زمان دیگر موکول کنند.

روش هاى ترساندن از رفتارهاى جنسى و یا برخوردهاى سرکوبگرانه یا حتى سهل گیرانه چه عواقبى مى تواند در پى داشته باشد؟

عواقب بسیار مضرى در پى دارد. وقتى کودک نیاز به گرفتن پاسخ خود را احساس کند و به نوعى با سرکوب مواجه شود. او که دست نمى کشد، وقتى کنجکاوى او ارضا نشد، به دنبال راههاى دیگر مى رود یا از همسالان خود مى پرسد و یا در شبکه هاى اینترنتى، اطلاعاتى به دست مى آورد و حالا اینکه چه اطلاعاتى و از چه طریق و به چه میزانى، خدا مى داند و این روش تأثیرات بسیار بدى بر شخصیت کودک مى گذارد؛ چرا که ممکن است اطلاعات به دست آمده به هر طریق مناسب با نیازهاى سنى او نباشد و حتى در مواردى موجب بلوغ زودرس کودکان شود. به عبارتى هر پدر و مادرى باید بدانند که اگر جواب سؤال کودکان را سرکوب کنند و یا به تمسخر و خنده بگیرند، کودک به دنبال راه دیگرى جهت یافتن پاسخش مى رود.

یا در بسیارى از خانواده ها براى بازداشتن بچه ها از آگاهى در مورد ویژگی ها و رفتارهاى جنسى از روشهاى ترساندن استفاده مى کنند که اصلاً کارساز نیست. بخصوص در مورد دختران در هنگام ازدواج عواقب خود را نشان مى دهد. خیلى وقتها وقتى عدم برقرارى ارتباط درست از جانب زنان در زندگى خانوادگى پیگیرى مى شود و به این نکته پى مى برند که در دوران کودکى و نوجوانى، آنها را از چیزى ترسانده اند یا سؤالى یا کنجکاوى آنها در مورد رفتار و ویژگیهاى جنسى سرکوب شده است. در واقع از کودکى یا نوجوانى، روابط و رفتارهاى جنسى را به عنوان یک تابوى بد و یک الگوى نادرست تلقى کرده اند، بنابراین روابط آنها با همسرانشان دچار اشکال مى شود. همانطور که اشاره کردم، رفتارهاى جنسیتى در تمام عمر در زندگى ما نقش دارند و اگر در سن کودکى و نوجوانى به درستى آموزش داده نشود، خود را در بزرگسالى به صورت انحرافاتى ذهنى، روانى و جسمى نشان مى دهند.

چنانچه پدر و مادرى نسبت به گفتگو درباره اینگونه رفتارها معذب باشند، چه باید بکنند؟

ببینید! این حالت در جوامع شرقى و به عبارتى سنتى مثل جامعه ما وجود دارد. مسائل جنسى با یک نوع منفى بودن، یک نوع بد بودن و زشتى یا حداقل صحبت در مورد آن، با یک نوع ممانعت درونى همراه است. بنابراین یک امر فرهنگى ـ اجتماعى است. ولى نباید چنین باشد و اگر والدینى چنین احساسى دارند، باید بدانند میان خصوصى بودن مسائل جنسى و ممنوعیت درباره گفت و گو در مورد آن، تفاوت وجود دارد. به عبارتى ما نباید هیچ ممنوعیتى چه از نظر اطلاعاتى که خودمان مى خواهیم به فرزندان بدهیم و چه از نظر سؤالاتى که بچه ها در این زمینه دارند، داشته باشیم. حتى اگر مسائلى هم پیشرس است و مورد کنجکاوى بچه ها قرار مى گیرد، نباید معذب بود و از پاسخ دادن اجتناب کرد و احساسات خود را مخفى نمود، بلکه والدین مى توانند در قدم اول اطلاعاتى ساده و کوتاه، متناسب با سن کودک به او بدهند و اطلاعات دیگر را به زمان دیگر وعده دهند، ولى بچه ها نباید از اینکه در مورد مسائل جنسى مى خواهند اطلاعات کسب کنند، احساس ناراحتى کنند و یا حس کنند که پدر یا مادرشان از پاسخگویى معذب مى شوند.

البته باید به این نکته هم اشاره کنم که مسائل جنسى یک مسائل خصوصى است. بنابراین به نوعى، باید به بچه ها بخصوص بزرگتر که مى شوند، آموزش داده شود که از نظر نوع سؤال و مکان سؤال باید رعایت کرده و هر سؤالى را در هر جایى از والدینشان نپرسند. در جامعه ما که تا حدى سنتى است و حد و حدودهایى براى این مسائل وجود دارد، نباید این طور برداشت شود که پدر و مادرها نیز در پاسخگویى به فرزندانشان در مورد مسائل جنسى معذب هستند. باید تمرین کرد و در عین حال هم از خصوصیات مراحل رشد آگاه شد. اگر هر پدر و مادرى خود را به انواع توانمندیها، چه از نظر محتواى سؤالات و چه از جهت مهارت در هدایت پاسخ مجهز کند و بپذیرد که آگاهى فرزندان از ویژگی ها، رفتارها و مسائل جنسى لازم و ضرورى است، دیگر معذب نخواهد بود.

آموزش امور جنسى شامل چه بخش هایى است؟

اکثر خانواده ها بر این باورند که آموزش امور جنسى تنها در این خلاصه مى شود که به کودکان آموزش دهند که کودک چگونه متولد مى شود، اما شاید این ساده ترین بخش آموزش است. البته که در هر سنى این امور و بخشها مى تواند متفاوت باشد. مثلاً در دوران کودکى، بچه ها جدا از اینکه اول هویت خودشان را مى خواهند بدانند، در مورد تفاوتهاى جنسى و آشنایى با بهداشت اندامهاى جنسى نیز کنجکاوند. به تدریج در سن بلوغ به دنبال بیشترین اطلاعات هستند. آموزش در مورد ساختار جسمى زن و مرد، حالتهاى عاطفى دوران بلوغ، بیماری هایى که مربوط به مسائل جنسى است، وظایفى که مربوط به جنسیتشان است، به عبارتى نقشها و تفاوتهاى مربوط به امور جنسى، خویشتندارى در امور جنسى، چگونگى برقرار کردن رابطه با دیگران و زیان جسمى و روانى است. یکى دیگر از مسائل دوران بلوغ که بچه ها باید بدانند، روابط صحیح و درست بین دو جنس است. چون تا دوران کودکى، روابط معمولى است، روابط بین دختر و پسر از نظر جنسیتى، خیلى برایشان تفاوتى ندارد. ولى در دوران بلوغ، تمایل به برقرارى ارتباط خیلى بیشتر است و از آنجا که این ارتباط طبیعى و ضرورى است، باید قبل از آن، یا در هنگام بلوغ، رفتارهاى جنسیتى درست و مناسب را بیاموزند. مثلاً مى توان در این سنین، از طریق فعالیتهاى گروهى و همکارى با هم، که کاملاً هدایت شده باشد، نوع ارتباط سالم با یکدیگر را آموزش ببینند.

شما به اهمیت سن بلوغ اشاره کردید، بهترین شروع مکالمه براى آشنا کردن بچه ها با مسائل جنسیتى در این سن، چه مى تواند باشد؟

در سن بلوغ، فرض بر این است که بچه ها، آن اطلاعات اولیه سن بلوغ را داشته باشند در واقع آنچه مهم است در ابتدا در این سنین، با تغییرات بلوغ آشنا شوند و همین صحبت از تغییرات بلوغ مى تواند شروع مکالمه و به تدریج محور صحبت باشند. اینکه گفته شود که یک فرد در حین بلوغ، یک سرى تغییراتى از نظر جسمى، روانى و عاطفى کرده و خلق و خوى او تغییر مى کند. به عقیده من، حتى بهتر است شروع صحبت از این رفتارها باشد تا رفتارهاى جنسیتى. چرا که اگر نوجوانى در آستانه بلوغ به خوبى این مرحله از رشدش را درک کند و به درستى این مسیر را طى کند تا به دوره جوانى برسد، یقیناً بهتر مى تواند خیلى از مسائل، ویژگى ها و رفتارهاى جنسیتى بعدى را درک کند و با آنها آشنا شوند. ولى آنچه در این قضیه مهم است، تدریجى گفتن آن است. والدین باید آگاه باشند که نباید هیچ اطلاعاتى از جمله اطلاعات دوران بلوغ را یکدفعه به فرزند خود بگویند. بلکه به تدریج به مرور زمان و در وقت مناسب باید این اطلاعات ارائه شود. حتى در این سنین نیز مى توان از کتابهاى مناسب استفاده کرد. بدین صورت که ابتدا مقدمه اى در مورد کتاب و موضوع آن گفته شده و توضیحاتى ساده و کوتاه داده شود. سپس کتاب را به او بدهند و سپس فرزند خود را از پاسخگویى به هر سؤالى که هنگام مطالعه کتاب برایش پیش مى آید مطمئن کنند.

آیا خانواده تنها از طریق گفتگو، طرح سؤال و یا پاسخ به پرسش مى تواند در آموزش رفتارهاى جنسیتى نقش بازى کند؟

خیر، تنها نقش خانواده را نمى توان محدود به همین زمینه ها دانست. خانواده به دو صورت نقش بازى مى کند. یکى به صورت مستقیم. یعنى همین زمینه ها که شما ذکر کردید مثل طرح پرسش یا پاسخ به سؤالات فرزندان و دیگرى به صورت غیرمستقیم، و آن الگوهایى است که ارائه مى دهد. مثلاً احترامى که پدر و مادر براى هم قائلند، یک سرى ارزشهایى را به بچه ها منتقل مى کنند که نه تنها در دوران کودکى بلکه در دوره بزرگسالى، در روابطشان با جنس مخالف تأثیرگذار است. از طرف دیگر این ارزشها در خانواده مى تواند، بینش بچه ها را نسبت به رفتارهاى جنسى و نقشهاى جنسیتى وسعت داده و تجربه هاى ارزشمندى در آینده کسب کنند.

غیر از منبع خانواده، چه منابع دیگرى مى توانند در آگاه کردن فرزندان در اینگونه موارد مؤثر باشند؟

ببینید منابع آموزشى چون آمادگى، پیش دبستانى و مدارس مى توانند در صورت درست عمل کردن در این زمینه بسیار مفید باشند. بچه ها در مرحله آمادگى پیش دبستانى، یعنى زیر ۶ سال، فقط باید کنجاوی هایشان برطرف شود و اگر درست رفع نشود، این کنجکاوى اذیتشان مى کند. در مهدکودک، میزان نیاز آنها کمتر است و در خیلى از کشورها مثل کشور سنتى ما، بر نقش مدرسه هم تأکید مى کند، چون وقتى مى بینند که پدر و مادرها به دلایل مختلف عدم اطلاع یا ناتوانى در برقرارى ارتباط با فرزندان و صحبت در اینگونه موارد، از طرح چنین موضوعاتى ابا دارند، لذا در اینجا نقش مدرسه خیلى برجسته مى شود که متأسفانه نظام آموزشى ما هم یک نظام بسته اى است. البته که در سالهاى اخیر بهتر شده ولى اغلب تصور بر این است که اگر اطلاعاتى بدهد، ممکن است این اطلاعات بیشتر ایجاد مشکل کند و در حالى که اینطور نیست.

هرقدر دانش آموزان، اطلاعاتى در حد نیاز خودشان بیشتر داشته باشند، بهتر مى توانند مسائل و مشکلاتشان را حل کنند. من به خاطر دارم که ۶ یا ۷ سال پیش، جزواتى تحت عنوان «بهداشت بلوغ پسران و دختران» را وزارت بهداشت با همکارى یونیسف تهیه کرد و به مرحله چاپ رسید که آموزش و پرورش آنها را در مدارسى توزیع کند. چون یکى از راه هاى مؤثر در این سن این است که از طریق کتاب، سؤالاتى براى آنها مطرح شود که یا در خانواده و یا در مدرسه، به آنها پاسخ داده شود. ولى تا مدتها این کتابها توزیع نشد. چه از طرف برخى از مسؤولین آموزش و پرورش و چه از طرف برخى مدارس ممانعت مى شد. در حالى که کتابها، کاملاً علمى تألیف شده بودند. و حال بعد از چند سال این توزیع صورت گرفته است.میگنا دات آی آر.بنابراین نه تنها گاهى اوقات خانواده هاى ما سنتى است، بلکه نظامهاى آموزشى ما هم سنتى است. مثل مسأله ایدز که یک زمانى، اصلاً اجازه طرح آن در مدارس نبود ولى بعد از مدتى که متوجه شدند نمى توان در مقابل واقعیتها ایستاد و بچه ها را از این جریانات دور نگه داشت، آموزشهایى در زمینه ایدز در مدارس صورت مى گیرد. بنابراین درحال حاضر هم، یکسرى آموزشهایى در مورد مسائل جنسیتى ولى به صورت کلى و بیشتر در مورد بلوغ، بهداشت آن و تغییر خلق و خوى در این سنین داده مى شود. چرا که نظام آموزشى ما به این نتیجه رسیده است که هر نوع ممنوعیتى نتیجه معکوس خواهد گذاشت.